سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

  • ۰
  • ۰

 

ODD نوعی اختلال رفتار مخرب (DBD) است. کودکان مبتلا به ODD اغلب متخاصم، سرکش، عصبانی یا غیرهمکار هستند. این امر به ویژه در مورد شخصیت های معتبر مانند والدین، مراقبان و معلمان صدق می کند. طبق گفته آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا ، این شایع است و بر 16 درصد از کودکان و نوجوانان در سن مدرسه تأثیر می گذارد .

ODD معمولا در دوران کودکی و نوجوانی تشخیص داده می شود. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری می گوید که ODD قبل از 8 سالگی و حداکثر تا 12 سالگی شروع می شود . برای برخی، تشخیص ODD ممکن است تا نوجوانی طول بکشد.برای ارتباط با بهترین روانشناس مرد در تهران اینجا کلیک کنید.

علائم ODD

هر کودکی که با والدین خود بحث می کند یا از قدرت اطاعت نمی کند، ODD ندارد. گاهی اوقات این واکنش ها موقعیتی هستند، مانند زمانی که آنها خسته، گرسنه یا بیمار هستند. اما کودکان مبتلا به ODD الگوی مکرر و ثابتی از خشم و پرخاشگری کلامی را نسبت به والدین خود و دیگر شخصیت های اقتدار نشان می دهند.

دانستن علائم ODD در کودکان می تواند به کودک شما کمک کند تا درمان و خدمات مورد نیاز خود را دریافت کند. کودکان مبتلا به این اختلال بیشتر از سایر کودکان هم سن خود این رفتارها را انجام می دهند. علائم ODD در کودکان اغلب عبارتند از:

  • مشاجره با بزرگسالان و دیگر شخصیت های معتبر.
  • امتناع از پذیرش قوانین یا درخواست ها.
  • قوانین و حدود زیر سوال بردن.
  • داشتن کج خلقی
  • زود عصبانی شدن
  • سرزنش دیگران برای رفتار یا اشتباهات خود.
  • کینه توز بودن یا کینه توزی بودن یا انتقام گرفتن از اشتباهات درک شده.
  • آزار دادن یا ناراحت کردن دیگران یا زود آزرده شدن یا ناراحت شدن از دیگران.
  • داشتن نگرش بد
  • استفاده از سخنان بد یا نفرت انگیز هنگام ناراحتی.

رفتارهای ODD می تواند عملکرد روزانه کودک را در مدرسه و خانه مختل کند.

عوامل خطر و علل ODD

چرا برخی از کودکان به اختلال نافرمانی مقابله ای مبتلا می شوند ناشناخته است. عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ممکن است نقش داشته باشند.

عوامل خطر اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان عبارتند از:

  • قرار گرفتن در معرض خشونت یا رفتار مجرمانه.
  • تجربه رفتار خشن یا تربیت ناسازگار.
  • داشتن والدین با مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی، اختلالات مصرف مواد، و اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD).

درمان و پیشگیری از اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان

اگر مشکوک هستید که فرزندتان ODD دارد، به یک ارزیابی جامع پزشکی و سلامت روان نیاز دارد. این به پزشک کمک می‌کند تا سایر مسائلی را که می‌تواند به رفتار نافرمانی و خصمانه کودک کمک کند، رد کند. کودکانی که با ناتوانی های یادگیری، ADHD، اختلالات خلقی (افسردگی یا اختلال دوقطبی) و اختلالات اضطرابی دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است با علائمی بسیار شبیه به ODD ظاهر شوند، بنابراین ارزیابی کامل برای اطمینان از درمان مناسب ضروری است.

درمان

قوی ترین شواهد برای درمان ODD در کودکان عبارتند از:

  • آموزش مدیریت رفتار والدین این می تواند به والدین، مراقبان و معلمان کمک کند تا رفتار کودک را مدیریت کنند.
  • رفتار درمانی انفرادی کودک یا درمان شناختی رفتاری. این به کودک کمک می‌کند تا مدیریت خشم و مهارت‌های مؤثرتری را برای پرهیز از رفتار منفی بیاموزد.
  • خانواده درمانی. این به بهبود ارتباط و درک بین کودکان مبتلا به ODD و والدین آنها و سایر اعضای خانواده کمک می کند.
  • آموزش مهارت های اجتماعی. این به کودک مبتلا به ODD کمک می کند تا یاد بگیرد که موقعیت های اجتماعی و همسالان خود را به روشی سالم تر هدایت کند.

هیچ داروی مبتنی بر شواهدی برای درمان ODD وجود ندارد، اما معمولاً اختلالاتی مانند ADHD یا افسردگی وجود دارد که می‌توانند از مدیریت دارو سود ببرند.

پیشگیری

کاهش برخی از عوامل خطر که می تواند منجر به ODD شود، ممکن است. عوامل محافظتی در برابر ایجاد ODD عبارتند از:

  • پیروی از سبک فرزندپروری مثبت با فرزندانتان.
  • تمرکز بر سلامت روان بزرگسالان و مراقبت های روانپزشکی برای هر گونه مشکل سلامت روان که والدین و سایر مراقبان با آن مواجه هستند.
  • استفاده از مراقبت از کودک با کیفیت بالا که مستلزم برخورد شدید یا انضباط نیست.
  • پیشگیری و مداخله در قلدری دوران کودکی.
  • مشارکت در پیشگیری از خشونت جوانان

کودکان مبتلا به ODD در صورت دریافت کمک و حمایت والدین می توانند بهتر شوند. با پزشک خود صحبت کنید تا آنها - و شما - در مسیری شروع کنید که خصومت مداوم در آن عادی نیست.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

افراد ممکن است به دنبال درمان باشند تا به آنها کمک کند تصمیم بگیرند که آیا ازدواج را ترک کنند یا خیر. دیگران ممکن است برای تغییر زندگی متاهلی به مجردی به دنبال مشاوره باشند. درمان انفرادی یا زوج درمانی می تواند به شما کمک کند تا در جهت هر یک از این اهداف کار کنید.

برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید

درمان می‌تواند مهارت‌های مقابله‌ای را آموزش دهد که ممکن است به افراد کمک کند برای زندگی جدید تلاش کنند. این می تواند به کسی کمک کند که دیدگاه سالم تری نسبت به طلاق خود داشته باشد. درمان طلاق می تواند باعث شود افراد احساس تشویق و قدرت کنند. می تواند مکانی امن برای به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار باشد. این می تواند در زمانی که اغلب اوقات دشوار است مفید باشد.

چرا روش درمانی برای طلاق را انتخاب کنید؟

وقتی ازدواج به پایان می رسد، می تواند برای هر دو شریک آسیب زا باشد. طلاق می تواند از نظر روحی، جسمی و مالی سخت باشد. برای مقابله با این موضوع، زوجی که در حال طلاق هستند ممکن است شروع به درمان کنند. طلاق درمانی اغلب به صورت یک به یک انجام می شود. فردی که طلاق می گیرد ممکن است احساس گناه، ترس ، اضطراب، افسردگی و اندوه کند. 

کار با یک درمانگر می تواند یک هدف و دیدگاه منطقی ارائه دهد. می تواند فرد را به مهارت هایی مجهز کند تا از پس مشکلات طلاق برآید. کسانی که از درمان برای کمک به گذر از طلاق استفاده می کنند، اغلب می توانند سود ببرند. آنها ممکن است بیایند تا در مورد خودشان اطلاعات بیشتری کسب کنند. تغییری که طلاق به ارمغان می آورد می تواند فرصتی برای رشد و توسعه شخصی باشد.

انواع روش های درمانی طلاق

  • درمان فردی . طلاق ممکن است به برخی از شرایط سلامت روان کمک کند. اینها می تواند شامل افسردگی، اضطراب یا سایر شرایط باشد. برخی طلاق را یک شکست شخصی می دانند. درمان می تواند به افراد کمک کند تا با این احساسات کنار بیایند و طلاق را معنا کنند. ممکن است به افراد کمک کند دیدگاه جدیدی پیدا کنند. افرادی که طلاق گرفته اند ممکن است در مورد نیازها و ناخوشایندهای خود در شراکت ها بیاموزند. آنها ممکن است شناخت عمیق تری از خود به دست آورند.
  • زوج درمانی . همچنین برای زوج هایی که طلاق می گیرند، درمان وجود دارد. این نوع درمان ممکن است طلاق سالم و سازنده را تسهیل کند. یک درمانگر طلاق می تواند به عنوان نوعی واسطه عمل کند. آنها می توانند دستورالعمل هایی را برای اطمینان از وقوع طلاق با تأثیر منفی کمتر تعیین کنند. درمانگران همچنین می توانند به حل مسائل مربوطه کمک کنند. اینها می تواند شامل ترتیبات زندگی، تعهدات مالی و فرزندپروری باشد .
  • خانواده درمانی . درمان می تواند برای کودکانی که والدینشان طلاق گرفته اند مهم باشد. والدین ممکن است اغلب در طول طلاق از احساسات خود غرق شوند. آنها ممکن است وضعیت عاطفی فرزندان خود را نادیده بگیرند. طلاق می تواند باعث شود کودکان احساس سردرگمی، گناه، از دست دادن، درد یا رها شدن کنند. کودکان ممکن است مطمئن نباشند که کدام والدین را باید «انتخاب کنند» یا به او وفادار باشند. آنها همچنین ممکن است نگران باشند که علت طلاق هستند. وقتی والدین نسبت به یکدیگر پرخاشگر هستند ، ممکن است کودک حتی بیشتر احساس ترس کند. کودکی که از والدین درباره حضانت می شنود ممکن است احساس ناخواسته ای کند. آنها ممکن است نگران باشند که مقصر جدایی هستند. خانواده درمانی به همه اعضای خانواده اجازه می دهد تا احساسات خود را در مورد طلاق به اشتراک بگذارند. این می تواند به همه کمک کند تا احساسات خود را پردازش کرده و با تغییرات سازگار شوند.

