سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تجربه دوره‌های غم، اندوه، درگیری و استرس برای همه عادی است. اما زمانی که افراد در مواجهه با این مسائل روانی کوتاهی می کنند، آنها را دچار اشکال مختلف اختلالات روانی می کند . با این حال، به جای ابتلای طولانی مدت به چنین اختلالاتی، اگر در زمان مناسب به روانپزشک مراجعه کنید، مقابله با آنها آسان تر می شود.

چه زمانی به روانپزشک مراجعه کنیم؟
اگر نمی دانید چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کنید، در اینجا چند علامت وجود دارد که هرگز نباید نادیده بگیرید.

  1. ناتوانی در مقابله با تروما:  شرایط ناگوار مانند از دست دادن نزدیکان و عزیزان خود می تواند یک تجربه آسیب زا باشد. در نتیجه، ممکن است به طرق مختلف بر شما تأثیر روانی بگذارد، مانند اینکه باور کنید که فرد هنوز زنده است یا زندگی عادی دوباره غیرممکن است و غیره.
  2. تکیه بر مواد برای مقابله:  مصرف بیش از حد الکل، مصرف مواد مخدر یا ایجاد سایر اعتیادها برای مقابله با واقعیت نیز از علائم رایج پریشانی روانی هستند. اعتیادها و عادات ناسالم خطر ابتلا به سایر مشکلات سلامتی مانند اختلالات خوردن و مشکلات خواب را افزایش می دهند.
  3. آشفتگی عاطفی که بدن را تحت تاثیر قرار می دهد:  زمانی که دائماً از نظر عاطفی ناراحت هستید، شروع به آسیب رساندن به بدن می کند، مانند درد معده یا سردردهای مکرر ، یا سیستم ایمنی ضعیف. احساس قطع ارتباط در حال افزایش است.

چه یک گردهمایی خانوادگی یا یک مهمانی با نزدیک ترین دوستان، آیا احساس می کنید که با همه اطرافیان خود قطع ارتباط می کنید؟ این حس قطع ارتباط یا تنهایی اغلب در نتیجه رنج بردن از توهمات است، جایی که یک روانپزشک می تواند به شما کمک کند تا خود را به دست آورید.

آنچه شما می توانید انجام دهید

قبل از قرار ملاقات، فهرستی از موارد زیر تهیه کنید:

 

  1. علائم خاصی که متوجه شده اید و برای چه مدت
  2. اطلاعات شخصی کلیدی، از جمله هرگونه عوامل استرس زا فعلی، یا رویدادهای آسیب زا در گذشته شما
  3. اطلاعات پزشکی شما، از جمله سایر شرایط سلامت جسمی یا روانی
  4. هر گونه دارو، ویتامین، محصولات گیاهی یا سایر مکمل هایی که مصرف می کنید و دوز آنها
  5. سوالاتی که باید از پزشک یا ارائه دهنده سلامت روان خود بپرسید

در جلسات ارزیابی چه انتظاری باید داشت؟
به عنوان بخشی از ارزیابی روانپزشکی، متخصص سلامت روان ابتدا به تمام نگرانی های شما با دقت گوش می دهد و سعی می کند آنها را از دیدگاه شما درک کند. سپس روانپزشک ممکن است در مورد سلامتی، روابط و سابقه خانوادگی شما سؤالاتی را از شما بپرسد. این کار با پر کردن پرسشنامه توسط شما انجام خواهد شد. یک معاینه اولیه سلامت فیزیکی نیز ممکن است انجام شود.

در جلسات درمانی چه انتظاری باید داشت؟
هنگامی که روانپزشک مشکلات شما را درک کند، روی معرفی یک برنامه درمانی مناسب که ممکن است از درمان های مختلف تشکیل شده باشد، تمرکز خواهد کرد. در صورت لزوم، همراه با درمان‌ها، ممکن است داروهای خاصی نیز برای شما تجویز شود و وضعیت شما تحت نظر باشد.

