سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۱۶ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کلمه خودشیفتگی در فرهنگ سلفی-محور و سلبریتی ما بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، اغلب برای توصیف فردی که بیش از حد بیهوده یا پر از خود به نظر می رسد. اما از نظر روانشناختی، خودشیفتگی به معنای عشق به خود نیست – حداقل نه از نوع واقعی. این درست تر است که بگوییم افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) عاشق تصویری ایده آل و بزرگ از خود هستند. و آنها عاشق این تصویر متورم از خود هستند، دقیقاً به این دلیل که به آنها اجازه می دهد از احساسات عمیق ناامنی اجتناب کنند. اما حمایت از توهمات عظمت آنها کار زیادی می طلبد - و اینجاست که نگرش ها و رفتارهای ناکارآمد ظاهر می شوند.برای ارتباط با روانپزشک خوب در سعادت آباد با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید

اختلال شخصیت خودشیفته که به عنوان خودشیفتگی پاتولوژیک نیز شناخته می شود، شامل الگوی تفکر و رفتار خود محورانه، متکبرانه، عدم همدلی و توجه به سایر افراد و نیاز مفرط به تحسین است. برخی دیگر اغلب افراد مبتلا به NPD را به عنوان افرادی خودخواه، دستکاری، خودخواه، حامی و مطالبه گر توصیف می کنند. این طرز فکر و رفتار در هر زمینه ای از زندگی خودشیفته ظاهر می شود: از کار و دوستی گرفته تا روابط خانوادگی و عشقی.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی در برابر تغییر رفتار خود بسیار مقاوم هستند، حتی زمانی که برای آنها مشکل ایجاد کند. تمایل آنها این است که تقصیر را به گردن دیگران بیاندازند. علاوه بر این، آنها به شدت حساس هستند و حتی به کوچکترین انتقادات، اختلاف نظرها، یا کوچکترین انتقادها که به عنوان حملات شخصی تلقی می شوند، واکنش بدی نشان می دهند. برای افرادی که در زندگی افراد خودشیفته زندگی می کنند، اغلب ساده تر است که با خواسته های خود کنار بیایند تا از سردی و عصبانیت جلوگیری کنند. با این حال، با درک بیشتر در مورد اختلال شخصیت خودشیفته، می توانید افراد خودشیفته را در زندگی خود شناسایی کنید، از خود در برابر بازی های قدرت آنها محافظت کنید و مرزهای سالم تری ایجاد کنید.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته

این شش علامت متداول خودشیفتگی می تواند به شما در شناسایی یک خودشیفته کمک کند:

  1. احساس بزرگی از خود بزرگ بینی دارد.
  2. در دنیایی خیالی زندگی می کند که از توهمات عظمت آنها پشتیبانی می کند.
  3. نیاز به تحسین و تحسین مداوم دارد.
  4. حس استحقاق
  5. بدون احساس گناه و شرم از دیگران استثمار می کند.
  6. اغلب دیگران را تحقیر، ارعاب، قلدر یا تحقیر می کند.

احساس بزرگ خود بزرگ بینی

بزرگ نمایی ویژگی بارز خودشیفتگی است. بزرگ نمایی بیش از تکبر یا غرور، حس برتری غیرواقعی است. خودشیفته ها معتقدند که منحصر به فرد یا "خاص" هستند و فقط توسط افراد خاص دیگر قابل درک هستند. علاوه بر این، آنها برای هر چیز متوسط ​​یا معمولی خیلی خوب هستند. آن‌ها فقط می‌خواهند با افراد، مکان‌ها و چیزهای با موقعیت بالا ارتباط برقرار کنند.

خودشیفته ها همچنین بر این باورند که از همه بهتر هستند و انتظار دارند که به رسمیت شناخته شوند - حتی اگر کاری برای کسب آن انجام نداده باشند. آنها اغلب در مورد دستاوردها و استعدادهای خود اغراق می کنند یا دروغ می گویند. و هنگامی که آنها در مورد کار یا روابط صحبت می کنند، تنها چیزی که می شنوید این است که چقدر کمک می کنند، چقدر عالی هستند، و افراد در زندگی خود چقدر خوش شانس هستند که آنها را دارند. آنها ستاره بلامنازع هستند و بقیه در بهترین حالت کمی بازیکن هستند.

در دنیایی خیالی زندگی می کند که از توهمات عظمت آنها پشتیبانی می کند

از آنجایی که واقعیت از دیدگاه بزرگ آنها نسبت به خود پشتیبانی نمی کند، خودشیفته ها در دنیایی خیالی زندگی می کنند که توسط تحریف، خودفریبی و تفکر جادویی تقویت شده است. آنها فانتزی های خود ستایشگر موفقیت نامحدود، قدرت، درخشش، جذابیت و عشق ایده آل را می چرخانند که باعث می شود احساس کنند خاص و تحت کنترل هستند. این تخیلات آنها را از احساس پوچی و شرم درونی محافظت می کند، بنابراین حقایق و نظراتی که با آنها در تضاد هستند نادیده گرفته می شوند یا عقلانی می شوند. هر چیزی که تهدید به ترکیدن حباب فانتزی باشد، با حالت تدافعی شدید و حتی خشم مواجه می‌شود، بنابراین اطرافیان خودشیفته یاد می‌گیرند که با دقت در اطراف انکار واقعیت قدم بردارند.

نیاز به تحسین و تحسین مداوم دارد

حس برتری یک خودشیفته مانند بادکنکی است که به تدریج هوا را از دست می دهد، بدون اینکه جریان ثابتی از تشویق و شناسایی برای حفظ آن باد شود. تعریف و تمجید گاه و بیگاه کافی نیست. خودشیفته ها به غذای دائمی برای نفس خود نیاز دارند، بنابراین اطراف خود را با افرادی احاطه می کنند که مایلند به ولع وسواسی آنها برای تأیید پاسخ دهند. این روابط بسیار یک طرفه است. همه چیز مربوط به کاری است که تحسین کننده می تواند برای خودشیفته انجام دهد، نه برعکس. و اگر در توجه و تمجید ستایش کننده وقفه یا کاهش پیدا کند، خودشیفته آن را خیانت تلقی می کند.

حس استحقاق

از آنجایی که خودشیفته‌ها خود را خاص می‌دانند، انتظار رفتار مطلوب را دارند. آنها واقعاً معتقدند که هر چه می خواهند، باید به دست آورند. آنها همچنین از اطرافیان خود انتظار دارند که به طور خودکار به هر خواسته و هوس آنها عمل کنند. این تنها ارزش آنهاست. اگر همه نیازهای آنها را پیش بینی نکنید و برآورده نکنید، بی فایده هستید. و اگر اعصاب مخالفت با اراده آنها را دارید یا "خودخواهانه" در ازای آن چیزی بخواهید، خود را برای پرخاشگری، خشم یا شانه سرد آماده کنید.