میانجیگری برای طلاق

میانجی گری می تواند جایگزینی برای بحث طلاق در دادگاه باشد. مراجعه به دادگاه می تواند فرآیندی طاقت فرسا و پرهزینه باشد. برخی از دادگاه ها میانجیگری را برای زوج های طلاق می دهند. اما برخی از زوج ها ممکن است به تنهایی میانجی گری را به جای دادگاه انتخاب کنند. میانجی گری می تواند گزینه بهتری نسبت به دادگاه برای برخی از زوج ها باشد. ممکن است عواملی را بدون اهمیت قانونی در نظر بگیرد. اگر فاکتورهای زیادی برای در نظر گرفتن وجود داشته باشد، می تواند کمک کند. 

در میانجی گری، زوجین در مورد حضانت، تقسیم دارایی و سایر مسائل با یک میانجی صحبت می کنند. میانجی سعی می کند به زوج کمک کند تا خودشان به یک توافق قانونی الزام آور برسند. میانجی گری ممکن است زمان کمتری نسبت به دعوای طلاق داشته باشد. اغلب فرآیندی کم‌هزینه است. ممکن است زوجین بتوانند به توافقی برسند که هر دوی آنها را راضی کند. میانجیگری همچنین ممکن است ارتباطات آنها را برای آینده بهبود بخشد. این می تواند تأثیر قابل توجهی در صورت داشتن فرزند داشته باشد.

راهکارهای مقابله با طلاق

روند طلاق می تواند پرمشغله و استرس زا باشد. پیدا کردن راه های جدید برای کنترل استرس ممکن است بسیار مهم باشد. چند راه برای مقابله با طلاق عبارتند از:

  • تمرینات تنفسی هدایت شده یا مدیتیشن.  تنفس و مدیتیشن می تواند به افزایش ذهن آگاهی کمک کند . ذهن آگاهی عمل آگاهی و تمرکز بر احساسات فیزیکی فوری اطرافتان است. می تواند برای آرام کردن استرس مفید باشد. 
  • صحبت با یک دوست قابل اعتماد وقتی به دنبال شخصی برای صحبت می گردید، بزرگسال دیگری را انتخاب کنید. عوامل استرس‌زای طلاق می‌تواند برای کودکان بسیار زیاد باشد. 
  • تلاش برای دیدگاه جدید به عباراتی فکر کنید که طلاق را کوچکتر و قابل کنترل تر می کند. 
  • خودمراقبتی. یک حمام حباب دار بگیرید، برای دویدن بروید یا یک فیلم مورد علاقه تماشا کنید. مراقبت از خود می تواند ذهن و بدن شما را تازه کند. همچنین می تواند توانایی شما را برای کنترل استرس در مواقع سخت افزایش دهد.

مثال های موردی: بازیابی طلاق

  • درمان غم و اندوه پس از طلاق رودی و جیل زوجی هستند که در اوایل سی سالگی زندگی می کنند و فرزندی ندارند. برای مشاوره ازدواج می آیند و به فکر جدایی هستند. جیل می خواهد ازدواج را نجات دهد. رودی آماده رفتن است. بعد از دو سه جلسه مشخص می شود که رودی تصمیم خود را گرفته است. درمانگر به زوج کمک می کند تا در مورد رابطه خود به طور آشکار صحبت کنند. رودی و جیل هر دو قادر به یادگیری، رشد و آماده شدن برای جدایی هستند. پس از جدایی، درمانگر به کار با جیل ادامه می دهد تا به او کمک کند تا غم خود را مدیریت کند. او می تواند به عنوان یک زن مجرد شروع به حرکت به جلو کند.
  • طلاق پس از 30 سال ازدواج. رائول 59 ساله پس از طلاق از همسر 30 ساله خود وارد درمان می شود. بچه های رائول بزرگ شده اند. او سالهاست که ناراضی است. او امیدوار بود که طلاق حال او را بهتر کند. او در عوض متوجه می شود که از دست دادن ویران شده است. همسرش که خواهان طلاق نبود، اکنون به نظر رائول "حالش خوب است." این او را به طرز وحشتناکی گیج می کند. او حتی با همسرش در مورد آشتی صحبت کرد، اما او علاقه ای نداشت. رائول فکر می کند که این برای بهترین است. اما به نظر می رسد که او نمی تواند خود را با مجرد بودن سازگار کند. یک درمانگر به رائول کمک می کند تا ترس خود را از مجرد بودن شناسایی کند. درمانگر به او کمک می کند تا مهارت ها و یک سیستم حمایتی را توسعه دهد. این به رائول کمک می کند تا با مردم ارتباط برقرار کند و نسبت به آینده امیدوار باشد. آنها با هم مزایای ازدواج را شناسایی می کنند که رائول از آن دست کشیده است. آنها همچنین به مزایای مجردی که او اکنون می تواند از آن لذت ببرد، نگاه می کنند. درمانگر به رائول کمک می کند تا با غم و اندوه و گناه خود در رابطه با طلاق ارتباط برقرار کند. او احساسات مثبت خود را نسبت به همسر سابقش بررسی می کند. او می تواند ترس های خود را در مورد ارتباط با فرزندانش بررسی کند.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

روانکاوی درمانی و نظریه ای است که بر اساس ضمیر ناخودآگاه بنا شده است. هدف روانکاوی این است که ترس ها و درگیری های سرکوب شده را به ذهن خودآگاه بکشاند تا بتوان آنها را درمان کرد. برخی از تکنیک های مورد استفاده در روانکاوی عبارتند از تعبیر خواب و تداعی آزاد. زیگموند فروید برای اولین بار در پایان قرن نوزدهم روانکاوی را پذیرفت و از آن زمان تاکنون تکامل یافته است. بیایید به برخی از مؤلفه های روانکاوی نگاه کنیم.

ذهن ناخودآگاه

مقایسه ای که کلیشه ای است و در عین حال کاملاً ضمیر ناخودآگاه را توصیف می کند، مقایسه آن با کوه یخ است. نوک کوه یخ که از آب بیرون می آید بزرگ و قابل توجه است و این ضمیر خودآگاه شما شامل احساسات، خواسته ها و سایر باورهای قابل مشاهده شماست. با این حال، زیر آب، بخشی نادیده و حتی بزرگتر از کوه یخ، ضمیر ناخودآگاه، حاوی احساسات، باورها، صفات، خاطرات و سایر افکاری است که در ذهن خودآگاه وجود ندارد. علیرغم اینکه در اکثر شرایط قابل مشاهده نیست، ضمیر ناخودآگاه استاد عروسک است و به شدت بر نحوه عملکرد و تفکر شما تأثیر می گذارد.

فروید معتقد بود که ناخودآگاه وجود دارد، زیرا اگر آگاه باشد، شما را تهدید می کند یا به شما آسیب می رساند. به عنوان مثال، برخی از آسیب ها ممکن است ناخودآگاه باشد، و اگر آن را به خاطر داشته باشید، ممکن است به شما آسیب برساند.

چگونه ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل می شود

راه های زیادی وجود دارد که ناخودآگاه می تواند به خودآگاه لغزش کند. گاهی اوقات از رویاها می آید. مواقع دیگر، از طریق لغزش های زبان به وجود می آید. به عنوان مثال، تمایلات جنسی اغلب از طریق لغزش زبان بیان می شود.

در مواقع دیگر، روانکاوی کلید بیرون کردن ذهن ناخودآگاه در فضای باز است. یکی از تکنیک هایی که فروید توسعه داد تداعی آزاد است.

تداعی آزاد شامل نشستن بیمار و هر چیزی که به ذهنش می رسد را به درمانگر می گوید. بیمار نباید هیچ فکری را سانسور کرده و در عوض تمام افکار خود را با درمانگر در میان بگذارد. این به درمانگر اجازه می دهد تا ببیند بیمار چگونه فکر می کند. نکته قضاوت درباره افکار نیست، بلکه در عوض کنجکاو باشید و خواسته های فرد را دریابید.

این بسیار آزاد است و هیچ یک از طرفین نمی دانند که چگونه پیش خواهد رفت. اغلب، درمانگر مضامین مختلف را بر اساس افکار به هم مرتبط می کند و در مورد خواسته های ناخودآگاه بیمار مفروضاتی می سازد. با این حال، هدف اصلی این است که بیمار خود را کشف کند و در مورد چیزهایی که باعث می‌شود او را تیک‌دار کند، اطلاعات بیشتری کسب کند.

اصطلاحات مربوط به روانکاوی 

روانکاوی از باورهای مختلفی تشکیل شده است که تکنیک ها را هدایت می کنند. موارد زیر همه ایده های مربوط به روانکاوی است.

کودکی فراموش شده

کسانی که روانکاوی می کنند بر این باورند که ویژگی ها و شخصیت افراد به ارث می رسد و آنچه در اوایل کودکی اتفاق می افتد در طول زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. این وقایع که در اوایل دوران کودکی اتفاق می‌افتند اغلب فراموش می‌شوند، اما می‌توانند شخصیت افراد را برای بهتر یا بدتر تغییر دهند. هر حادثه کوچکی که در کودکی دارید ممکن است شما را شکل دهد.

ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه بسیاری از رفتارهایی را که ما داریم به نمایش می گذارد. بسیاری از ویژگی های شخصیتی شما ممکن است ناشی از تمایلات ناخودآگاه باشد که انگشت گذاشتن روی آنها سخت است. ممکن است بخواهید با مطالعه در مورد شخصیت خود بهتر درک کنید.

سرکوب

وقتی سعی می کنید ناخودآگاه را به خودآگاه بیاورید، مقاومتی وجود خواهد داشت. این افکار ناخودآگاه ممکن است به شکل خاطرات سرکوب شده ظاهر شوند. با مطالعه  روانشناسی سرکوب بیشتر در مورد این موضوع بیاموزید .

درگیری آگاهانه و ناخودآگاه

هر زمان که درگیری بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود را تجربه می کنید، ممکن است منجر به عوارض جانبی مانند افسردگی یا اضطراب شود.

افشاگری های ظریف

راه هایی وجود دارد که می توانید ناخودآگاه خود را ببینید. این ممکن است از طریق رویاها، لغزش های زبان، یا خاطرات زودگذر، از جمله رفتارهای دیگری باشد که نمی توانید توضیح دهید.