اختلالات روانپزشکی از کودکان خردسال تا سالمندان را شامل می شود، این را می توان از طیفی از اختلالات روانپزشکی که هم کودکان و هم بزرگسالان از آن رنج می برند مانند  ADHD ، اختلال طیف اوتیستیک ، امتناع از تحصیل در کودکان و  افسردگی ، اضطراب ، روان پریشی ، OCD ، سوء مصرف مواد در بزرگسالان مشاهده کرد. همراه با زوال عقل، روان پریشی و افسردگی در بیماران سالمند.

 

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

اکثر فتق دیسک ها خود به خود برطرف می شوند یا علائم مرتبط با آنها با درمان های محافظه کارانه کاهش می یابد. اگر عملکرد بیمار تا حد زیادی تحت تاثیر قرار گرفته است و آنها به اصلاح فعالیت و سایر اقدامات محافظه کارانه پاسخ نداده اند، منطقی است که در مورد گزینه های جراحی ستون فقرات با جراح مشورت کنید.

اغلب اوقات، علائم فتق دیسک بسیار کوتاه مدت بوده و به سرعت برطرف می شود. با این حال، علائم فتق دیسک ممکن است باقی بماند، زیرا ما از ستون فقرات خود به میزان های مختلف با بارهای متفاوت روی ستون فقرات با هر کاری که در طول روز انجام می دهیم استفاده می کنیم.

قیاسی که باید در نظر گرفت خراش روی بازو است. با خراش روی بازو، بیمار اغلب آن را پانسمان می‌کند و به حال خود رها می‌کند و به همین دلیل پس از چند روز خراش بهبود می‌یابد و گاهی اوقات جای زخم نیز ایجاد می‌شود. وقتی دیسک پاره می‌شود و فتق می‌کند، بدن تلاش می‌کند تا دیسک را بهبود بخشد، اما باید از ستون فقرات خود برای هر کاری که در طول روز انجام می‌دهیم استفاده کنیم. بنابراین، روند بهبودی می‌تواند طولانی‌تر شود، زیرا ممکن است دلمه در مواقعی باز شود و پارگی‌های جدیدی ایجاد شود. بنابراین، یادگیری نحوه خم شدن، بلند کردن و پیچیدن به بهینه ترین روش برای ستون فقرات برای کمک به جلوگیری از آسیب مجدد بسیار مهم است.

چه دیسک برای یک روز یا یک سال علامتدار باشد، رویکرد محافظه کارانه تا زمانی که تغییرات عصبی پیشرونده وجود نداشته باشد یکسان است. اصلاح فعالیت مورد نیاز است تا دیسک دوباره آسیب نبیند و ورزش درمانی به شکل فیزیوتراپی برای تقویت ستون فقرات و ثبات مفید است. در صورت وجود درد عصبی ثانویه به فتق دیسک، می توان داروها را همراه با تزریق اپیدورال در نظر گرفت.

آیا فتق دیسک بعد از دو سال بهبود می یابد؟

فتق دیسک گاهی اوقات می تواند "بازجذب" شود - جایی که سلول های خود بدن وارد می شوند و از مواد آسیب دیده دیسک خلاص می شوند. صرف نظر از اینکه مواد دیسکی که فتق کرده اند جذب شوند یا خیر، پارگی در قسمت بیرونی دیسک می تواند زخم شود و مواد فتق شده را می توان به گونه ای مهار کرد که به مرور زمان باعث درد، ضعف، بی حسی یا بی حسی نمی شود. مور مور. این روند بهبودی با اصلاح حرکت و فعالیت برای استفاده از مکانیک بهینه برای ستون فقرات تسهیل می شود - که امیدواریم بخشی از هر برنامه فیزیوتراپی باشد. با استفاده از تشبیه «خراش روی بازو» که قبلاً ذکر شد، اگر خراش و اسکار مکرراً آسیب نبیند و تحریک نشود، دیسک می‌تواند به طور مناسب بهبود یابد.