بدون احساس گناه و شرم از دیگران استثمار می کند

خودشیفته ها هرگز توانایی همذات پنداری با احساسات دیگران را ایجاد نمی کنند – قرار دادن خود به جای دیگران. به عبارت دیگر، آنها فاقد همدلی هستند . از بسیاری جهات، آن‌ها افراد زندگی خود را به‌عنوان اشیایی در نظر می‌گیرند – آنجا که نیازهایشان را برآورده می‌کنند. در نتیجه، آنها دو بار به سوء استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف خود فکر نمی کنند. گاهی اوقات این بهره کشی بین فردی بدخواهانه است، اما اغلب به سادگی فراموش می شود. خودشیفته ها به سادگی به این فکر نمی کنند که چگونه رفتارشان بر دیگران تأثیر می گذارد. و اگر به آن اشاره کنید، آنها هنوز واقعاً آن را دریافت نخواهند کرد. تنها چیزی که آنها درک می کنند نیازهای خودشان است.

اغلب دیگران را تحقیر، ارعاب، قلدر یا تحقیر می کند

خودشیفته ها هر زمان که با فردی روبرو می شوند که به نظر می رسد چیزی ندارد، احساس خطر می کنند - به خصوص کسانی که اعتماد به نفس دارند و محبوب هستند. آنها همچنین توسط افرادی تهدید می شوند که به آنها خم نمی شوند یا به هر طریقی آنها را به چالش می کشند. مکانیسم دفاعی آنها تحقیر است. تنها راه برای خنثی کردن تهدید و حمایت از نفس فرورفته خود این است که آن افراد را سرکوب کنند. آنها ممکن است این کار را به روشی حامی یا طردکننده انجام دهند، گویی برای اینکه نشان دهند طرف مقابل چقدر برای آنها کم اهمیت است. یا ممکن است با توهین، بدگویی، قلدری و تهدید برای وادار کردن طرف مقابل به صف، حمله کنند .

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته

برای دستیابی به تشخیص، ارائه دهندگان پزشکی تعیین می کنند که آیا الگوهای رفتاری فرد حداقل پنج معیار از 9 معیار ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) را برآورده می کند یا خیر:

  • احساس بزرگ خود بزرگ بینی.
  • تثبیت روی تخیلات موفقیت یا قدرت.
  • نیاز مفرط به تحسین
  • حس استحقاق
  • اعتقاد به اینکه آنها "خاص" یا برتر هستند.
  • استثمارگر در روابط
  • حسود یا باور دیگران به آنها حسادت می کنند.
  • عدم همدلی با دیگران.
  • رفتار یا نگرش متکبرانه.

علائم اختلالات شخصیتی مختلف ممکن است با هم تداخل داشته باشند و تشخیص را پیچیده تر کنند. به عنوان مثال، اگرچه اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت خودشیفته بسیار متفاوت هستند، اما هر دو می توانند منجر به رفتار غیرعادی شوند که بر روابط تأثیر می گذارد. NPD همچنین می تواند با سایر شرایط سلامت روان اشتباه گرفته شود، مانند فاز شیدایی اختلال دوقطبی .

NPD در مقابل سایر اختلالات شخصیت

NPD ممکن است به خصوص شبیه سایر اختلالات شخصیت خوشه B به نظر برسد .

NPD در مقابل اختلال شخصیت ضد اجتماعی (ASPD) . هر دو اختلال شامل همدلی کم با دیگران است. با این حال، افراد مبتلا به NPD تمایل بیشتری به خودخواهی و خودستایی دارند، در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است تکانشی تر و پرخاشگرتر باشند.

NPD در مقابل اختلال شخصیت مرزی (BPD) . یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با ترس از رها شدن و یک خودشیفته با نیاز به تحسین هدایت می شود، بنابراین هر دو می توانند به شدت نسبت به انتقاد یا طرد شدن حساس باشند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است بیشتر از افراد خودشیفته رفتارهای تکانشی داشته باشند و رفتارهای خود تخریبی بیشتری داشته باشند.

NPD در مقابل اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD) . خودشیفته ها و افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک تمایل به توجه مشترک دارند. به عنوان مثال، افراد خودشیفته ممکن است برای به دست آوردن تحسین، لاف بزنند، در حالی که یک فرد مبتلا به HPD ممکن است به طرز چشمگیری دست به بازی بزند یا از اعمال اغوا کننده برای احساس دیده شدن استفاده کند. افراد خودشیفته ممکن است همدلی کمتری داشته باشند و تمایل بیشتری به استثمار دیگران داشته باشند.

انواع مختلف خودشیفته

خودشیفتگی انواع مختلفی دارد. خودشیفتگی انطباقی زمانی است که فرد مبتلا به این اختلال به صفات مثبتی مانند خودکفایی و اعتماد به نفس تمایل پیدا می کند که در واقع می تواند سالم باشد. آنها ممکن است به شخصی کمک کنند که برای مثال در محل کار خود جاه طلبی های بالایی داشته باشد یا از روابط رضایت بخش بدون وابستگی بیش از حد به شریک زندگی لذت ببرد.

از سوی دیگر، خودشیفتگی ناسازگار با ویژگی‌های سمی، مانند احساس استحقاق و تمایل به استثمار دیگران مشخص می‌شود. اشکال مختلف خودشیفتگی ناسازگار عبارتند از:

خودشیفتگی آشکار، بزرگ، یا نمایشگاه گرایانه. خودشیفته‌های آشکار تمایل دارند برون‌گرا باشند، اما در عین حال غیرهمکار، خودخواه، و سلطه جو هستند. تصور اغراق آمیز آنها از خود و عزت نفس بالای آنها به آنها اجازه می دهد اعتماد به نفس و قاطعیت داشته باشند. با این حال، آنها همچنین احتمالاً هوش هیجانی خود را بیش از حد ارزیابی می کنند.

خودشیفتگی پنهان یا آسیب پذیر. تصور اینکه همه خودشیفته ها در موقعیت های اجتماعی غالب و غالب هستند، امری عادی است. با این حال، خودشیفتگان پنهان درونگرا هستند. آنها نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند و از اعتماد به نفس پایین رنج می برند. آنها می توانند تدافعی و منفعل - تهاجمی باشند ، اما نسبت به خودشیفته های آشکار، کمتر توانایی های عاطفی خود را دست بالا ارزیابی می کنند.

خودشیفتگی جمعی خودشیفته‌های جمعی تمایل دارند خود را نوع‌دوست ببینند و ادعا کنند که عمیقاً به عدالت اهمیت می‌دهند. آنها خود را به عنوان حامی و فداکار به دیگران نشان می دهند. با این حال، انگیزه رفتار آنها میل به قدرت اجتماعی و احساس برتری یا استحقاق است. به همین دلیل، اعمال آنها همیشه با اعتقادات آنها مطابقت ندارد.

خودشیفتگی آنتاگونیستی. برخلاف خودشیفته‌های جمعی، خودشیفته‌های متخاصم رویکردی کاملاً رقابتی برای تعاملات اجتماعی دارند. آنها اغلب تفکر حاصل جمع صفر را نشان می دهند و معتقدند که هر موقعیتی یک "بازنده" و "برنده" دارد. این نگاه به جهان آنها را به حالت تهاجمی و خصمانه سوق می دهد. آنها ممکن است سریع دیگران را تحقیر کنند و کند یا تمایلی به بخشش نداشته باشند.