رهایی

بر اساس روانکاوی، شما می توانید قبل از استفاده از درمان برای حل امیال و خاطرات ناخودآگاه خود، خود را با آوردن ناخودآگاه به جلوی ذهن خود آزاد کنید.

انتقال

از انتقال به عنوان محور اصلی روانکاوی یاد می شود و دلیل خوبی هم دارد. این زمانی اتفاق می افتد که مراجع شروع به فرافکنی احساسات خود در مورد شخص دیگری به درمانگر می کند. در درمان بسیار رایج است و می تواند به شکل تجربیات مثبت، تجربیات منفی یا حتی احساسات جنسی مانند عاشق شدن به درمانگر باشد.

انتقال ممکن است یک تعارض در درمان باشد، اما می تواند تجربه را نیز افزایش دهد. بیایید به سه شکل انتقال نگاه کنیم.

  • انتقال مثبت شامل در نظر گرفتن بخش های خوب روابط شما با درمانگر است. برای مثال، ممکن است با درمانگر خود به عنوان یک دوست خوب رفتار کنید و او را دوستی بدانید که بدون توجه به هر اتفاقی همیشه به شما گوش داده است.
  • انتقال منفی شامل گرفتن احساسات منفی و قرار دادن آنها بر روی درمانگر است. به عنوان مثال، ممکن است درمانگر خود را به عنوان یک معلم آزاردهنده یا یک شخصیت معتبر دیگر تصور کنید که شما را درک نمی کند.
  • انتقال جنسی بسیار جالب است. شما شروع به جذب درمانگر خود می کنید، چه جنسی باشد و چه عاشقانه. شما ممکن است احساسات خود را در مورد درمانگر خود از شخص دیگری که دوست دارید منتقل کنید.

یک شکل دیگر از انتقال وجود دارد به نام انتقال متقابل. این زمانی است که درمانگر احساسات خود را به مشتری فرافکنی می کند. درمانگر نیز مشکلات خود را دارد و انتقال متقابل می تواند نتیجه آن باشد.

اگر احساس می کنید در حال تجربه انتقال هستید، باید آن را با درمانگر در میان بگذارید. اعتراف کردن ممکن است خجالت آور باشد، اما باید برای کمک به پیشرفت درمانتان انجام شود.

نحوه عملکرد یک جلسه

وقتی به یک جلسه روانکاوی می روید، ممکن است چند بار در هفته حدود یک ساعت بروید. ویزیت مطب روانکاوی اغلب با کلیشه بیمار که روی کاناپه دراز کشیده و با درمانگر صحبت می کند که معمولاً دور از چشم است مطابقت دارد.

چیزی که می تواند درمان کند

روانکاوی می تواند بسیاری از مشکلات را درمان کند و برای موقعیت های مختلف مفید است. این موارد عبارتند از:

  • اضطراب و افسردگی. در حالی که افسردگی شدید ممکن است به درمان های شدیدتری نیاز داشته باشد، ممکن است دلیل ناخودآگاهی وجود داشته باشد که چرا شما اینقدر مضطرب یا افسرده می شوید. با صحبت کردن با یک درمانگر، می توانید به انتها آن برسید.
  • فوبیاها گاهی اوقات، فوبیای شما ممکن است ناشی از یک حادثه در دوران کودکی باشد و ممکن است به یاد نداشته باشید. روانکاوی می تواند دلیل فوبیای شما را دریابد و شما می توانید یاد بگیرید که چگونه بر آن غلبه کنید.
  • مسائل مربوط به عزت نفس ممکن است یک خاطره ناخودآگاه در دوران کودکی شما وجود داشته باشد که باعث کاهش عزت نفس شده است. از والدینتان که شدیداً از شما انتقاد می کنند تا کسی که به شما توهین می کند، چند دلیل وجود دارد که ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشید.
  • تروما. تروما می تواند از راه های مختلفی رخ دهد. لزوماً نباید چیز بزرگی باشد. به عنوان مثال، زمین خوردن و صدمه زدن به خود در زمانی که خیلی جوان هستید می تواند یک ضربه ناخودآگاه باشد. یک درمانگر به عمق آسیب های شما می پردازد و به شما می آموزد که چگونه می توانید از آنها عبور کنید.
  • مشکلات رابطه هر فردی ممکن است مشکل ازدواج یا مشکل خانوادگی داشته باشد و ممکن است دلیل ناخودآگاهی برای آن وجود داشته باشد. از یک مشاجره قدیمی گرفته تا مشکلی که در کودکی داشتید، درمانگر به شما کمک می‌کند این دلایل را در ذهن خود بیاورید و به شما اجازه می‌دهد که ببندید.
  • رفتارهای خود ویرانگر اینها شامل اعتیاد، خطرات غیرضروری و سایر رفتارهایی است که مزایای زیادی ندارند. فهمیدن اینکه این رفتارهای خود تخریبی ناشی از چه چیزی است می تواند به شما در بهبود زندگی کمک کند.
  • ناامیدی های جنسی رابطه جنسی پیچیده تر از آن چیزی است که فکر می کنید، و ناامیدی جنسی ممکن است ریشه در احساسات ناخودآگاه داشته باشد.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

ADHD مخفف نقص توجه و بیش فعالی است.

با مشکلاتی در زمینه توجه، سطح فعالیت و کنترل تکانه مشخص می شود. این سختی ها قبل از 7 سالگی وجود دارد و می تواند بسیاری از زمینه های زندگی کودک و خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.

گاهی اوقات به آن «اختلال هیپرکینتیک» می گویند. همچنین در مواقعی به عنوان «اختلال کمبود توجه» (ADD) نیز نامیده می‌شود، اگر مشکلات عمدتاً به دلیل مشکلات توجه و نه بیش فعالی باشد.

علائم اصلی ADHD در کودکان خردسال

مشکلات توجه، بیش فعالی و تکانشگری می تواند خود را به روش های زیر نشان دهد:

  • بی توجهی:
    • مشکلات گوش دادن
    • پیروی نکردن از دستورالعمل ها
    • مرتکب اشتباهات بی دقتی
    • به شدت حواس پرتی
    • رویای روز
    • فراموش کردن/از دست دادن چیزها
    • انجام ندادن وظایف
    • به راحتی خسته می شود
  • بیش فعالی:
    • قلع و قمع/ بی قراری
    • بی قرار، بدون اجازه صندلی را ترک می کند
    • زیاد حرف زدن
    • حرکت سریع و با قدرت
  • تکانشگری:
    • انتظار برای چیزهای سخت را پیدا کنید
    • کنترل/قطع مکالمه
    • در نوبت گرفتن مشکل دارند
    • دشواری در مقاومت در برابر وسوسه
    • قبل از اینکه سوال کامل شود پاسخ ها را تار کنید
    • ریسک پذیری/احساس خطر کم یا بدون احساس خطر

علائم اصلی ADHD در کودکان بزرگتر

کودکان بزرگتر علائمی مشابه کودکان کوچکتر نشان می دهند که رفتارهای پرخطر و تکانشی به طور فزاینده ای مشکل ساز می شود. تأثیر علائم بر تعاملات اجتماعی، روابط با همسالان، اعضای خانواده و معلمان و همچنین بر آسیب پذیری آنها آشکارتر و نگران کننده تر خواهد شد. همچنین فرد جوان مشکلات برنامه ریزی و سازمانی بیشتر و احتمالاً مشکلات رفتاری مهم تری از جمله مشکلات رفتاری را نشان خواهد داد.

ADHD در کودکان چقدر شایع است؟

ADHD یکی از شایع ترین اختلالات عصبی و رفتاری در کودکان و نوجوانان است.

حدود 1.5 درصد از کودکان 5 تا 15 ساله در انگلستان در هر نقطه معینی دارای ADHD هستند. بسته به نحوه انجام مطالعه، نرخ ها به طور قابل توجهی متفاوت است. شیوع می تواند تا 4 تا 8 درصد در جمعیت عمومی و تا 20 درصد در کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی افزایش یابد. در پسران بیشتر دیده می شود.

علائم اضافی ADHD

بیش از نیمی از کودکان مبتلا به ADHD دارای مشکلات رفتاری (تشنج) یا اختلالات رفتاری جدی تری مانند اختلال نافرمانی مقابله ای یا اختلال سلوک هستند. اغلب، این کودکان مشکلات یادگیری مانند نارساخوانی یا سایر مشکلات رشدی را با هماهنگی زبانی یا حرکتی خود مرتبط می‌کنند. برخی از کودکان مبتلا به ADHD همچنین دارای مشکلات ارتباط اجتماعی، رفتارهای تکراری، تیک، مشکلات مرتبط با اضطراب یا حتی افسردگی هستند. مورد دوم اغلب نادیده گرفته می شود زیرا این رفتار مخرب است که برای دیگران مشهودتر و چالش برانگیزتر است و بنابراین کانون نگرانی ها می شود.

آیا این رفتار باید هم در خانه و هم در مدرسه رخ دهد؟

تا حد زیادی بله. برخی از کودکان می توانند علائم ADHD و مشکلات رفتاری را در همه تنظیمات نشان دهند، اما برخی ممکن است در یک محیط با مشکلات بیشتری نسبت به سایر تنظیمات ظاهر شوند. به عنوان مثال، کودک ممکن است در مدرسه بیشتر تقلا کند زیرا وظایفش را انجام نمی دهد، بسیار حواسش پرت است و بنابراین با صحبت کردن و پیروی نکردن از دستورالعمل ها در طول درس، ترک صندلی، اجتناب از انجام وظایف یا حتی درگیری با دیگران به راحتی مزاحم می شود. برخی دیگر از کودکان ممکن است مشکلات رفتاری بیشتری در خانه داشته باشند، زیرا محیط ساختاریافته مدرسه، به ویژه اگر حمایت مناسب دریافت کنند، به آنها در مدیریت علائم ADHD در مدرسه کمک می کند.

وقتی مشکلات در خانه بیشتر مشهود است، برای والدین احساس درک و به خصوص سرزنش نشدن می تواند بسیار دشوار باشد.

همچنین، ممکن است کودک هر روز با همان درجه از مشکلات مواجه نشود. روزهای بد و خوبی خواهند داشت. این ارائه ممکن است تشخیص وجود ADHD را برای مدرسه دشوار کند زیرا ممکن است به نظر برسد که کودک می تواند رفتار خود را کنترل کند.

