سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۱۵ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

ارائه‌دهنده کودک شما بر اساس وجود و عدم وجود علائم خاص تشخیص می‌دهد. علائم باید حداقل در دو حوزه زندگی (مانند مدرسه و خانه) تداخل داشته باشند و حداقل در شش ماه گذشته رخ داده باشند.

ارائه دهندگان از علائم ADHD برای تشخیص و تعیین نوع بیماری استفاده می کنند: بی توجه، بیش فعال/تکانشی، ترکیبی یا نامشخص. کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا ، نسخه پنجم ویرایش متن ( DSM-5-TR™ ) دستورالعمل هایی را ارائه می دهد که ارائه دهندگان برای تشخیص استفاده می کنند.

برای مشاوره با دکتر بیش فعالی در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

ارائه عمدتاً بی توجه

علائم ADHD در کودکان با ارائه بی توجه شامل مشکل در تمرکز، سازماندهی و ماندن در کار است. طبق DSM-5-TR، کودک مبتلا به این نوع باید حداقل شش رفتار از 9 رفتار زیر را نشان دهد. (این رفتارها باید در فعالیت های روزانه، در مدرسه و خانه مشکل ایجاد کند - نه فقط گاهی اوقات، زیرا اکثر کودکان این رفتارها را انجام می دهند.)

  • مشکل در توجه به جزئیات یا اشتباهات بی دقت.
  • موضوعاتی که بر روی وظایف و فعالیت ها متمرکز هستند.
  • مشکل در خوب گوش دادن، خیالبافی یا پرت شدن به نظر می رسد.
  • در زیر دستورالعمل‌ها و/یا تکمیل وظایف مشکل دارید.
  • مشکل در سازماندهی وظایف و فعالیت ها.
  • اجتناب یا دوست نداشتن کارهایی که مستلزم تلاش ذهنی مداوم است.
  • از دست دادن مکرر چیزها
  • به راحتی توسط محرک های بیرونی پرت می شود.
  • در فعالیت های روزانه فراموشکار است.

ارائه عمدتاً بیش فعال/تکانشی

افراد مبتلا به نوع بیش فعال / تکانشی علائم ADHD زیر را نشان می دهند. طبق DSM-5-TR، یک کودک باید حداقل شش رفتار از 9 رفتار زیر را نشان دهد. اینها باید در فعالیت روزانه مشکلاتی ایجاد کنند.

  • بی قراری یا ضربه زدن به دست ها یا پاها یا تکان دادن مکرر.
  • ترک صندلی خود در زمانی که انتظار می رود باقی بماند.
  • دویدن یا بالا رفتن زمانی که مناسب نیست.
  • مشکل در بازی یا شرکت در فعالیت های اوقات فراغت بی سر و صدا.
  • همیشه به نظر "در حال حرکت" یا "با یک موتور هدایت می شود."
  • زیاد حرف زدن
  • قبل از تکمیل سؤالات، پاسخ‌ها را محو کنید.
  • مشکلات مکرر در انتظار نوبتشان.
  • اغلب مکالمات یا بازی های دیگران را قطع یا مداخله می کند.

ارائه ترکیبی

افراد دارای نوع ترکیبی رفتارهایی را از هر دو دسته بی توجه و بیش فعال/تکانشی نشان می دهند. طبق DSM-5، کودکان باید حداقل 12 رفتار از کل رفتارها را نشان دهند (حداقل شش رفتار بی توجه و شش رفتار بیش فعال/تکانشی).

علل

چه چیزی باعث ADHD می شود؟

دانشمندان تفاوت هایی را در ساختار مغز و فعالیت افراد مبتلا به ADHD شناسایی کرده اند. لوب جلویی قسمت جلویی مغز و قسمت پشت پیشانی است. لوب پیشانی مسئول برنامه ریزی، توجه، تصمیم گیری و استفاده از زبان برای تعدیل رفتار است. محققان این نوع فعالیت را توجه هدایت شده می نامند. مغز افراد مبتلا به ADHD نسبت به افراد عصبی دیرتر به بلوغ کامل خود می رسد.