چه زمانی برای فتق دیسک کمر نیاز به جراحی است؟

برخی شرایط وجود دارد که جراحی احتمالا بهترین راه حل است. این موارد عبارتند از: سندرم دم اسب ، کاهش تدریجی قدرت، درد غیرقابل درمان یا سایر علائم ادامه دار علیرغم تلاش برای درمان های غیرجراحی.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

برخی از یافته های روانشناسی مثبت گرا به نظر عقل سلیم است. آیا این چیزی به چیزهایی که قبلاً درباره زندگی خوب می دانیم اضافه می کند؟ به راحتی می توان ادعا کرد که چیزی آشکار است پس از ارائه شواهد. گاهی اوقات این "حکمت" رایج درست است، گاهی اوقات درست نیست. خرد یک نفر می تواند حماقت شخص دیگری باشد. تحقیقات روانشناسی مثبت گرا در حال کشف چیزهایی است که ممکن است برای همه حکمت تلقی نشود.

برای نام بردن فقط چند مورد:

  • ثروت فقط با شادی در داخل و بین کشورها ارتباط ضعیفی دارد، به ویژه زمانی که درآمد بالاتر از سطح فقر باشد (Diener & Diener, 1996).
  • فعالیت‌هایی که افراد را در مقادیر کم خوشحال می‌کنند - مانند خرید، غذای خوب و کسب درآمد - در درازمدت منجر به رضایت نمی‌شوند، و این نشان می‌دهد که این فعالیت‌ها به سرعت بازدهی کاهش می‌یابند (Myers, 2000؛ Ryan & Deci, 2000).
  • درگیر شدن در تجربه‌ای که «جریان» ایجاد می‌کند، آنقدر خوشحال‌کننده است که مردم مایلند آن را به خاطر خود انجام دهند، نه برای چیزی که از آن به دست می‌آورند. فعالیت پاداش خودش است. جریان زمانی تجربه می شود که مهارت های فرد برای یک فعالیت چالش برانگیز، در تعقیب یک هدف روشن، با بازخورد فوری در مورد پیشرفت به سمت هدف، کافی باشد. در چنین فعالیتی، تمرکز به طور کامل در لحظه درگیر می شود، خودآگاهی ناپدید می شود و حس زمان تحریف می شود (Csikszentmihalyi, 1990).
  • افرادی که به طور منظم قدردانی می کنند، از سلامت جسمانی، خوش بینی، پیشرفت به سمت اهداف، رفاه و کمک بیشتر به دیگران برخوردارند (امونز و کراملر، 2000).
  • تلاش برای به حداکثر رساندن شادی می تواند منجر به ناراحتی شود (شوارتز و همکاران، 2002).
  • افرادی که شاهد انجام کارهای خوب دیگران هستند، احساسی به نام «ارتفاع» را تجربه می کنند و این آنها را به انجام کارهای خوب خود برمی انگیزد (هیدت، 2000).
  • خوش بینی می تواند از افراد در برابر بیماری های روحی و جسمی محافظت کند (تیلور و همکاران، 2000).
  • افرادی که خوش بین یا شاد هستند عملکرد بهتری در کار، مدرسه و ورزش دارند، کمتر افسرده هستند، مشکلات جسمی کمتری دارند و روابط بهتری با افراد دیگر دارند. علاوه بر این، خوش بینی را می توان اندازه گیری کرد و می توان آن را آموخت (سلیگمن، 1991؛ لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، 2005).
  • افرادی که احساسات مثبت بیشتری را در بزرگسالی گزارش می کنند زندگی طولانی تر و سالم تری دارند (دانر، اسنودون و فریسن، 2001).
  • پزشکانی که احساسات مثبت را تجربه می کنند، تمایل به تشخیص دقیق تری دارند (ایسن، 1993).
  • رشد انسان سالم می تواند تحت شرایط سختی حتی بزرگ به دلیل فرآیند تاب آوری که معمول و کاملاً معمولی است اتفاق بیفتد (Masten, 2001).
  • مزایایی در رابطه با نوشتن افشاگر وجود دارد. افرادی که در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند از نظر جسمی سالم تر از گروه های کنترلی هستند که این کار را نمی کنند. افرادی که در مورد مزایای درک شده از رویدادهای آسیب زا می نویسند به همان مزایای سلامت جسمانی می رسند که فقط در مورد تروما می نویسند (King & Miner, 2000). افرادی که در مورد اهداف زندگی خود و بهترین آینده تصوری خود می نویسند به مزایای سلامت جسمانی مشابه کسانی می رسند که فقط در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند. علاوه بر این، نوشتن در مورد اهداف زندگی به طور قابل توجهی کمتر از نوشتن در مورد تروما آزاردهنده است و با افزایش رفاه همراه است (کینگ، 2001).
  • مردم نمی توانند پیش بینی کنند که چه مدت پس از یک رویداد مهم خوشحال یا غمگین خواهند بود (گیلبرت، پینل، ویلسون، بلومبرگ و ویتلی، 1998؛ ویلسون، مایرز، و گیلبرت، 2001). این محققان دریافتند که افراد معمولاً مدت زمان غمگینی خود را پس از یک رویداد بد، مانند جدایی عاشقانه، بیش از حد تخمین می‌زنند، اما از تجربیات مکرر یاد نمی‌گیرند که پیش‌بینی‌هایشان اشتباه است.