عوامل خطر برای ایجاد ADHD

ADHD ناشی از "والدین بد" نیست. علت واقعی همه موارد ADHD هنوز ناشناخته است، با این حال مواردی که ممکن است در این زمینه نقش داشته باشند عبارتند از:

  • آسیب‌پذیری ژنتیکی – ADHD معمولاً در خانواده‌ها دیده می‌شود، اما وراثت پیچیده است و بعید است که به یک نقص ژنتیکی مرتبط باشد.
  • عملکرد و ساختار مغز - تفاوت‌های کوچک احتمالی در مغز افراد مبتلا به ADHD، به عنوان مثال، تفاوت‌های اندازه در مناطق خاصی از مغز، طول بلوغ یا عدم تعادل شیمیایی.
  • سایر عوامل بالقوه عبارتند از: تولد نارس، داشتن وزن کم هنگام تولد، آسیب مغزی (به عنوان مثال، فیزیولوژیکی، یا به دلیل مصرف الکل/سیگار/دارو در دوران بارداری).

پیامدهای دراز مدت ADHD چیست؟

علائم ADHD می تواند منجر به پیشرفت تحصیلی ضعیف و رفتارهای مخرب شود که می تواند منجر به محرومیت از مدرسه و چندین اختلال در مکان های مدرسه شود که پیامدهایی برای پیامدهای آموزشی طولانی مدت دارد. کنترل ضعیف تکانه می تواند به طور جدی بر روابط همسالان و خانواده تأثیر بگذارد که منجر به کاهش عزت نفس، تمایل کمتر همسالان و خواهران و برادران به بازی با آنها، انزوای اجتماعی در مدرسه و افزایش استرس خانواده در محیط خانه می شود.

جوانان مبتلا به ADHD، به ویژه آنهایی که مشکلات رفتاری نیز دارند و از نظر اجتماعی منزوی هستند، در معرض هدایت آسان دیگران، سوء استفاده از مواد و درگیر شدن در رفتارهای پرخطر بیشتر و بیشتر هستند.

افراد جوان مبتلا به ADHD، به ویژه هنگامی که با اختلال سلوک همراه هستند، تماس بیشتری با سیستم عدالت کیفری دارند. ADHD همچنان برای نیمی از جوانان یک بیماری مخرب در بزرگسالی است.

کاری که والدین و مراقبان می توانند برای کمک به کودک مبتلا به ADHD انجام دهند

کودکان می توانند از کارهایی که با والدین و مراقبانشان انجام می شود برای رفع علائم ADHD مانند:

  • دستورالعمل های ساده بدهید
  • یک محیط کم محرک برای تکمیل تکالیف ایجاد کنید
  • اهداف واقع بینانه ای را برای تکالیف در نظر بگیرید، به عنوان مثال هر بار ده دقیقه
  • تقویت موفقیت
  • رفتارهای مخرب را مدیریت کنید

برنامه‌های والدینی که بر تقویت رفتار مطلوب تمرکز می‌کنند، می‌توانند مفید باشند، مانند کار کردن با کودک در مورد مسائل مربوط به عزت نفس، کنترل تکانه‌ها و عاطفی و اطمینان از سازگاری والدین در بین مراقبین، به عنوان مثال، در خانه و مدرسه.

آنچه معلمان می توانند برای کمک به کودک مبتلا به ADHD انجام دهند

معلمان می توانند به کودک کمک کنند تا بفهمد این تقصیر او نیست، اما ADHD یک ناتوانی است که باید مدیریت شود، حتی اگر ممکن است کارهای زیادی برای کمک به خود انجام دهند.

آن‌ها باید آموزش/یادگیری را به‌طور مناسب ارائه دهند، طوری که امکان سرعت‌دهی فردی کار، نزدیکی به معلم، استراحت‌های حرکتی، کمک کلاس، ساختاربندی بازی و استراحت‌های ناهار فراهم شود.

آنها می توانند با استفاده از اقتصاد نشانه ای، اهداف روشن و بازخورد به موقع، حمایت از کودکان با روابط با همسالان و مشاوره عاقلانه و آموزش روانی به مدیریت رفتارهای کلاس درس کمک کنند.

معلمان در حمایت از درمان با دارو و نظارت سیستماتیک بر هر مداخله مهم هستند. آنها کلید تسهیل یک برنامه مراقبت بهداشتی آموزشی مناسب و کمک به انتقال هستند.

معلمان همچنین باید به دنبال نشانه‌های پریشانی عاطفی، اضطراب یا افسردگی باشند زیرا این علائم می‌توانند علائم ADHD و رفتارهای مخرب را بدتر کنند.

چه زمانی کودک مبتلا به ADHD را ارجاع دهیم

بسیاری از کودکان سطحی از بی توجهی، بیش فعالی یا کنترل ضعیف تکانه را نشان می دهند، به ویژه زمانی که بسیار جوان، مضطرب یا زمانی که نیازهای یادگیری خاصی دارند.

با این حال، هنگامی که این علائم بیش از حد انتظار برای سن و سطح رشد کودک است و در یادگیری و سایر جنبه های عملکرد در مدرسه اختلال ایجاد می کند، باید برای ارزیابی بیشتر به متخصص ارجاع شود. حتی وقتی کج خلقی و سایر رفتارهای مخرب بیش از هر چیز دیگری مشهود است و تشخیص علائم ADHD به خودی خود دشوار است، همیشه عاقلانه است که به یک متخصص مراجعه کنید تا ADHD مورد بررسی قرار گیرد و به طور مناسب ارزیابی شود.

کودک مبتلا به ADHD را به چه کسی ارجاع دهیم

GP یا مدرسه SENCO (هماهنگ کننده نیازهای آموزشی ویژه) یا معلم می تواند با ارجاع به خدمات بهداشت روان محلی مانند CAMHS (خدمات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان)، متخصص اطفال محلی یا سایر خدمات پشتیبانی محلی مناسب کمک کند.

پس از اینکه کودک در یک سرویس بهداشت روان مناسب پذیرفته شد، برای درک بهتر مشکلات و توصیه به درمان، مورد ارزیابی قرار می گیرد.

چه درمان هایی برای ADHD موجود است

برنامه‌های آموزشی گروهی والدین/مراقبان – این برنامه‌ها آموزش روانی در مورد ADHD و مشکلات مربوط به آن ارائه می‌کنند و از مراقبین حمایت می‌کنند تا با استفاده از اصول تئوری یادگیری اجتماعی به رفتار کودک پاسخ دهند، به گونه‌ای که به کاهش بدرفتاری و افزایش رفتارهای اجتماعی کمک می‌کند.

آموزش فردی والدین/مراقب – این آموزش زمانی توصیه می شود که رفتار کودک بسیار شدید یا پیچیده باشد. این همچنین از اصول تئوری یادگیری اجتماعی برای کمک به مراقبان برای مدیریت رفتار نادرست استفاده می کند، اما می تواند بهتر با شرایط منحصر به فرد خانواده سازگار شود و می تواند شامل استفاده از آموزش زنده مهارت های والدین باشد.

برنامه های گروهی متمرکز بر کودک - این برنامه ها به کودکان بزرگتر با مهارت های اجتماعی و مهارت های حل مسئله، مدیریت استرس و کنترل عاطفی کمک می کند. آنها همچنین آموزش های روانی ارائه می دهند تا آنها شرایط و نحوه مدیریت علائم آن را بهتر درک کنند. در انجام این کار از راهبردهای شناختی- رفتاری استفاده می شود.

اغلب، کودکانی که به سن دبیرستان نزدیک می شوند، برای مدیریت مشکلات سازمانی، آماده شدن و شرکت در امتحانات، برنامه ریزی برای آموزش بیشتر و مدیریت روابط با همسالان، به کمک حرفه ای نیاز دارند.

درمان سایر مشکلات سلامت روان و رسیدگی به نیازهای یادگیری خاص اغلب در نحوه مدیریت ADHD تفاوت ایجاد می کند.

دارو – برخی از کودکانی که ADHD آنها شدید است نیاز به دارو دارند. طیف وسیعی از داروها استفاده می شود. هنگامی که این دارو تجویز می شود، نیاز به نظارت دقیق بر اثربخشی و عوارض جانبی دارد. یک متخصص متخصص (روانپزشک کودک یا متخصص اطفال) باید تجویز و نظارت را انجام دهد اما به حمایت والدین و برای کودکان بزرگتر به تبعیت و همکاری جوان نیاز دارد. اغلب پزشکان عمومی در ادامه تجویز و برخی از نظارت ها نیز کمک می کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

سی دی چیست؟

اختلال سلوک (CD) به مجموعه‌ای از رفتارهای مشکل‌آفرینی اطلاق می‌شود که توسط کودکان و نوجوانان به نمایش گذاشته می‌شود که ممکن است شامل تجاوز به شخص، حقوق یا دارایی او باشد. با پرخاشگری و گاهی اوقات فعالیت های قانون شکنی مشخص می شود.برای ارتباط با روانپزشک کودک در سعادت اباد به سایت ویان مراجعه کنید

CD یکی از گروهی از اختلالات رفتاری است که در مجموع به عنوان اختلالات رفتار مخرب شناخته می شود ، که شامل اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) و اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) می شود .

مداخله و درمان زودهنگام مهم است، زیرا کودکان مبتلا به CD درمان نشده در معرض افزایش خطر ابتلا به طیف وسیعی از مشکلات در دوران بزرگسالی خود از جمله مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی هستند.