خودشیفتگی بدخیم. خودشیفتگی بدخیم می تواند شکل مخرب تری از اختلال شخصیت باشد. علاوه بر علائم معمول خودشیفتگی، یک خودشیفته بدخیم ممکن است پرخاشگر، پارانوئید یا سادیست باشد و از درد دیگران خوشحال شود. آنها تمایل به نشان دادن رفتار ضد اجتماعی، نادیده گرفتن حقوق یا امنیت دیگران دارند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

روانشناسی بالینی حرفه ای باورنکردنی است که به افراد کمک می کند تا از آسیب های گذشته شفا پیدا کنند، یاد بگیرند با بیماری روانی زندگی کنند و با زندگی خود به جلو حرکت کنند. آنها می توانند در هر جایی از بیمارستان های روانپزشکی گرفته تا کلینیک های درمانی خصوصی کار کنند، اما همه آنها دارای چند ویژگی مشترک هستند. در اینجا پنج ویژگی روانشناسان بالینی مؤثر وجود دارد که اگر آنها را به نمایش بگذارید، می تواند نشان دهد که شغلی در روانشناسی شکوفا خواهید کرد.

همدلی تکامل یافته است

وقتی به یک روانشناس فکر می کنید، ممکن است در ذهن خود چهره ای فهمیده و رفتاری دلسوزانه ببینید. احتمالاً در حال تصویر کردن کسی هستید که به دنبال درک شماست تا بتواند با شما رفتار کند. خوب، این خوب است، زیرا روانشناسان بالینی مؤثر دارای درجه بالایی از همدلی هستند . این ویژگی به آنها اجازه می دهد تا مشتریان خود را در سطح احساسی درک کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. وقتی آنها تجربیات مشتری خود را از طریق شفقت و درک تأیید می کنند، به آنها کمک می کند تا در مسیر بهبودی حرکت کنند.

گوش دادن فعال

اما بخشی از این درک نیاز به مهارت های خوب گوش دادن دارد. این یک تجربه منفعل نیست. آنها باید با گوش دادن دقیق به مشتریان خود و جستجوی نشانه های کلامی و غیرکلامی، فعالانه در آموزش های درمانی خود شرکت کنند. با دریافت این سیگنال ها، آنها می توانند به دنبال تشخیص و توصیه درمانی باشند. به علاوه، دریافت یک درک جامع از افکار، احساسات و تجربیات مشتری نیز برای ایجاد یک رابطه بلندمدت موثر است.

مهارت های ارتباطی

سپس، هنگامی که آنها گوش دادند، باید زنگ بزنند. و برای انجام این کار، روانشناسان بالینی مؤثر از مهارت های ارتباطی عالی خود استفاده می کنند. هنگامی که آنها تشخیص احتمالی داشتند، باید آن مفاهیم پیچیده روانشناختی را به روشی روشن بیان کنند. این ممکن است مستلزم انطباق سبک ارتباطی آنها با افراد مختلف باشد - مانند بیماران کودک، زوج یا بزرگسال. به طور کلی، آنها باید همدلی، حمایت و راهنمایی خود را برای ایجاد اعتماد و کمک به مشتری در بهبودی منتقل کنند.

نگرش بدون قضاوت

گاهی اوقات، روانشناسان بالینی چیزهای دشواری را می شنوند. از محرک‌های OCD گرفته تا آسیب‌های گذشته، آن‌ها باید همیشه یک نگرش غیر قضاوت‌کننده نسبت به مشتریان خود داشته باشند. این به معنای ایجاد یک محیط امن و حمایت‌کننده است که در آن مراجعان می‌توانند آزادانه درباره افکار، احساسات و رفتارهای خود بدون ترس از انتقاد یا محکومیت صحبت کنند. با نشان دادن یک نگرش بدون قضاوت، مشتریان می توانند احساس کنند که پذیرفته شده اند. و این گشاده رویی، ایمنی و گرما است که خودکاوی و رشد شخصی را تشویق می کند.

تفکر تحلیلی و خلاق

توانایی ارزیابی و ارزیابی مسائل پیچیده روانشناختی، تدوین فرضیه ها و طراحی برنامه های درمانی مناسب، هسته اصلی کار یک روانشناس بالینی است. و این بدان معناست که آنها باید به طور منطقی در مورد کل پرونده ای که به آنها محول شده است فکر کنند. آنها ابتدا به دنبال جمع آوری اطلاعات مرتبط خواهند بود. سپس آنها باید از مهارت های تحلیلی برای نتیجه گیری در مورد آنچه که مشتری خود را ناراحت می کند استفاده کنند تا بتوانند یک برنامه درمانی را توصیه کنند. و گاهی اوقات، مشتریان آنها ممکن است مشکل ساده ای نداشته باشند، بنابراین کمی خلاقیت نیز کمک می کند!

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

یک فکر مزاحم یک فکر ناخواسته است که به ذهن شما خطور می کند. شما می توانید این فکر را به صورت زیر تجربه کنید:

  • احساس یا احساس
  • حافظه
  • اصرار
  • تصویر ذهنی

ممکن است توسط چیز دیگری تحریک شود. یا ممکن است بدون هیچ دلیل واضحی به ذهن شما خطور کند.

افکار مزاحم بسیار رایج هستند. تخمین زده می شود که ما هر روز هزاران فکر داریم. از آنجایی که ما افکار بسیار متفاوتی داریم، برخی از آنها تصادفی، بی معنی یا گیج کننده خواهند بود.

گاهی اوقات افکار مزاحم ممکن است ترسناک، شرم آور یا توهین آمیز به نظر برسند. آنها ممکن است بر خلاف ارزش ها یا اعتقادات ما باشند. برای مثال، ممکن است در مورد آسیب رساندن به کسی فکر کنید. این می تواند برای شما تکان دهنده و ناراحت کننده باشد.

ما نمی توانیم افکار مزاحم را کنترل کنیم یا از شر آنها خلاص شویم. اما فقط به این دلیل که یک فکر به ذهن شما می رسد، به این معنی نیست که شما با آن موافق هستید یا درست است.

برای ما مبتلا به OCD، افکار مزاحم می توانند به وسواس تبدیل شوند. و کارهایی که برای خلاص شدن از شر افکار مزاحم انجام می دهیم، می توانند به اجبار تبدیل شوند.

در صفحه مراقبت از خود برای OCD می‌توانید درباره مقابله با افکار مزاحم اطلاعات بیشتری کسب کنید .

 
 

همه افکار مزاحم دارند - آنها اغلب در ذهن شما ظاهر می شوند و سپس ناپدید می شوند. اما در ذهن افراد مبتلا به OCD، آنها بی وقفه نشخوار می کنند و در نتیجه، ما معتقدیم که چیزی در مورد اینکه ما چه کسی هستیم می گوید.