5. علم روانشناسی مثبت گرا توصیفی است یا تجویزی؟ به عبارت دیگر، آیا ما سعی داریم به مردم بگوییم چگونه باید زندگی کنند؟

روانشناسی مثبت حداقل از نظر سلیگمن، توصیفی است، نه تجویزی، اگرچه دیگران با آن مخالف هستند. ما به مردم نمی گوییم که کدام انتخاب را انجام دهند. ما صرفاً آنها را در مورد آنچه در مورد پیامدهای انتخاب آنها شناخته شده است، آگاه می کنیم. زندگی خوب برای یک نفر لزوما زندگی خوب برای دیگری نیست. با این حال، تحقیقات تجربی و عینی در مورد شرایطی که منجر به نتایج متفاوت می‌شود، می‌تواند به افراد کمک کند تا انتخاب‌های آگاهانه‌تری داشته باشند، اما ما هیچ موضع نظری در مورد مطلوبیت انتخاب‌های مختلف نداریم.

6. تا زمانی که در دنیا رنج وجود دارد، چگونه می توانیم صرف وقت و منابع برای روانشناسی مثبت اندیشی را توجیه کنیم؟ آیا رنج انسان مهمتر از خوب بودن نیست؟

تحقیقات نشان داده است که یکی از راه‌های کمک به افراد رنج‌دیده، تمرکز بر ایجاد نقاط قوت است. گام های اصلی در پیشگیری عمدتاً با ایجاد نقاط قوت به دست آمده است. محققان پیشگیری کشف کرده‌اند که نقاط قوتی وجود دارند که به عنوان محافظ در برابر بیماری‌های روانی عمل می‌کنند: شجاعت، آینده‌اندیشی، خوش‌بینی، ایمان، اخلاق کاری، امید، صداقت، پشتکار، و ظرفیت جریان و بینش، به نام چندین. پیشگیری می تواند بسیار مؤثرتر از درمان باشد - شاهد باشید که چگونه واکسیناسیون تا حد زیادی فلج اطفال و سایر بیماری ها را از بین برده است. علاوه بر این، مردم به چیزی بیش از تسکین رنج خود اهمیت می دهند. این افراد همچنین به داشتن یک زندگی رضایت بخش و معنادار اهمیت می دهند.

مداخلات روانشناسی مثبت می تواند هم شادی را افزایش دهد و هم علائم افسردگی را کاهش دهد (سلیگمن، استین، پارک و پترسون، 2005). فردریکسون (2001) دریافت که عواطف مثبت می تواند احساسات منفی را خنثی کند و بلوک های سازنده انعطاف پذیری باشد که با بیماری جسمی مبارزه می کند. تحقیق لیوبومیرسکی (2001) در مورد شرایطی که شادی را افزایش می دهد، برای تمرین روانشناسی بالینی و تسکین اختلالات روانی ارتباط دارد. نقاط قوت به عنوان محافظی در برابر ناملایمات و در برابر اختلالات روانی عمل می کنند و ممکن است کلید تاب آوری باشند (ماستن، 2001). مسئولیت یک روانشناس فقط درمان آسیب و درمان اختلال نیست، بلکه هدایت افراد به سمت زندگی ای است که می تواند رضایت بخش و معنادار باشد.

  • سامرند سلیمی