ویژگی های سی دی

برخی از رفتارهای معمول یک کودک مبتلا به CD ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • امتناع از اطاعت از والدین یا دیگر شخصیت های مرجع
  • فرار از مدرسه
  • تمایل به استفاده از مواد مخدر، از جمله تنباکو و الکل، در سنین بسیار پایین
  • عدم همدلی با دیگران
  • رفتار کینه توزانه و انتقام جویانه
  • تهاجمی بودن به حیوانات
  • پرخاشگری به مردم، از جمله قلدری و آزار جسمی یا جنسی
  • تمایل به معاشرت در باندها
  • میل به شروع دعواهای فیزیکی
  • استفاده از سلاح در درگیری های فیزیکی
  • دروغ گفتن
  • رفتارهای قانون شکنی مانند دزدی، روشن کردن عمدی آتش، نفوذ به منازل، دزدی از مغازه، سوء استفاده جنسی و خرابکاری
  • تمایل به فرار
  • مشکلات یادگیری
  • عزت نفس پایین
  • تمایلات خودکشی

کودکی که در نهایت به CD مبتلا می شود، معمولاً در دوران کودکی تحریک پذیر و با خلق و خوی است – اگرچه اکثر نوزادان سخت به اختلال سلوک مبتلا نمی شوند. اختلال نافرمانی مقابله ای خفیف تر (ODD) معمولاً قبل از CD ایجاد می شود. سرکشی مداوم، خصومت و خلق و خوی محرک مو از ویژگی های رایج ODD هستند.

حدود یک سوم از کودکان مبتلا به CD همچنین دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD) هستند. از هر 5 کودک مبتلا به سی دی یک نفر افسرده است. CD معمولاً زمانی تشخیص داده می شود که کودک بین 10 تا 16 سال سن داشته باشد و پسرها معمولاً در سنین پایین تر از دختران تشخیص داده می شوند.

تأثیر خانواده

علل اختلالات رفتار مخرب ناشناخته است، اما محققان دریافته اند که در حالی که همه کودکان مبتلا به CD مشکلات خانوادگی ندارند، زندگی خانوادگی کودک یک عامل خطر قوی برای بسیاری است. برخی از عواملی که خطر ابتلا به CD را در کودک افزایش می دهد عبارتند از:

  • والدینی که برای رفتار کودک محدودیتی قائل نیستند
  • والدینی که عواقب رفتار غیرقابل قبول را دنبال نمی کنند (برای مثال، والدین ممکن است تهدید کنند که تلویزیون را برای یک شب کنار می گذارند، اما وقتی رفتار کودک تغییر نمی کند، آن را دنبال نمی کنند)
  • عدم نظارت والدین بر محل نگهداری کودک یا نوجوان
  • زندگی خانوادگی ناراضی با مشاجرات زیاد
  • فقر
  • خانواده بزرگ
  • والدین پرخاشگر، به ویژه از سوی پدر.
  • درگیری زناشویی
  • خشونت خانگی
  • والدین با مشکل سلامت روان
  • والدینی که درگیر رفتارهای قانون شکنی هستند
  • کودک آزاری
  • زندگی در مراقبت های نهادینه شده

عوامل دیگر

عوامل دیگری که ممکن است در ایجاد CD یا تشدید ویژگی های اختلال نقش داشته باشند عبارتند از:

  • جنسیت - احتمال ابتلای پسران به CD دو برابر بیشتر از دختران است
  • گروه همسالان
  • سوء مصرف مواد
  • اختلالات خلقی
  • مشکلات یادگیری
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • افسردگی
  • اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)
  • اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
  • آسیب مغزی

عواقب احتمالی

درمان نشده، برخی از عواقب احتمالی در بزرگسالی برای کودکان مبتلا به CD عبارتند از:

  • مشکلات سلامت روان، از جمله اختلالات شخصیت
  • افسردگی
  • اعتیاد به الکل
  • وابستگی به مواد مخدر
  • سبک زندگی قانون شکن

تشخیص سی دی

CD شباهت هایی با ODD و ADHD دارد که تشخیص را دشوار می کند. CD باید توسط روانشناس کودک یا نوجوان، روانپزشک کودک یا متخصص اطفال متخصص در زمینه اختلالات رفتاری به طور حرفه ای تشخیص داده شود.

متخصص ارزیابی خود را بر اساس مشاهده و مصاحبه با والدین، نوجوانان و معلمان انجام خواهد داد. رفتار نوجوان با چک لیستی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا مقایسه شده است. اگر معیارهای کافی برآورده شود، می توان تشخیص CD را انجام داد.

درمان سی دی

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در درمان کودک مبتلا به سی دی، غلبه بر بی‌اعتمادی آن‌ها نسبت به دیگران، به‌ویژه شخصیت‌های معتبر است. عدم تمایل کودک به پیروی از قوانین نیز باید در نظر گرفته شود. ممکن است مدتی طول بکشد تا عوامل مختلفی که در رفتار کودک نقش دارند کشف شود و اقدامات مناسب انجام شود.

درمان بستگی به فرد دارد اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • رفتار درمانی
  • درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • مدیریت خشم
  • مدیریت استرس
  • آموزش مهارت های اجتماعی
  • برنامه آموزش ویژه
  • آموزش مدیریت والدین
  • خانواده درمانی
  • درمان چند سیستمی
  • رویکرد یکپارچه خانواده، معلمان و سایر مراقبین
  • مدیریت هر گونه مشکل موجود
  • دارو (در صورت وجود افسردگی یا ADHD).

از کجا کمک بگیریم

  • پزشک عمومی (پزشک) شما – برای ارجاع به یک سرویس تخصصی
  • روانشناس کودک یا نوجوان
  • روانپزشک کودک
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

پس از درگیر شدن در دعواهای بی پایان با شریک زندگی خود، مقابله با ترس و اضطراب، مشاهده این ناامنی های مزاحم که ظاهر می شوند و مشکل در محل کار، شما در انتهای طناب خود هستید - و شریک زندگی شما نیز همینطور. شما به حدی از ناامیدی رسیده‌اید که می‌دانید چیزی باید تغییر کند و دیگر نمی‌توانید در وضعیت فعلی خود بنشینید. شما تصمیم گرفته اید که درمان قدم بعدی برای دریافت کمکی است که نیاز دارید ، و اکنون که جستجو را شروع کرده اید بیشتر از همیشه گیج شده اید. آیا به رابطه درمانی فردی یا زوج درمانی نیاز دارید ؟ همانطور که بیشتر پاسخ ها در زمینه روانشناسی و درمان به طور کلی ... بستگی دارد. 

 

آیا در ازدواج/رابطه خود مشکل دارید؟

اگر پاسخ منفی است، یا مشکل فقط علائم اضطراب، افسردگی یا اعتیاد شما را احاطه کرده است (یا چیز دیگری که در درجه اول شما را تحت تأثیر قرار می دهد)، درمان فردی احتمالاً راه حلی است. منظور از درمان فردی در واقع پرداختن به مواردی است که مختص یک فرد است و بیشتر بر علائم خاص مانند حملات اضطرابی، واکنش‌های سوگ، پاسخ‌های ضربه‌ای، علائم افسردگی یا افکار مزاحم متمرکز است . درمان فردی در این سناریوها بسیار مؤثر است، و داشتن فردی که بتواند گوش دهد، حمایت کند و تجارب اصلاحی شفابخش را ارائه دهد، همیشه مفید است .   با این حال (و این یک FUT بزرگ است)، شرکت در درمان فردی زمانی که مشکلی در رابطه وجود دارد یا بیشتر جلسات خود را صرف صحبت در مورد رابطه خود می کنید، می تواند آسیب های جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. 

 

اگر ازدواج من با مشکل مواجه شود، چرا درمان فردی ایده بدی است؟ 

تحقیقات نشان می‌دهد که مشتریانی که برای یک موضوع مرتبط با زوج‌درمانی به درمان فردی می‌پردازند، نسبت به افرادی که درگیر زوج‌درمانی هستند، به میزان قابل‌توجهی شریک زندگی خود را طلاق می‌دهند یا ترک می‌کنند.   این برای عوامل مختلفی است، اما چیزی که من معمولاً در مورد اتفاق می‌بینم/می‌شنوم این است که شریک زندگی در درمان فردی شرکت می‌کند، احساسات خود را تأیید می‌کند و به‌جای اینکه در چارچوب یک سیستم (در این مورد رابطه) به عنوان یک فرد توانمند می‌شود. . هیچ کس به اندازه کافی به مسئولیت خود مراجع در مشکلات رسیدگی نمی کند، زیرا درمانگر نمی تواند پویایی را از نزدیک مشاهده کند، و شریک زندگی درست از رابطه خود قدرت می گیرد - در این شرایط هیچ کس طرف رابطه نیست. بدون کسی که برای بهبودی هر دو شریک زندگی مشترک ریشه یابی کند یا راهی برای پایان دادن به رابطه سالم پیدا کند، امید چندانی وجود ندارد که به سمت خوبی پیش برود. 

 

مشکل دیگر کار بر روی یک مشکل رابطه به صورت فردی این است که طرف مقابل نمی داند چه چیزی در حال بحث است یا از ابزارهایی که به اشتراک گذاشته می شود، که باعث ایجاد انتظارات نادرست و شکست اجتناب ناپذیر می شود . اگر بخواهم درمان کنم و از ابزارهایی که درمانگرم به من می دهد استفاده کنم، اما شوهرم با خوشحالی از کاری که انجام می دهم بی خبر باشد و آنطور که من می خواهم به او پاسخ ندهد، احتمالاً تلخ می شوم بر ضد او باشد یا این باور را داشته باشید که درمان کار نمی کند.   اما این به شدت برای هر دو شریک درگیر ناعادلانه است.   وقتی بین انتظارات ما و واقعیت فضای زیادی وجود دارد و یک نفر در این موقعیت کاملاً نابینا است، این یک دستور العمل برای فاجعه و رنجش است. 

 

همچنین مطمئناً بازتابی از پویایی ناسالم موجود در رابطه است که با الگوی جدید تشدید خواهد شد. به احتمال زیاد شریکی که به درمان می رود بیش از حد کارکرده است، می خواهد همه چیز را اصلاح کند، مسئولیت بهتر کردن اوضاع را بر عهده می گیرد، طرف مقابل را کنار می زند یا از کمک امتناع می ورزد - و شریک غیر درمانی غافل است، نمی داند چگونه باید با او ملاقات کند. نیازهای شریک زندگی، عملکرد ناقص، هماهنگ نشده است، یا احساس می کند که به بیرون رانده شده است. این پویایی که به روشی جدید و متفاوت توسط یک حرفه ای تقویت می شود ، رابطه را نابود می کند. 