 
 

وسواس چیست؟

وسواس زمانی اتفاق می افتد که مدیریت افکار مزاحم ما بسیار سخت است. آنها به ما احساس ناراحتی می کنند و تأثیر منفی بر زندگی روزمره ما می گذارند. نگرانی ها و تردیدهای ما ممکن است در ذهن ما گیر کند. ما ممکن است نگران این باشیم که منظور آنها چیست یا اینکه چرا از بین نخواهند رفت.

ممکن است احساس کنید که نمی توانید آنها را با دیگران به اشتراک بگذارید یا مشکلی در شما وجود دارد که باید آن را پنهان کنید. ممکن است از اینکه قادر به داشتن چنین افکاری هستید، شوکه یا مضطرب شوید.

 
 
 

به یاد داشته باشید: وسواس ها بازتابی از شخصیت شما نیستند . افراد مبتلا به OCD بعید است که بر اساس افکار خود عمل کنند.

 
 

در طول روز افکار ناخواسته ای به من دست می دهد، که بسیار ناراحت کننده است و بر توانایی من در تعامل با دیگران و تمرکز بر مطالعاتم تأثیر می گذارد.

 
 

اجبار چیست؟

اجبارها کارهای تکراری هستند که احساس می کنید باید برای کاهش ناراحتی یا عدم اطمینان ناشی از وسواس فکری انجام دهید.

ممکن است احساس کنید باید به انجام اجبار ادامه دهید تا زمانی که ناراحتی یا شک شما برطرف شود و اوضاع دوباره درست شود. شاید بدانید که انجام یک اجبار منطقی نیست. اما هنوز احساس می کنید که نمی توانید در برابر انجام آن مقاومت کنید.

اجبار ممکن است در ابتدا احساس بهتری به شما بدهد. اما ممکن است متوجه شوید که هر چه بیشتر یک اجبار را انجام دهید، اصرار برای انجام مجدد آن بیشتر می شود. این می تواند وسواس و پریشانی را در درازمدت افزایش دهد و می تواند به چرخه غیر مفیدی از افکار و رفتار منجر شود.

اجبار می تواند بسیار وقت گیر، خسته کننده و طاقت فرسا باشد. آنها ممکن است مانع از ادامه زندگی روزمره یا انجام کارهایی شوند که می خواهید انجام دهید.

اجبار می تواند:

  • کارهایی باشید که به صورت فیزیکی انجام می دهید
  • کارهایی باشید که در ذهن خود انجام می دهید ، مانند نشخوار فکری. وقتی اجبارها درونی هستند و شامل انجام کاری فیزیکی نمی شوند، برخی از افراد به آن O خالص می گویند.
  • تعدادی را درگیر کنید ، مانند احساس اینکه باید یک اجبار را چندین بار بدون وقفه کامل کنید.
  • شخص دیگری را درگیر کنید ، مانند درخواست اطمینان از دیگران
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلالات اضطرابی

اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
- GAD 6.8 میلیون بزرگسال یا 3.1٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد، اما تنها 43.2٪ تحت درمان هستند. NIMH: اختلال اضطراب فراگیر .
- زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا هستند. GAD اغلب با افسردگی اساسی همراه است.

اختلال هراس (PD )
- PD 6 میلیون بزرگسال یا 2.7٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. NIMH: اختلالات پانیک .
- زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا هستند.

اختلال اضطراب اجتماعی
- SAD 15 میلیون بزرگسال یا 7.1٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. NIMH: اختلال اضطراب اجتماعی.
- SAD در بین مردان و زنان به یک اندازه رایج است و معمولاً در حدود سن 13 سالگی شروع می شود. بر اساس یک نظرسنجی ADAA در سال 2007، 36 درصد از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی گزارش می دهند - علائم را برای 10 سال یا بیشتر قبل از درخواست کمک تجربه کرده اند.

فوبیای خاص
- فوبیای خاص 19.3 میلیون بزرگسال یا 9.1٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. NIMH: فوبیای خاص .
- زنان دو برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا هستند.
- علائم معمولا در دوران کودکی شروع می شود. میانگین سن شروع 7 سالگی است.
- اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ارتباط نزدیکی با اختلالات اضطرابی دارند که ممکن است برخی به طور همزمان آن را تجربه کنند، - همراه با افسردگی.

استرس
- همه افراد در یک زمان یا زمان دیگری استرس و اضطراب را تجربه می کنند. تفاوت آنها در این است که استرس پاسخی به یک تهدید در یک موقعیت است. اضطراب واکنشی به استرس است.را بخوانید  : استرس در آمریکا: یک بحران ملی سلامت روان (اکتبر 2020)

اختلال وسواس اجباری (OCD)
- OCD 2.5 میلیون بزرگسال یا 1.2٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. NIMH: اختلال وسواس فکری-اجباری.
- زنان 3 برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا هستند.
- میانگین سن شروع 19 سالگی است که 25 درصد موارد در سن 14 سالگی رخ می دهد. یک سوم بزرگسالان مبتلا اولین بار علائم را در دوران کودکی تجربه کردند.

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- PTSD 7.7 میلیون بزرگسال یا 3.6٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. NIMH: اختلال استرس پس از سانحه.
- زنان 5 برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا هستند.
- تجاوز محتمل ترین محرک PTSD است: 65 درصد مردان و 45.9 درصد زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند به این اختلال مبتلا می شوند.
- سوء استفاده جنسی در دوران کودکی پیش بینی کننده قوی احتمال ابتلا به PTSD در طول زندگی است.

بیماری های مرتبط
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال اضطراب دارای یک اختلال همزمان یا بیماری جسمی هستند که می تواند علائم آنها را بدتر و بهبودی را دشوارتر کند. درمان هر دو اختلال ضروری است.

اختلال وسواس اجباری (OCD) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ارتباط تنگاتنگی با اختلالات اضطرابی دارند که برخی ممکن است همزمان با افسردگی آن را تجربه کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

تزریق هیالورونیک به طور فزاینده ای یک گزینه درمانی محبوب برای خشکی واژن است، به ویژه در شرایطی که سایر درمان های موضعی، مانند ژل یا کرم، نتایج رضایت بخشی ایجاد نکرده اند. در اینجا مروری بر نشانه ها و دلایلی است که چرا ممکن است تزریق اسید هیالورونیک در درمان خشکی واژن در نظر گرفته شود. برای تزریق ژل به واژن در تهران اینجا کلیک کنید.

خشکی شدید یا مزمن واژن

تزریق اسید هیالورونیک اغلب در مواردی که خشکی واژن به خصوص شدید یا مزمن است نشان داده می شود. این ممکن است در مورد زنانی باشد که از موارد زیر رنج می برند:

  • یائسگی : در طول یائسگی، کاهش سطح استروژن منجر به نازک شدن و کاهش هیدراتاسیون مخاط واژن و در نتیجه خشکی مداوم می شود.
  • درمان‌های ضد سرطان : برخی از زنانی که تحت شیمی‌درمانی یا رادیوتراپی قرار گرفته‌اند، به دلیل تأثیر این درمان‌ها بر بافت‌های واژن، ممکن است دچار خشکی قابل توجهی واژن شوند.
  • سندرم شوگرن : این بیماری خودایمنی که غدد تولید کننده مایع را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند منجر به خشکی غشاهای مخاطی واژن شود و نیاز به درمان های فشرده تری مانند تزریق داشته باشد.