مردم از توجه مستقیم برای تعلیق توجه خودکار استفاده می کنند، نوع دوم توجه، که در افراد مبتلا به ADHD بسیار قوی است. با این حال، توجه مستقیم نیاز به تلاش زیادی دارد و استفاده از آن دشوار است. در یک فرد مبتلا به ADHD، مهارت های توجه هدایت شده ضعیف تر است. توجه خودکار نوع توجهی است که هنگام انجام کاری جالب یا جذاب از آن استفاده می کنید. توجه مستقیم، نوعی توجه است که وقتی باید کاری را انجام دهید که خسته کننده یا کم علاقه است، از آن استفاده می کنید. (به عنوان مثال، در دوران کودکی، کارهای خسته کننده و تکراری.)

علاوه بر این، سلول های عصبی به نام نورون ها سیگنال هایی را در مغز شما منتقل می کنند. این سیگنال ها در مغز شما در گروه هایی از نورون ها به نام شبکه ها حرکت می کنند. دانشمندان شبکه توجه خودکار در مغز شما را حالت پیش فرض می نامند. آنها شبکه توجه هدایت شده در مغز شما را حالت وظیفه مثبت یا شبکه اجرایی مغز شما می نامند. محققان شبکه های اصلی را یافته اند که در افراد مبتلا به ADHD متفاوت عمل می کنند. انتقال دهنده های عصبی - مواد شیمیایی که به انتقال سیگنال ها از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر کمک می کنند - نیز در ADHD نقش دارند.

اگرچه محققان این تفاوت‌های مغزی را کشف کرده‌اند، اما به طور کامل نمی‌دانند چرا این تفاوت‌ها رخ می‌دهند و منجر به علائم ADHD می‌شوند. اما تحقیقات کنونی نشان می دهد که ژنتیک نقش حیاتی ایفا می کند. ADHD اغلب در خانواده ها مشاهده می شود - یک کودک مبتلا به ADHD 1 در 4 شانس دارد که والدینی مبتلا به این بیماری داشته باشد.

سایر علل احتمالی و عوامل خطر ADHD ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • قرارگیری در معرض سرب.
  • آناتومی مغز
  • مصرف مواد در دوران بارداری
  • زایمان زودرس .
  • وزن کم هنگام تولد.

موارد زیر دلایل ADHD نیستند:

  • آلرژی .
  • ایمن سازی ها
  • خوردن شکر زیاد.
  • زمان زیاد خیره شدن به صفحه نمایش
  • فرزندپروری ضعیف
  • عوامل اجتماعی و محیطی مانند فقر.

ADHD چه عوارضی دارد؟

بدون درمان، ADHD به طور بالقوه می تواند منجر به تعدادی از عوارض طولانی مدت شود. این عوارض ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • عزت نفس ضعیف .
  • افسردگی و اضطراب .
  • اختلالات خوردن .
  • مشکلات خواب
  • اختلال مصرف مواد .
  • رفتارهای پرخطر و تکانشی.
  • حوادث رانندگی و صدمات مکرر.
  • مشکل در روابط و سایر تعاملات اجتماعی.
  • عدم موفقیت تحصیلی
  • بی ثباتی شغلی
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

روانشناس زنان ما چگونه می تواند به شما کمک کند؟

روانشناس ما، کیم هریسون، علاقه زیادی به ارائه درمان و مشاوره روانشناسی به زنانی دارد که مشکلات سلامت روانی را تجربه می کنند. کیم در درمان افسردگی و اضطراب، غم و اندوه و از دست دادن، بارداری و تلاش برای باردار شدن، آسیب‌های روحی، مشکلات مزمن سلامت، مسائل مربوط به والدین، مدیریت پویایی پیچیده خانواده، اختلال مصرف الکل، چالش‌های کاری، و مشکلات در روابط تجربه دارد.

کیم درمان حرفه ای و محرمانه ای را برای رسیدگی به طیف گسترده ای از مسائل در یک محیط حمایتی و بدون قضاوت ارائه می دهد که در آن شما احساس راحتی می کنید در مورد این مسائل مهم صحبت کنید. او از رویکردهای مبتنی بر شواهد مانند رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان پذیرش و تعهد (ACT) و طرحواره درمانی برای کمک به مشتریانش برای رسیدن به اهدافشان استفاده می کند.