 

اگر بخواهم رابطه را تمام کنم چه؟ 

اگر به دنبال پایان دادن به رابطه هستید و قبلاً این تصمیم را گرفته اید، می توانید درمان فردی یا زوج درمانی را انتخاب کنید - اگرچه من هنوز زوج درمانی را توصیه می کنم . در پایان یک رابطه غم و اندوه وجود دارد ، و می‌توانید از درمان فردی حمایت لازم را دریافت کنید ، اما زوج‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا هم بهبود پیدا کنید و هم به روشی سازنده که محترمانه و معنادار است پیش بروید . همچنین می توانید روی جداسازی کار کنید و برنامه ای برای فرزندپروری مشترک ارائه دهید (اگر این بخشی از موقعیت باشد).

 

اگر همسرم از رفتن به زوج درمانی امتناع کند چه؟ 

اگر از شریک زندگی‌تان التماس کرده‌اید که با شما به درمان برود و او همچنان امتناع می‌کند، باید احساس خود را در مورد آن با یک متخصص بررسی کنید. همچنین تصمیمات بزرگی در مورد اینکه این برای شما چه معنایی دارد و چگونه می خواهید به جلو بروید، خواهید داشت .   اما فقط یک درمانگر فردی را برای این کار بزرگ انتخاب نکنید، این خیلی مهم است.   به یاد داشته باشید، اکثر درمانگران فردی برای مقابله با اختلالات مرتبط با علائم بسیار خاص آموزش دیده اند، نه مسائل مربوط به رابطه.  

 

توصیه می‌کنم اگر قصد دارید برای هر چیزی که اصلاً رابطه‌محور است، در درمان فردی شرکت کنید، این کار را با فردی که مخصوصاً برای کار با پویایی‌ها و سیستم‌های رابطه آموزش دیده است ، انجام دهید ، مانند یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز یا درمانگرانی که رویکرد سیستم‌گرا را ترجیح می‌دهند. این متخصصان روابط بین فردی را در سطوح متفاوتی نسبت به اکثر درمانگران فردی که به طور کلاسیک آموزش دیده اند، درک می کنند و هنگام کمک به مراجعان برای حل مشکلات رابطه، پیچیدگی ها و ملاحظات بسیار بیشتری را در نظر می گیرند. آنها رویکرد محدودی در پیش نخواهند گرفت یا شما را از رابطه تان توانمند نمی کنند، آنها می توانند نگاهی متعادل داشته باشند و به شما کمک کنند تا نقش خود را در پویایی واضح تر ببینید.  

 

در حالی که من شخصاً عاشق کار با زوج ها و افراد در درمان هستم، عادت داشتم این تعصب داشته باشم که مشکلات را می توان با استفاده از هر یک از روش ها پردازش و حل کرد. من واقعاً معتقدم که درمان فردی بسیار کمک می کند (مخصوصاً اگر با یک LMFT کار کنید که هنگام انجام درمان با شما دوباره به تصویر بزرگتر زندگی شما نگاه می کند)، اما دریافت کمک واقعی برای رابطه شما مستلزم این است که شخصی در پویایی شما بنشیند و به شما بگوید حقیقت در مورد آنچه اتفاق می افتد، و دانشی دارد که به شما کمک می کند تا به عنوان یک زوج در کنار هم بهبود پیدا کنید.   زوج‌های بدنام درمانگر و الهام‌بخش من، تری رئال ، نظر من را تغییر داده است زیرا مشکلات رابطه به شدت باید به صورت رابطه‌ای حل شود ، و به شرکا فرصتی می‌دهد تا چالش‌های خود را با هم مرور کنند. بالاخره در درمان فردی در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟ اگر این فقط رابطه شماست، در عوض آن را در زوج درمانی انجام دهید.

 

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

گروه زیادی از افراد در سراسر جهان، به انواع اختلالات شخصیتی دچار هستند؛ بنابراین، می‌توان گفت که اختلالات شخصیتی، از شایع بیماری ها و اختلالات روانی جامعه محسوب می‌شود. با توجه به پیچیدگی و گستردگی معضلات شخصیتی، این گروه، دارای معضلات زیرمجموعه‌ای متعددی خواهد بود:

  • اختلال شخصیت ضداجتماعی: این‌دست از افراد، مرتباً به قوانین، وجدان و احساسات، پشت می‌کنند و ممکن است علاوه بر عدم همدلی با سایر انسان‌ها، دائماً حق آن‌ها را نیز پایمال نمایند!

  • معضل شخصیت اجتنابی: در پی دچار شدن به این اختلال، افراد دائماً فکر می‌کنند که در جامعه، پذیرفته نمی‌شوند؛ درنتیجه، همواره از اجتماع، دوری خواهند کرد.

  • پارانوئید: نوعی دیگر از اختلال‌های شخصیتی است که بیمار نسبت به سایر افراد، حس بی‌اعتمادی خواهد داشت. حالت حاد این بیماری، بدین گونه خواهد بود که فرد، تمامی رفتارها و نیت‌های نزدیک‌ اشخاص زندگی خود را نیز، مخرب در نظر می‌گیرد؛ آن‌هم بدون ادله مناسب!

  • اسکیزوئید: این افراد، با سرد شدن رابطه‌ها و رفتارشان، دوری از اجتماع را انتخاب می‌کنند؛ آن‌چنان‌که حتی ممکن است اشخاص مبتلابه اختلال اسکیزوئید، از داشتن رابطه با صمیمی‌ افراد زندگی خود نیز، لذت نبرند.

اختلال شخصیت مرزی، معضل شخصیت وابسته، شخصیت‌های نمایشی و خودشیفته، رفتار وسواسی-جبری، اسکیزوتایپال و...، همگی از زیرمجموعه‌های اختلالات شخصیتی به شمار می‌روند.

افسردگی؛ در صدر شایع بیماری ها و اختلالات روانی

 

  • حس نیاز به داروهای مسکن، آرامش‌بخش و یا مصرف الکل

  • حس نارضایتی محض

  • یأس و دل‌زدگی

  • داشتن احساس باخت در افکار

  • نگاه تماماً منفی به آینده

  • تحریک‌پذیری بالا

  • فقدان تمرکز کافی

  • قائل نبودن ارزش کافی برای خود

  • حس بیمارگونه

  • خستگی مفرط

البته اختلالات افسردگی، گاهی در پی دچار شدن به یک بیماری سخت، پررنج و درد و لاعلاج، ممکن است سراغ افراد بیاید. فارغ از آن، حالات مختلف دیگری را نیز می‌توان برای اختلال افسردگی، در نظر داشت:

  • افسردگی اساسی: به‌مرور، تمامی خوشی‌های روحی فرد و میل وی به انجام بسیاری از کارها (که سابقاً از آن‌ها لذت می‌برده است)، از بین می‌رود؛ بدین ترتیب، کاملاً به موجودی گوشه‌گیر، عصبی، تحریک‌پذیر و اندوهگین، تبدیل می‌شود.

  • اختلالات افسردگی مزمن: این اختلال، با نام افسردگی مداوم نیز شناخته می‌شود که در کوتاه‌مدت، علائم محدود و ضعیفی دارد، اما به دلیل طولانی بودن فرآیند افسردگی مزمن، ممکن است وضعیت فرد درگذر زمان، روز‌به‌روز بدتر شود.

  • معضل بی‌نظمی خلقی: نوعی از افسردگی پرخاشگرانه است که غالباً در دوران کودکی افراد، مشاهده می‌شود و رفتار خشن و تحریک‌پذیری بسیار بالا، از خصوصیات آن به شمار می‌آید.

اختلال نارسایی پیش از قاعدگی نیز، یکی از شایع بیماری ها و اختلالات روانی است که همواره می‌تواند افسردگی‌های شدید کوتاه، مقطعی و غیر مزمن را در بانوان به وجود بیاورد.

معضلات روانی مربوط به تغذیه و خوردن

یکی از شایع بیماری ها و اختلالات روانی قابل‌مشاهده در جامعه، به معضلات روانی مرتبط با تغذیه و غذا خوردن، مربوط می‌شود. جالب است بدانید که تشخیص این معضل (در انواع مختلف پرخوری یا بی اشتهایی عصبی)، برای افراد عادی، بسیار سخت خواهد بود. در بسیاری از موارد، افسردگی می‌تواند موجب ایجاد اختلالاتی در خوردن شود. همچنین، رژیم‌های غذایی سنگین و تغییر ناگهانی سیستم بیولوژیک بدن نیز، در این امر بی‌تأثیر نخواهد بود. برخی از اختلالات زیرمجموعه‌ای این گروه، عبارت‌اند از:

  • اختلال پیکا: از جالب‌ و شایع بیماری ها و اختلالات روانی مربوط به غذا خوردن، می‌توان به اختلال پیکا اشاره نمود. با دچار شدن زنان باردار یا کودکان به این معضل، آن‌ها ممکن است هوس کنند که مواد غیرخوراکی (نظیر صابون، بنزین، خاک، رنگ و...) را مصرف کنند.

  • بی اشتهایی عصبی: معمولاً افراد مبتلابه این اختلال، از افزایش وزنشان می‌ترسند؛ بنابراین، با مصرف کم‌ مقدار غذا، همواره وزن کمی دارند.

  • پرخوری عصبی: این گروه از بیماران، ابتدا شدیداً غذا می‌خورند و سپس، می‌خواهند با انجام اقدامات جبرانی همانند، ورزش سنگین، تهوع عمدی و مصرف داروهای خاص، بار استرس خود را کم کنند.

  • اختلالات نشخوار: در پی این اختلال عجیب، فرد، غذایی را که قبلاً جویده را به بیرون ریخته و دوباره آن را قورت خواهد داد!

معضلات مربوط به پرخوری بدون احساس جبران نیز، در خانواده اختلالات غذا خوردن، قرار داده می‌شوند.