تزریق اسید هیالورونیک می تواند تسکین قابل توجهی را در این موارد ایجاد کند و بافت های واژن را عمیق تر و پایدارتر از درمان های موضعی آبرسانی کند.

شکست درمان های موضعی

هنگامی که زنی به درمان‌های موضعی مانند ژل‌ها یا کرم‌های مبتنی بر اسید هیالورونیک پاسخ نمی‌دهد یا تسکین کافی را تجربه نمی‌کند، تزریق ممکن است یک جایگزین باشد. آنها مقدار بیشتری از اسید هیالورونیک را مستقیماً به بافت‌های واژن می‌رسانند و بهتر مناطق آسیب‌دیده را هدف قرار می‌دهند .

از دست دادن خاصیت ارتجاعی واژن و تون

علاوه بر خشکی، برخی از زنان از کاهش خاصیت ارتجاعی و لحن دیواره های واژن نیز رنج می برند. این ممکن است به دلیل سن، زایمان مکرر یا یائسگی باشد. اسید هیالورونیک می تواند برای بازگرداندن رطوبت و قابلیت ارتجاعی بافت های واژن، بهبود انعطاف پذیری و کاهش احساس خشکی و ناراحتی استفاده شود. تزریق می تواند با تحریک تولید کلاژن و الاستین در دیواره های واژن اثر بازسازی کنند .

درد هنگام مقاربت

خشکی واژن می تواند منجر به درد در حین مقاربت شود که به نام دیسپارونی شناخته می شود . اگر این درد ناشی از کمبود رطوبت در بافت‌های واژن باشد، تزریق اسید هیالورونیک می‌تواند با افزایش هیدراتاسیون مخاط واژن به بهبود راحتی و کاهش درد کمک کند. علاوه بر این، اسید هیالورونیک می تواند ترمیم بافت های آسیب دیده در اثر مقاربت دردناک یا تحریک مزمن را تحریک کند.

جایگزین غیر هورمونی

تزریق اسید هیالورونیک یک محلول غیر هورمونی برای درمان خشکی واژن است. برای زنانی که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند از درمان‌های هورمونی استفاده کنند، به‌ویژه آن‌هایی که سابقه سرطان وابسته به هورمون دارند، اسید هیالورونیک یک گزینه درمانی ایمن و مؤثر است. برخلاف کرم ها یا ژل های واژینال مبتنی بر استروژن ، این تزریق ها هیچ خطر هورمونی ندارند.

درمان تکمیلی بعد از جراحی واژن

پس از یک مداخله جراحی مانند واژینوپلاستی یا هیسترکتومی ، برخی از زنان ممکن است خشکی واژن را تجربه کنند . تزریق اسید هیالورونیک می تواند برای بهبود هیدراتاسیون و حمایت از بازیابی بافت های واژن، کاهش علائم خشکی و ناراحتی استفاده شود.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اگر قبلا هرگز به درمان نرفته اید، این ایده ممکن است ترسناک باشد. ممکن است ندانید چه انتظاری داشته باشید، یا ممکن است احساس خجالت کنید. ممکن است سوال کنید که آیا اصلاً نیاز به مراجعه به یک درمانگر دارید یا خیر.

اما واقعیت این است که روان درمانی می تواند کیفیت زندگی افراد را به شدت بهبود بخشد. بر اساس گزارش انجمن روانشناسی آمریکا ، حدود 75 درصد از افرادی که وارد روان درمانی می شوند می گویند که از آن سود می برند و تحقیقات نشان می دهد که بهتر می توانند در فعالیت های روزانه خود عمل کنند. 

در اینجا تنها چند مورد از راه‌هایی است که می‌توانند انگیزه، عزت نفس و وضعیت کلی سلامت روان شما را افزایش دهند.

  • بر رفتارهای مضر غلبه کنید

درمانگران به شما کمک می کنند تا الگوهای افکار منفی و رفتارهای مخرب را شناسایی کنید، سپس راهکارهایی را به شما آموزش می دهند تا از آنها اجتناب کنید. این به ویژه برای افرادی که با آسیب رساندن به خود، اختلالات خوردن یا افکار خودکشی دست و پنجه نرم می کنند مفید است.

  • محرک ها را شناسایی کنید

بسیاری از اوقات، رفتارهای منفی شما توسط محرک‌ها یا شرایط بیرونی که احساسات یا احساسات ناخوشایند را برمی‌انگیزد، آغاز می‌شود. در درمان، یاد خواهید گرفت که متوجه شوید چه زمانی تحریک می شوید و استراتژی هایی برای کنترل پاسخ خود ایجاد کنید.

  • مکانیسم های مقابله سالم را بیاموزید

هنگامی که با موقعیت های استرس زا مواجه می شوید، ممکن است به گونه ای واکنش نشان دهید که بی اثر یا حتی خطرناک باشد. جایگزینی آن واکنش‌ها با مکانیسم‌های مقابله‌ای سالم و مثبت می‌تواند به شما کمک کند احساسات خود را مدیریت کنید و سازنده بمانید.

  • روابط شکسته را التیام بخشید

روابط بین فردی سالم برای سلامت روان شما بسیار مهم است. وقتی آنها رنج می برند، شما رنج می برید. یاد بگیرید که ارتباطات را بهبود بخشید و تعارضات را به طور سازنده از طریق درمان حل کنید، و روابط شما با دوستان و خانواده‌تان ممکن است قوی‌تر شود.

  • احساس سلامت جسمانی بیشتری داشته باشید

مطالعات نشان می‌دهد افرادی که به روان‌درمانی می‌پردازند، روزهای مریضی کمتری را پشت سر می‌گذارند و با مشکلات پزشکی کمتری مواجه می‌شوند. دانشمندان همچنین تغییرات مثبتی را در مغز و بدن در نتیجه درمان شناسایی کرده اند.

  • بهبود اتکا به خود

روان درمانی به شما کمک می کند تا مهارت های حل مسئله را توسعه دهید، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و خودآگاه تر شوید. این شما را تشویق می کند که مسئولیت شخصی اعمال خود را بپذیرید و یاد بگیرید که مسائل مربوط به سلامت روان خود را در حال حاضر و تا آخر عمر مدیریت کنید. 

رویکردهای مختلف روان درمانی

رویکردهای مختلفی برای روان درمانی وجود دارد که هر کدام برای رسیدگی به شرایط مختلف سلامت روان و طیف گسترده ای از افراد مختلف طراحی شده اند. چند نمونه از سبک های روان درمانی عبارتند از:

  • درمان شناختی رفتاری

همچنین به عنوان CBT شناخته می شود، این یک درمان راه حل محور است که به بیماران کمک می کند تا علل ریشه ای تفکر و رفتار ناکارآمد خود را شناسایی کرده و استراتژی هایی را برای غلبه بر آنها به کار گیرند.