دلایل زیادی وجود دارد که چرا ممکن است فردی با تجربه و درک عمیق از سلامت روان زنان مراجعه به روانشناس را انتخاب کند. این موارد عبارتند از:

  • درک مسائل مربوط به جنسیت : روانشناس ما، کیم، برای درک و رسیدگی به مسائلی که به طور خاص زنان را تحت تاثیر قرار می دهد، مانند سلامت باروری، تغییرات هورمونی، بارداری، زایمان، یائسگی، و فشارهای اجتماعی مرتبط با نقش های جنسیتی آموزش دیده است.
  • محیط امن و حمایتی : برخی از زنان ممکن است احساس راحتی بیشتری در مورد موضوعات حساس با روانشناس متخصص در مسائل زنان داشته باشند. این می تواند یک محیط امن و حمایتی ایجاد کند که در آن احساس درک و اعتبار کنند.
  • تخصص در روانشناسی زنان : کیم علاقه خاصی به درک تجربیات و چالش های روانشناختی منحصر به فردی دارد که زنان ممکن است در طول زندگی خود با آن مواجه شوند. این می تواند شامل مسائل مربوط به عزت نفس، تصویر بدن، روابط، تعادل کار و زندگی، و مسئولیت های مراقبتی باشد.
  • تروما و سوء استفاده : برخی از زنان ممکن است در صورت تجربه تروما یا آزار، از جمله خشونت خانگی، تجاوز جنسی، یا سوء استفاده در دوران کودکی، به دنبال روانشناس زنان باشند. کیم می‌تواند پشتیبانی و درمانی را متناسب با نیازهای منحصر به فرد بازماندگان ارائه دهد.
  • حمایت از بارداری و پس از زایمان : بارداری و زایمان می تواند تغییرات عاطفی و روانی قابل توجهی ایجاد کند. کیم می تواند برای مسائلی مانند اضطراب قبل از زایمان، افسردگی پس از زایمان و سازگاری با مادر شدن، حمایت و درمان ارائه دهد.
  • نگرانی های مربوط به سلامت باروری : کیم می تواند برای زنانی که با نگرانی های مربوط به سلامت باروری مانند ناباروری، از دست دادن بارداری، یا عوارض مربوط به قاعدگی یا یائسگی سر و کار دارند، حمایت کند.
  • توانمندسازی و خودسازی : تمرکز کیم بر توانمندسازی زنان برای دستیابی به پتانسیل کامل خود و ایجاد مکانیسم‌های مقابله سالم با چالش‌های زندگی است. او می تواند راهنمایی هایی در مورد قاطعیت، مراقبت از خود و تعیین حد و مرز ارائه دهد.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

مسائل مربوط به اعتماد انواع و سطوح مختلفی دارد. برخی از آنها شایع تر از دیگران هستند.  برای ارتباط با زوج درمانگر خوب در تهران اینجا کلیک کنید

حسادت: حسادت می تواند مشکلات بزرگتری در رابطه ایجاد کند . اگر یک نفر حسود باشد، ممکن است احساس کند که همیشه باید بداند شریک زندگی او کجاست. یا بدتر از آن، آنها ممکن است هرگز نخواهند بدون شریک زندگی خود باشند. آنها ممکن است از طرف اشخاص ثالث احساس خطر کنند و تمایل دارند خفه کننده، غلبه گر، کنترل کننده، مالکانه باشند و اغلب به راحتی عصبانی می شوند.

پیستانتروفوبیا: پیستانتروفوبیا ترس از اعتماد به دیگران است. این در شراکت های عاشقانه رایج تر است و می تواند منجر به ترس بیش از حد و معمولاً غیرمنطقی در مورد شریک زندگی خود یا در مورد یک موقعیت یا فعالیت خاص شود. ذکر این نکته مهم است که پیستانتروفوبیا فرآیند تفکر منطقی را درگیر نمی کند. کسانی که آن را تجربه می کنند احتمالاً هرگز واقعاً با هیچ یک از خطرات یا تهدیدهایی که از آنها می ترسند مواجه نشده اند، اما درک آنها آنقدر واقعی است که ممکن است از طریق اجتناب یا فاصله گرفتن با آن کنار بیایند.