اختلال دوقطبی؛ از شایع بیماری ها و اختلالات روانی

معمولاً از مهم‌ علائم دچار شدن افراد به مشکلات روانی دو قطبی، کاهش فعالیت و انگیزه و تغییر شدید رفتارهای روزمره فرد خواهد بود. مبتلایان به اختلالات دوقطبی، معمولاً 2 دوره مهم و متوالی را در پیش دارند:

  • دوره شیدایی: برخلاف حالت افسردگی، سطح اکتیو بودن و انرژی افراد، در دوره شیدایی، بیشتر می‌شود. اگرچه داشتن انرژی مناسب، همیشه عادی به نظر می‌رسد؛ اما خانواده‌ها باید وجود رفتارهای شاخص دوره شیدایی، نظیر بیهوده چرخیدن، تحریک‌پذیر شدن، هذیان گفتن، حواس‌پرتی شدید و... را تشخیص دهند.

  • دوره افسردگی: طی این دوره، فرد شدیداً دچار اندوه می‌شود. افراد در این دوره، میل بسیار پایینی برای انجام کلیه اقدامات خود دارند. داشتن حس غمگینی طولانی، احساس گناه و فکر به خودکشی، از دیگر ویژگی‌های بارز این دوره است.

همواره در لیست شایع بیماری ها و اختلالات روانی، به نام «اختلالات دو قطبی» برمی‌خوریم. حال بایستی بدانید که مطابق آمارهای جهانی، حدود هشتاد درصد دلیل ابتلا به این معضل، ژنتیکی، تشخیص داده‌شده است.

اسکیزوفرنی و دیگر معضلات روان‌پریشی

برخلاف پارانوئید، معضل روانی اسکیزوفرنی، یک اختلال مغزی سخت و چندلایه به شمار می‌رود. معمولاً افراد در سنین نوجوانی تا جوانی، به این معضل دچار می‌شوند و در ذهن خود، واقعیات را تحریف می‌کنند؛ بنابراین، نمی‌توانند به احساسات خود، غالب شوند و تفکر صحیحی داشته باشند. آمار تکان‌دهنده در این رابطه، نشان می‌دهد که تنها 20-30 درصد از این بیماران، دوره‌های کوتاه اسکیزوفرنی را تجربه می‌کنند؛ در میان باقی بیماران، با نوع حاد و مزمن روبه‌رو هستیم و ده درصد از این افراد دارای حالات مزمن نیز، نهایتاً به سمت خودکشی می‌روند!

به‌طورکلی، برای اسکیزوفرنی، علائم مختلفی مانند، توهم، کاهش انگیزه، عدم درک و تفکر صحیح نسبت به موضوعات و چالش‌های مختلف، عدم پذیرش واقعیات، گوشه‌گیری و...، ذکر می‌شود.

مشکلات روانی و اختلالات تجزیه‌ای

مجموعه اختلال‌های گسستی (تجزیه‌ای)، از دیگر موارد لیست شایع بیماری ها و اختلالات روانی محسوب می‌شود. بیمارانی که به آسیب‌های روانی تجزیه‌ای دچار می‌شوند، ممکن است با درصد بندی‌های مختلفی، از احساسات، هویت، تصورات مثبت و خاطرات خود، گسست پیدا کنند. در پی بروز این مشکل، معمولاً روانشناسان از دارو برای درمان بیمار خود استفاده نمی‌کنند؛ بلکه سعی می‌شود با جلسات تک‌نفره و گروهی، ارتباط مجدد و مستحکمی میان «فرد» و «خاطرات و تفکرات مثبت پیشین وی» به وجود بیاید.

چنانچه فرد با فاصله گرفتن از هویت خود، مرتباً خود را در یک‌سری رؤیاها و رخدادهای غیرواقعی ببیند، احتمالاً به اختلالات تجزیه‌ای دچار شده است. پارامترهایی نظیر فراموش نمودن هویت خود، فاصله از رؤیاهای مثبت، طی نکردن مسیر پیشرفت، افت شدید شخصیت، وارونه دیدن واقعیت‌ها، مشکل مدیریت احساس، فقدان تمرکز شدید، عدم ثبات در رفتارهای روزمره، عدم تعلق‌خاطر به خاطرات گذشته و هویت نزدیکان، باور نداشتن به واقعی بودن جهان، داشتن حس اجبار برای انجام برخی از امور روزمره و...، همگی از مهم‌ علائم اختلالات گسستی و معضلات هویت تجزیه‌ای محسوب می‌شوند.

برای ارتباط با روانپزشک در سعادت آباد اینجا کلیک کنید.

جمع‌بندی

پرواضح است که هریک از شایع بیماری ها و اختلالات روانی، می‌توانند خطرات و اثرات ویژه‌ای را برای سلامتی انسان‌ها به دنبال داشته باشند؛ به‌خصوص که در برخی از موارد اختلالات، فرد نهایتاً به خودکشی فکر خواهد کرد. علاوه بر خطرات مرگ، بایستی توجه داشت که اختلالات روانی مزمن و غیر مزمن، همواره به‌طور بلندمدت و کوتاه‌مدت، بر روی آموزش، احساس همدلی و نوع‌دوستی، افزایش تعاملات، اجتماع‌پذیری، داشتن حس مثبت، ارائه خدمات صادقانه و...، تأثیر می‌گذارد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

کوکائین یک محرک قوی CNS (سیستم عصبی مرکزی) است. علائم مصرف کوکائین شامل کوتاه مدت، احساس سرخوشی شدید، افزایش انرژی، پرحرفی و بیش فعالی است.

برای ارتباط با   روانپزشک خوب در سعادت آباد تهران اینجا کلیک کنید.

 

 

 

برای جلوگیری از تجربه کاهش کک، مردم اغلب دارو را برای حفظ مقدار زیاد مصرف می کنند. متأسفانه، این رفتار مخاطره آمیز به طور قابل توجهی احتمال ایجاد وابستگی و اعتیاد به کوکائین را افزایش می دهد. همچنین می تواند منجر به علائم خطرناکی مانند افزایش ضربان قلب، آریتمی و غیره شود.

 

علائم کاهش کوکائین

کاهش کوکائین، که اغلب به عنوان تصادف کوکائین یا خماری کوکائین شناخته می شود، پس از از بین رفتن اثرات مصرف کوکائین رخ می دهد. در طی یک تصادف کک، افراد طیفی از علائم را تجربه می کنند که شدت آنها بسته به عوامل متعددی متفاوت است. 

در اینجا برخی از علائم رایج تصادف کوکائین آورده شده است:

  • خستگی : یکی از علائم اولیه خستگی مفرط و بی حالی است. افراد ممکن است از نظر جسمی و روانی احساس خستگی کنند.
  • افسردگی : کاهش کوکائین اغلب منجر به احساس غم و اندوه، ناامیدی و حتی افسردگی بالینی می شود . این افت عاطفی می تواند بسیار شدید باشد.
  • افزایش اشتها : بسیاری از افراد در طول کاهش مصرف کوکائین، هوس شدید غذا را تجربه می کنند که منجر به پرخوری می شود.
  • بی قراری : بی قراری و عدم توانایی در آرامش در این مرحله رایج است. افراد ممکن است احساس آشفتگی و اضطراب کنند.
  • اختلالات خواب : بی خوابی یا اختلال در الگوهای خواب مکرر است و استراحت کافی را دشوار می کند.
  • عصبانیت : برخی از افرادی که از کوکاکولا پایین می آیند ممکن است به راحتی عصبانی یا عصبانی شوند. تحمل استرس نیز معمولاً در طول کاهش کک کاهش می یابد.
  • میل شدید : میل شدید به کوکائین بیشتر می تواند در طول دوره کاهش ادامه یابد، که می تواند به اعتیاد کمک کند.
  • مه ذهنی : کوکائین می تواند علائم روانی ایجاد کند و در این مدت بر توانایی های شناختی تأثیر بگذارد. این می‌تواند منجر به مشکلاتی در تفکر واضح و تصمیم‌گیری در طول خماری کوک شود.
  • رویاهای واضح : برخی از افراد گزارش می دهند که در طول سقوط، رویاهای واضح و اغلب ناراحت کننده دارند.
  • کند شدن فعالیت : ممکن است افراد از نظر ذهنی و جسمی کند شده احساس کنند.

شدت و مدت این علائم می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. کمک و حمایت حرفه ای می تواند به کسانی که با اعتیاد به کوکائین دست و پنجه نرم می کنند کمک کند. برنامه‌های درمانی می‌توانند به مدیریت مؤثر علائم کم‌دون کمک کرده و به سمت بهبودی کار کنند.

 

 

 

کاهش کوکائین چقدر طول می کشد؟

به طور کلی، مدت زمان کاهش کوکائین می تواند از ساعت ها تا چند روز ادامه داشته باشد. با این حال، برای مصرف کنندگان طولانی مدت کوکائین، علائم ترک کوکائین می تواند هفته ها یا حتی ماه ها پس از آخرین استفاده باقی بماند.

گفته می شود، مدت زمان کاهش کوکائین بسته به عوامل مختلفی متفاوت است. این عوامل عبارتند از دفعات مصرف، متابولیسم فرد و میزان مصرف کوکائین.

چگونه از کوکاکولا پایین بیایم

پایین آمدن از کوکائین می تواند چالش برانگیز باشد. علائم می تواند شامل افسردگی، خستگی، تحریک پذیری، افزایش اشتها و بی قراری باشد. در مرحله اول، مقدار زیادی آب بنوشید تا هیدراته بمانید زیرا مصرف کوکائین می تواند منجر به کم آبی بدن شود. خوردن وعده‌های غذایی متعادل می‌تواند به تثبیت سطح قند خون و کاهش برخی از خستگی‌های مرتبط با کم‌دون کمک کند.

در طول خماری کوکائین، استراحت کافی حیاتی است. سعی کنید خواب کافی داشته باشید تا به بهبودی بدنتان کمک کنید. علاوه بر این، انجام فعالیت های بدنی سبک مانند پیاده روی می تواند به تقویت خلق و خوی شما و کاهش بی قراری کمک کند.

تکنیک های کاهش استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا یوگا را تمرین کنید تا ذهن خود را آرام کنید.

با دوستان یا اعضای خانواده تماس بگیرید که می توانند در این زمان چالش برانگیز از حمایت عاطفی برخوردار شوند.

متخصصان پزشکی می توانند برای مدیریت علائم ترک و رفع اعتیاد زمینه ای راهنمایی و دارو ارائه دهند.