  • رفتار درمانی دیالکتیکی

نوعی از CBT، درمان دیالکتیکی بر کمک به بیماران برای تنظیم احساسات خود از طریق استفاده از ذهن آگاهی، تحمل پریشانی و بهبود ارتباطات متمرکز است. اغلب در درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی یا اختلال استرس پس از سانحه موثر است.

  • درمان بین فردی

درمان بین فردی که اغلب برای درمان افسردگی یا سایر اختلالات خلقی مورد استفاده قرار می گیرد، به بیماران می آموزد که احساسات خود را به روش های سالم بیان کنند، غم و اندوه حل نشده یا دیگر تغییرات زندگی را مدیریت کنند و تعارضات را به طور مؤثر حل کنند.

  • روان درمانی

این شکل عمیق از گفتار درمانی بیماران را تشویق می کند تا آزادانه صحبت کنند و در تلاش برای کشف مسائل حل نشده ای که ممکن است بر رفتار فعلی آنها تأثیر بگذارد، صحبت کنند. پرداختن به مشکلات گذشته خودآگاهی را افزایش می دهد و به بیماران اجازه می دهد تا رفتارهای ناکارآمد فعلی خود را تحلیل و اصلاح کنند.

نوع درمانی که دریافت می کنید به نیازها و ترجیحات فردی شما بستگی دارد و برنامه درمانی شما می تواند شامل اجزای مختلف باشد. یک متخصص سلامت روان قابل اعتماد می‌تواند به شما در مورد اینکه کدام روش برای شما بهترین است، راهنمایی کند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

تست های تشخیصی فیبروم

معاینه لگن و تاریخچه پزشکی


 

برخی از فیبروم ها را می توان به صورت توده در طول معاینه لگن احساس کرد. در طول معاینه لگن، پزشک شرایط مرتبط با بارداری و سایر شرایط مانند کیست تخمدان را نیز بررسی می کند. پزشک همچنین از شما در مورد سابقه پزشکی شما می پرسد، به خصوص که مربوط به الگوهای خونریزی قاعدگی است. سایر علل خونریزی غیرطبیعی رحم نیز باید در نظر گرفته شود.

سونوگرافی

سونوگرافی روش استاندارد تصویربرداری برای تشخیص فیبروم رحم است. پزشک سونوگرافی ترانس شکمی و ترانس واژینال را تجویز می کند. سونوگرافی یک روش بدون درد است که از امواج صوتی برای تصویربرداری از رحم و تخمدان ها استفاده می کند. در سونوگرافی ترانس شکمی، پروب اولتراسوند بر روی ناحیه شکم حرکت می کند. در سونوگرافی ترانس واژینال، پروب وارد واژن می شود.
گونه‌ای از سونوگرافی که هیستروسونوگرافی نامیده می‌شود، از اولتراسوند همراه با نمک (آب نمک) تزریق شده به رحم برای افزایش تجسم رحم استفاده می‌کند.

برای درمان میوم در تهران با مطب دکتر طاهره فروغی فر تماس بگیرید

هیستروسکوپی

هیستروسکوپی روشی است که ممکن است برای تشخیص وجود فیبروم، پولیپ یا سایر علل خونریزی استفاده شود. (همچنین ممکن است در طی مراحل جراحی برای برداشتن فیبروم استفاده شود.) هیستروسکوپی را می توان در مطب پزشک یا در یک محیط بیمارستان انجام داد. در این روش از یک لوله انعطاف پذیر یا سفت و سخت به نام هیستروسکوپ استفاده می شود که به داخل واژن و از طریق دهانه رحم وارد می شود تا به رحم برسد. یک منبع نور فیبر نوری و یک دوربین کوچک در لوله به پزشک اجازه می دهد تا حفره را مشاهده کند. رحم با نمک یا دی اکسید کربن پر می شود تا حفره را متورم کند و دید بهتری داشته باشد. این می تواند باعث گرفتگی عضلات شود. هیستروسکوپی غیر تهاجمی است و نیازی به برش ندارد. با این حال، یک سوم از زنان درد شدید را با این روش گزارش می کنند. ممکن است بیهوشی موضعی، منطقه ای یا عمومی داده شود.

لاپاراسکوپی

در برخی موارد، جراحی لاپاراسکوپی ممکن است به عنوان یک روش تشخیصی انجام شود. لاپاراسکوپی شامل قرار دادن یک اسکوپ در یک برش کوچک ایجاد شده در نزدیکی ناف است. در حالی که هیستروسکوپی به پزشک اجازه می دهد تا داخل رحم را ببیند، لاپاراسکوپی نمای بیرونی رحم از جمله تخمدان ها، لوله های فالوپ و ناحیه کلی لگن را فراهم می کند.

تصویربرداری رزونانس مغناطیسی یا MRI


 

در برخی موارد، ام آر آی علاوه بر سونوگرافی برای ارزیابی زنان مبتلا به فیبروم ممکن است استفاده شود. MRI گاهی اوقات بهتر می تواند محل میوم را مشخص کند یا میوم را از آدنومیوز متمایز کند. زنانی که تحت آمبولیزاسیون فیبروم رحمی قرار می‌گیرند، قبل و بعد از عمل تحت MRI قرار می‌گیرند. برخی از زنانی که تحت عمل میومکتومی قرار می‌گیرند، برای تجسم بهتر فیبروم‌های خود قبل از جراحی، MRI انجام می‌دهند. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) یک آزمایش پزشکی غیر تهاجمی است که به پزشکان در تشخیص و درمان شرایط پزشکی کمک می کند.

تصویربرداری MR از یک میدان مغناطیسی قدرتمند، پالس‌های فرکانس رادیویی و یک کامپیوتر برای تولید تصاویر دقیق از اندام‌ها، بافت‌های نرم، استخوان و تقریباً تمام ساختارهای داخلی بدن استفاده می‌کند. سپس می توان تصاویر را بر روی یک مانیتور کامپیوتر بررسی کرد، چاپ کرد یا روی سی دی کپی کرد. MRI از اشعه یونیزان (اشعه ایکس) استفاده نمی کند. تصاویر MR دقیق به پزشکان اجازه می‌دهد تا قسمت‌های مختلف بدن و بیماری‌های خاصی را که ممکن است با روش‌های تصویربرداری دیگر مانند اشعه ایکس، اولتراسوند یا توموگرافی کامپیوتری (که سی‌تی اسکن یا CAT نیز نامیده می‌شود) به اندازه کافی ارزیابی نشوند، ارزیابی کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

آیا به فکر مراجعه به روانشناس برای اضطراب، افسردگی، روابط یا سایر مسائل خود هستید؟ شاید مدتی است که با یک روانشناس درگیر بوده اید و به دنبال شروعی تازه هستید؟ انتخاب یک درمانگر از جنس دیگر ممکن است تغییری باشد که به دنبال آن هستید. در حالی که امروزه بسیاری از گزینه‌های درمانی با یک زن تکمیل می‌شوند، دلایل مثبت زیادی برای تعامل با یک پزشک مرد وجود دارد.برای ارتباط با روانشناس مرد خوب در تهران اینجا کلیک کنید

دیدگاهی متفاوت

هر روان درمانگر مهارت ها و تجربیات زندگی خود را دارد که در جلسات درمانی خود به کار می برد، پس چرا به دنبال دیدگاه متفاوتی نباشید؟ مردان ممکن است از روانشناس مردی قدردانی کنند که مسائل مشابهی را تجربه کرده است که آنها را در جایی قرار می دهد که به راحتی همدلی کنند. از سوی دیگر، زنان ممکن است از دیدگاه متفاوتی که یک روانشناس مرد اعمال می کند و کمک به پر کردن شکاف بین دیدگاه های مرد و زن بهره مند شوند. این می تواند به زنان کمک کند تا اعمال خود را از دیدگاه مردانه ببینند و در عین حال به آنها اجازه می دهد تا مردان زندگی خود را بهتر درک کنند.

از صحبت کردن با مردان احساس راحتی می کنید

وقتی صحبت از ترجیحات جنسیتی درمانگر به میان می آید، تصمیم معمولا بر اساس این است که با چه کسی راحت تر باشید. بسیاری از مردان به سادگی با یک روانشناس مرد احساس راحتی و درک می کنند. این ممکن است به دلیل ناراحتی در اطراف زنان باشد، یا مشکل ارائه شما یک موضوع حساس مانند روابط یا عملکرد جنسی است. اگر با درمانگر خود راحت نیستید یا احساس می کنید که ممکن است مشکلی در درمان شما باشد، احتمالاً پیشرفت شما در درمان را مختل می کند.

شما به یک الگوی مرد نیاز دارید

متأسفانه در بسیاری از موارد جوانان ممکن است به الگوی مردانه مناسب در زندگی خود دسترسی نداشته باشند. این اغلب در مورد مردان و پسران جوان صدق می کند، اما دختران جوان نیز ممکن است فاقد شخصیت مردانه باشند که راحت با آن صحبت کنند. کودکان و جوانان به خصوص اگر رها شوند یا در یک خانواده تک مادری بزرگ شوند، می توانند از صدای مردانه ایمن برای اعتماد به نفس بهره ببرند.

شما مردی هستید که با احساسات خود مبارزه می کنید

"پسرا گریه نمی کنند." علی‌رغم پیشرفت اجتماعی در طول سال‌ها، این جمله قدیمی هنوز چیزی است که مردان در طول زندگی خود خواهند شنید. نشان دادن احساسات برای مردان می تواند "ضعیف" در نظر گرفته شود، و دائماً می شنوند که شما نیاز به "سخت شدن" یا "مردم کردن" دارید. اگرچه این ممکن است هنوز یک عقیده رایج باشد، هوش هیجانی و توانایی برقراری ارتباط با احساسات قوی یک مهارت فوق‌العاده مهم در مدیریت احساسات و یک عامل محافظتی در برابر مشکلات شدید سلامت روان است. درمانگر مرد اغلب بهترین گزینه برای کمک به مردان برای درک این موضوع است که این احساسات طبیعی هستند و باید به دیگران ابراز شوند. ممکن است متوجه شوید که روانشناس مرد شما به شما کمک می کند احساس کنید که تنها نیستید و فضای امنی را برای شروع ساختن این مهارت ها در اختیار شما قرار می دهد که منجر به کنترل بهتر و توانمندسازی احساسات خود می شود.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰


 

اگرچه همیشه اینطور نیست، برخی از کودکان ممکن است علائم مشکلات یا شرایط دیگری را در کنار ADHD داشته باشند، مانند:

  • اختلال اضطراب  - که باعث می شود کودک شما در بیشتر مواقع نگران و عصبی باشد. همچنین ممکن است علائم فیزیکی مانند ضربان قلب سریع، تعریق و سرگیجه ایجاد کند
  • اختلال نافرمانی مقابله‌ای (ODD) - این با رفتار منفی و مخرب، به‌ویژه نسبت به شخصیت‌های با قدرت، مانند والدین و معلمان تعریف می‌شود.
  • اختلال سلوک - این اغلب شامل تمایل به رفتارهای بسیار ضد اجتماعی، مانند دزدی، دعوا، خرابکاری و آسیب رساندن به افراد یا حیوانات است.
  • افسردگی
  • مشکلات خواب - سخت به خواب رفتن در شب و داشتن الگوهای خواب نامنظم
  • اختلال طیف اوتیسم (ASD)  - این بر تعامل اجتماعی، ارتباطات، علایق و رفتار تأثیر می گذارد
  • دیسپراکسی - وضعیتی که بر هماهنگی فیزیکی تأثیر می گذارد
  • صرع  - وضعیتی که بر مغز تأثیر می گذارد و باعث حملات یا تشنج های مکرر می شود
  • سندرم تورت  - یک وضعیت سیستم عصبی که با ترکیبی از صداها و حرکات غیر ارادی (تیک) مشخص می شود.
  • مشکلات یادگیری - مانند نارساخوانی

علائم در بزرگسالان

در بزرگسالان، تعریف علائم ADHD دشوارتر است. این تا حد زیادی به دلیل عدم تحقیق در مورد بزرگسالان مبتلا به ADHD است.

از آنجایی که ADHD یک اختلال رشدی است، اعتقاد بر این است که نمی‌تواند در بزرگسالان ایجاد شود بدون اینکه در دوران کودکی ظاهر شود. اما علائم ADHD در کودکان و نوجوانان اغلب تا بزرگسالی ادامه می یابد.

روشی که بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری بر بزرگسالان تأثیر می گذارد می تواند بسیار متفاوت از تأثیر آنها بر کودکان باشد.

به عنوان مثال، بیش فعالی در بزرگسالان کاهش می یابد، در حالی که بی توجهی تمایل دارد با افزایش فشارهای زندگی بزرگسالی باقی بماند.

علائم ADHD بزرگسالان نیز بسیار ظریف تر از علائم دوران کودکی است.

برخی از متخصصان موارد زیر را به عنوان لیستی از علائم مرتبط با ADHD در بزرگسالان پیشنهاد کرده اند:

  • بی دقتی و عدم توجه به جزئیات
  • به طور مداوم کارهای جدید را قبل از اتمام کارهای قدیمی شروع کنید
  • مهارت های سازمانی ضعیف
  • ناتوانی در تمرکز یا اولویت بندی
  • از دست دادن یا جا انداختن مداوم چیزها
  • فراموشی
  • بی قراری و عصبانیت
  • مشکل در ساکت ماندن و صحبت کردن خارج از نوبت
  • پاسخ‌ها را محو می‌کنند و اغلب حرف دیگران را قطع می‌کنند
  • نوسانات خلقی، تحریک پذیری و خلق و خوی سریع
  • ناتوانی در مقابله با استرس
  • بی صبری شدید
  • ریسک کردن در فعالیت‌ها، اغلب بدون توجه به ایمنی شخصی یا ایمنی دیگران - برای مثال رانندگی خطرناک

شرایط مرتبط در بزرگسالان مبتلا به ADHD

مانند ADHD در کودکان و نوجوانان، ADHD در بزرگسالان می تواند در کنار چندین مشکل یا شرایط مرتبط رخ دهد.