به دنبال مشاوره پزشکی حرفه ای و درمان تخصصی اعتیاد برای خماری کک باشید. 

درمان خماری کوکائین

تجربه خماری کوکائین، که به عنوان کمون نیز شناخته می شود، می تواند ناراحت کننده باشد. در اینجا چند گزینه درمانی برای کمک به کاهش علائم و بهبود ایمن وجود دارد:

  • هیدراتاسیون : برای مبارزه با کم آبی که یکی از عوارض جانبی رایج مصرف کوکائین است، مقدار زیادی آب بنوشید.
  • غذای مغذی : برای بازیابی سطح انرژی و تثبیت قند خون، وعده های غذایی سالم و متعادل مصرف کنید.
  • استراحت : خواب کافی داشته باشید تا به بدن شما اجازه ریکاوری و شارژ مجدد بدهد.
  • کمک حرفه ای : کمک گرفتن از یک متخصص بهداشت روان که در زمینه اعتیاد تخصص دارد را در نظر بگیرید. آنها می توانند راهنمایی و پشتیبانی برای غلبه بر مصرف کوکائین ارائه دهند.
  • گروه‌های حمایتی : پیوستن به گروه‌های پشتیبانی می‌تواند حسی از جامعه و درک را در حین کار برای بهبودی ایجاد کند.
  • CBT (درمان رفتاری شناختی (CBT) : CBT  یک رویکرد درمانی بسیار موثر برای مقابله با اعتیاد است. می تواند به شما در شناسایی محرک ها و توسعه استراتژی های مقابله ای کمک کند.
  • درمان تشخیص دوگانه : اگر در کنار اعتیاد به کوکائین، اختلالات سلامت روانی همزمان دارید، درمان تشخیص دوگانه می‌تواند به شما کمک کند.
  • مشاوره فردی : جلسات مشاوره انفرادی می تواند به شما در کشف علل ریشه ای اعتیاد کمک کند.
  • مصاحبه انگیزشی : این رویکرد درمانی می تواند انگیزه شما را برای تغییر رفتارهای اعتیادآور و تعهد به بهبودی افزایش دهد.
  • خدمات مراقبت پس از درمان : پس از تکمیل درمان، پشتیبانی مداوم از طریق خدمات مراقبت های پس از آن می تواند به شما در حفظ هوشیاری و جلوگیری از عود کمک کند. 
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) در کودکان یک تفاوت در رشد مغز است که می تواند بر توانایی تمرکز و خودکنترلی آنها تأثیر بگذارد.

این یکی از شایع ترین اختلالات مغزی در کودکان است که تقریباً 10 درصد از کودکان را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که اغلب در کودکان تشخیص داده می شود، ADHD می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

علائم ADHD از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. اما بیشتر کودکان تمایل دارند ترکیبی از این علائم کلیدی را نشان دهند:

  • بی توجهی کودک شما ممکن است در توجه کردن مشکل داشته باشد یا به راحتی حواسش پرت شود.
  • تکانشگری. کودک شما بدون فکر کردن رفتار می کند، مثلاً حرف دیگران را قطع می کند.
  • بیش فعالی. کودک شما دائماً در حال حرکت است، بیش فعال است یا بیش از حد صحبت می کند. 

علائم بیش فعالی و تکانشگری عبارتند از:

  • بی قراری
  • در حال پیچیدن
  • زمان سختی است که برای کارهای آرام ثابت بنشینید
  • دویدن یا کوهنوردی در زمان های نامناسب
  • زیاد حرف زدن یا قطع حرف زدن
  • مشکل در انتظار نوبت آنها

علائم بی توجهی عبارتند از:

  • مشکل در اتمام کارها
  • از دست دادن چیزها اغلب
  • فراموشی
  • بی سازمانی
  • به راحتی منحرف شدن
  • مرتکب اشتباهات بی دقتی
  • به نظر نمی رسد گوش کند

ممکن است قبل از مشاهده علائم بی توجهی یا تکانشگری متوجه علائم بیش فعالی شوید.

علائم ADHD در کودکان نوپا

در حالی که اکثر پزشکان حداقل تا سن 4 سالگی کودک را مبتلا به ADHD تشخیص نمی دهند، برخی از کودکان ممکن است قبل از آن علائم را نشان دهند. بیشتر علائم ADHD بسیار شبیه رفتار معمولی کودکان نوپا است. اما چند نشانه بالقوه وجود دارد که نشان می دهد فرزند خردسال شما ممکن است ADHD داشته باشد:

  • آنها اغلب در پیش دبستانی یا مهد کودک دچار مشکل می شوند. 
  • رفتار آنها با اکثر بچه های هم سن متفاوت است

 

علائم کودک شما تا حد زیادی تعیین می کند که کدام یک از سه نوع اصلی ADHD دارد:

  • عمدتا از نوع بیش فعال و تکانشی. کودکان هم رفتار بیش فعال و هم تکانشی از خود نشان می دهند.
  • عمدتا نوع بی توجه. قبلاً به این اختلال نقص توجه (ADD) می گفتند. کودکانی که این علائم را دارند در توجه کردن مشکل دارند. ممکن است علائم آنها را به سرعت نوع اول متوجه نشوید.
  • نوع ترکیبی (بی توجه و بیش فعال / تکانشی). کودکان مبتلا به این نوع ADHD علائم متعددی از دو نوع اول دارند. این شایع ترین شکل ADHD است.

پزشکان دقیقاً نمی دانند چه چیزی باعث ADHD می شود. اما شناخته شده است که در خانواده اجرا می شود. از هر 4 کودک مبتلا به ADHD، یکی از والدین آن مبتلا به ADHD است.

تحقیقات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD ممکن است در موارد زیر تفاوت هایی داشته باشند:

  • مناطقی از مغز که مهارت های اجتماعی، توجه و حرکت را کنترل می کنند
  • مواد شیمیایی که ارتباطات را در مغز کنترل می کنند

کارشناسان همچنین بر این باورند که مغز کودکان مبتلا به ADHD دیرتر از مغز کودکان بدون این بیماری بالغ می شود. 

مطالعات هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ADHD می تواند ناشی از موارد زیر باشد پیدا نکرده است:

  • شکر
  • واکسن ها
  • فرزندپروری ضعیف
  • تلویزیون یا بازی های ویدیویی
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰
  • کاهش جریان خون
    کاهش جریان خون به آلت تناسلی می تواند ناشی از افزایش سن، سیگار کشیدن، داروها و مشکلات سلامتی مانند فشار خون بالا، دیابت و چاقی باشد. همچنین اولین علامت حمله قلبی در آینده است زیرا کاهش جریان خون در شریان های آلت تناسلی می تواند قبل از کاهش جریان خون به سایر اندام ها از جمله قلب رخ دهد. 
    برای مشاوره با بهترین روانشناس زن در تهران اینجا کلیک کنید.
  • شرایط عصبی
    مسائل بهداشتی مانند آسیب نخاعی، سکته مغزی، ضربه به آلت تناسلی، دیابت یا جراحی پروستات می تواند باعث آسیب عصب آلت تناسلی شود.
     
  • داروها
    داروهایی مانند اپیوئیدها، بتا بلوکرها یا داروهای ضد افسردگی می توانند با سیستم عصبی تداخل کنند یا سطح تستوسترون را کاهش دهند.  
     
  • اضطراب عملکرد  و افسردگی
    مردان به دلیل کاهش عملکرد جنسی در اثر افزایش سن می توانند احساس افسردگی کنند. آنها ممکن است خیلی خجالت بکشند که در مورد آن با پزشک صحبت کنند و علاقه خود را به فعالیت های جنسی از دست بدهند و میل جنسی کاهش یابد.
     
  • ضربه به آلت تناسلی در حین مقاربت جنسی
    می تواند منجر به ایجاد بافت اسکار فیبری شود که باعث نعوظ منحنی و احتمالاً دردناک می شود. حدود 7 درصد از مردان این انحنای غیرطبیعی آلت تناسلی را تجربه می‌کنند که می‌تواند باعث درد و ناتوانی در برقراری رابطه جنسی شود، به خصوص زمانی که انحنای بیش از 60 درجه باشد. 

اختلال عملکرد جنسی در مردان - علل، تشخیص و درمان


تشخیص

  • گرفتن شرح حال:  پزشک شما برخی از سوالات شخصی مانند:
    • آیا اختلال عملکرد جنسی شما به تدریج اتفاق می افتد یا ناگهانی؟
    • آیا نعوظ در طول شب یا بعد از بیدار شدن در صبح وجود دارد؟
    • آیا با خودارضایی دچار اختلال نعوظ می شوید؟
    • آیا شرایط سلامتی مانند چاقی، دیابت، فشار خون بالا یا چربی خون دارید؟
    • آیا افسردگی یا اضطراب دارید؟
    • آیا سیگار می‌کشید یا الکل می‌نوشید؟
       
  • معاینه فیزیکی 
    • نبض ها را در کشاله ران و پاها احساس کنید
    • ژنیکوماستی را بررسی کنید 
    • آلت تناسلی، بیضه ها و پروستات را بررسی کنید
       
  • آزمایش خون
    سطح قند خون، کلسترول، هورمون های تیروئید و تستوسترون را بررسی کنید. اختلال عملکرد جنسی می تواند ناشی از تستوسترون پایین و هورمون های تیروئید پایین یا بالا باشد. این آزمایش‌ها می‌توانند مشکلات سلامتی شدیدتری مانند رشد غده هیپوفیز یا عملکرد نادرست غدد جنسی را غربال کنند و شناسایی کنند.


درمان ها

  • اصلاح سبک زندگی  مانند بهبود ورزش، رژیم غذایی و کیفیت خواب می تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند. 
  • سیگار و نوشیدنی های الکلی را ترک کنید.
  • دستگاه‌های نعوظ با خلاء جریان خون را در آلت تناسلی افزایش داده و نعوظ ایجاد می‌کنند. 
  • تزریق کلاژناز  می تواند انحنای آلت تناسلی را بهبود بخشد. کلاژناز آنزیمی است که می تواند کلاژن را تجزیه کرده و بافت اسکار آلت تناسلی را از بین ببرد.
  • سامرند سلیمی