یکی از شایع ترین آنها افسردگی است. سایر شرایطی که بزرگسالان ممکن است در کنار ADHD داشته باشند عبارتند از:

  • اختلالات شخصیت  - شرایطی که در آن یک فرد به طور قابل توجهی با افراد عادی از نظر نحوه تفکر، درک، احساس یا ارتباط با دیگران متفاوت است.
  • اختلال دوقطبی  - وضعیتی که بر خلق و خوی شما تأثیر می گذارد و می تواند از یک افراطی به افراطی دیگر تغییر کند
  • اختلال وسواس فکری اجباری (OCD)  - وضعیتی که باعث افکار وسواسی و رفتار اجباری می شود
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

بر اساس داده های جدید nilo.health، پاسخ این است: اکثر مردم!

مطالعه جدید ما ارقام جالبی را نشان می دهد، از جمله:

  • 74 درصد از کاربران نیلو روانشناسان زن را ترجیح می دهند
  • 56 درصد از کاربران مرد روانشناسان زن را ترجیح می دهند 
  • 86 درصد از کاربرانی که مایلند روی مسائل خانوادگی تمرکز کنند، روانشناس زن را ترجیح می دهند

ما همچنین موارد جالبی را کشف کردیم که در آن داده‌ها تأکید کمتری بر روان‌شناسان زن نشان می‌داد، حتی اگر ترجیح اکثریت همچنان به سمت زنان باشد. به عنوان مثال… 

  • در میان کاربران مرد، ترجیح روانشناسان LGBTQ به طور قابل توجهی بیشتر از کاربران زن است: 16٪ از کاربران مرد، روانشناسان LGBTQ را ترجیح می دهند ، در مقابل 5٪ از کاربران زن.
  • کاربرانی که مایل به تمرکز بر اعتیاد هستند، ترجیح بیشتری نسبت به روانشناسان مرد دارند.
  • کاربرانی که می‌خواهند روی مسائل مدیریتی تمرکز کنند، ترجیح بیشتری برای روان‌شناسان مرد دارند، به‌ویژه در میان کاربران مرد: 50 درصد مردانی که روی مدیریت تمرکز می‌کنند، روان‌شناسان زن را ترجیح می‌دهند، در حالی که 44 درصد روان‌شناسان مرد را ترجیح می‌دهند.
  • ترجیح روانشناسان زن در میان Gen Z و کاربران جوان تر ، که به احتمال زیاد به روانشناسان LGBTQ یا POC ترجیح می دهند، اندکی کاهش می یابد .

اما حتی این موارد جالب همگی در صلاحیت ترجیح روانشناسان زن قرار داشتند . این موضوع، کشف اینکه چرا کاربران ما - و بسیاری از افرادی که به دنبال درمان هستند - اینقدر به سمت روانشناسان زن سوق داده می شوند، جذاب تر می شود.

تعداد روانشناسان زن بیشتر از مردان است

یک توضیح می تواند یک واقعیت ساده باشد: تعداد روانشناسان زن در رشته خود از مردان بیشتر است. انجمن روانشناسی آمریکا تأکید می کند که زنان 76 درصد از دکترای جدید روانشناسی، 74 درصد از روانشناسان اولیه شغلی و 53 درصد از نیروی کار روانشناسی را تشکیل می دهند. (با وجود این، زنانی که در روانشناسی کار می کنند هنوز با اختلاف دستمزد قابل توجهی روبرو هستند .) و داده های خود نیلو این را تأیید می کند: در میان مجموعه روانشناسان پیشرو جهانی ما ، 79 درصد زن هستند.

البته این که تعداد روانشناسان زن بیشتر از مردان است به این معنی نیست که مردم نمی توانند از روانشناس مرد درخواست کنند . با این حال، این بدان معناست که ما ممکن است بیشتر به دیدن روانشناسان زن در محل کار عادت داشته باشیم.

وقتی کسی به درمان فکر می کند، ممکن است از یک روانشناس زن بخواهد که تصویر ذهنی او را مطابقت دهد.

به طور مشابه، اگر فردی قبلاً درمانگری داشته باشد که دوستش داشت و زن بود، ممکن است مهارت او را با جنسیت او مرتبط کند و دفعه بعد که به دنبال درمان بود، از زن دیگری بخواهد. 

ما روانشناسان زن را با کلیشه های زنانه مرتبط می کنیم

دلیل پیچیده‌تر ممکن است مرتبط ساختن روانشناسان زن با کلیشه‌های زنانه باشد: برخی از آنها قدیمی و برخی از آنها حتی جنسیت‌گرا هستند. اغلب، جامعه ما به ما می گوید که زنان باید پرورش دهندگان، مهربان، دلسوز، همدل، توجه و عادت به گوش دادن به دیگران باشند. اگرچه این کلیشه ها اغلب برای زنان نتیجه معکوس می دهند، اما بدون شک ویژگی های مفیدی در یک روانشناس هستند! 

برخی داده ها نشان می دهد که این کلیشه ها ممکن است دارای عناصری از حقیقت باشند. یک مطالعه فنلاندی نشان داد که درمانگران زن که به بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد مشاوره می‌دهند نسبت به همکاران مرد خود بسیار دوستانه‌تر و همدل‌تر بودند. نتایج نرخ موفقیت بسیار بالاتری در درمان داشتند، زیرا همدلی درمانگر می تواند تا 67 درصد از واریانس در نتیجه درمان را توضیح دهد .

داده های nilo.health اما نشان می دهد که این کلیشه یک شمشیر دو لبه است. این واقعیت که کاربران در مورد مسائل مدیریتی ترجیح بیشتری نسبت به روانشناس مرد داشتند، ممکن است نشان دهد که ما به احتمال زیاد مردان را با موفقیت تجاری مرتبط می کنیم. و بسیاری از روانشناسان مرد همدل وجود دارند که قادر به ارائه حمایت الهام بخش و تغییر دهنده زندگی به بیماران خود هستند. 

انگی علیه روانشناسان مرد؟

یک سوال که ممکن است از این داده ها مطرح شود این است که آیا ما تعصب ناعادلانه ای علیه روانشناسان مرد داریم. تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا نگران این بود که تعداد فزاینده روانشناسان زن و دانشجویان روانشناسی ممکن است در نبود تنوع در این زمینه نتیجه معکوس داشته باشد. اما داده های نیلو نشان می دهد که در واقع، مردان اغلب ترجیح می دهند با یک زن صحبت کنند.

  • سامرند سلیمی