«انتخاب کننده شریک» شکسته: انتخاب کننده شریک شکسته منجر به کسی می شود که به خودش اعتماد ندارد. عدم اعتماد واقعاً ربطی به شریک زندگی آنها ندارد. با این حال، هنوز هم می تواند آسیب زیادی به رابطه وارد کند. اگر شریک زندگی شما از این نوع افراد است، باید با او کنار بیایید که هرگز در رابطه خود راضی نباشید. آنها به انتخاب های خود اعتماد ندارند و احتمالاً چمن تقریباً ثابتی دارند که همیشه درک سبزتری از جهان دارد. آنها همیشه از خود می پرسند که آیا چیز بهتری در گوشه و کنار است

اشتباه بیشتر از درست: افرادی که مسائل را اینگونه می بینند، روی یافتن هر چیزی که در شریک زندگی یا رابطه آنها "اشتباه" است تمرکز می کنند. آنها بیش از حد انتقادی هستند و به طور مداوم شریک زندگی خود را جدا می کنند یا دلایلی را پیدا می کنند که چرا این رابطه مناسب نیست و هرگز موفق نخواهد شد. آنها حتی نیازی به اشتباه خاصی ندارند. آنها اغلب فقط یک حس عمومی از بی اعتمادی دارند که به دلایل واضح می تواند مشکل ساز باشد.

 

11 نشانه که شما مشکلات اعتماد دارید

آیا نمی دانید که آیا در یک رابطه با مشکلات اعتماد دارید؟ اول از همه، اگر در مورد آن متعجب هستید، این احتمال وجود دارد که چیزی داشته باشید که ارزش کار کردن را داشته باشد. رفتارهای متعددی وجود دارد که می تواند نشان دهد که ممکن است با یک مشکل اعتماد سر و کار داشته باشید.

شما فرض می کنید که شریک زندگی شما سعی دارد به شما صدمه بزند

اگر مشکل اعتماد دارید، ممکن است تمایل داشته باشید که دیگران - به ویژه شرکای عاشقانه - از عمد کارهایی را انجام دهند تا به شما آسیب برسانند. ممکن است احساس کنید که پذیرش تعارف، حرکات لطیف یا حتی فقط عشق سخت است. باور اینکه شریک زندگی شما به جای داشتن انگیزه پنهانی، کارهایی را از روی عشق واقعی برای شما انجام می دهد، برای شما سخت است.

تمایل دارید از تعهد اجتناب کنید

افرادی که در روابط خود مشکل اعتماد دارند ممکن است برای تعهد به شریک زندگی خود مشکل داشته باشند. ترس شدید شما از باز شدن با دیگران می تواند شما را به خصوص در روابط بازدارد. شما از آسیب پذیری باز بودن می ترسید و حتی ممکن است واقعاً باور داشته باشید که یک رابطه قابل اعتماد یا عمیق امکان پذیر نیست.

شما خود را از دیگران جدا می کنید

گاهی اوقات مسائل مربوط به اعتماد می تواند به یک فوبیای شدید در مورد تعهد تبدیل شود که ممکن است حتی با کوچکترین احساس نارضایتی یا مشکل در یک رابطه هوس کنید. اگر فکر می کنید نمی توانید به شریک زندگی خود اعتماد کنید، تعامل با آنها در سطح عمیق تر می تواند دشوارتر شود. علاوه بر این، ایجاد و پرورش روابط جدید می تواند بسیار طاقت فرسا باشد و ممکن است شروع به اجتناب از آن کنید.

شما با شریک زندگی خود دعوا می کنید

احساس اینکه نمی توانید به شریک زندگی خود اعتماد کنید ممکن است باعث ایجاد آشفتگی عمدی در رابطه خود شوید. گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که در حال دعوا یا مشاجره بر سر چیزهای احمقانه و کوچک هستید. مسائل مربوط به اعتماد تا زمانی که به چیزهای بسیار بزرگتر و اغلب نامرتبط که می تواند تأثیر منفی بر رابطه شما بگذارد، ظاهر شود.

شما رازدار هستید

غیر معمول نیست که افرادی که مشکلات اعتماد دارند، خودشان رازدار باشند. دلیل اصلی در اینجا این است که نمی خواهید به دلیل ترس از اینکه اگر خود واقعی خود را نشان دهید پذیرفته یا دوست داشته نشوید، خود را باز کنید و آسیب پذیر باشید. ترس از طرد شدن در نهایت می‌تواند باعث شود که همیشه تلاش کنید و در تلاش برای جلوگیری از دور انداختن توسط شریکی که تایید نمی‌کنید، کامل باشید.

شما این باور ذاتی دارید که شریک زندگیتان سعی دارد به شما صدمه بزند یا شما را فریب دهد

مسائل مربوط به اعتماد می تواند به این باور منجر شود که کسی در زندگی شما، بله، حتی شریک زندگی شما، می خواهد به شما صدمه بزند. بسته به علت اصلی تردید شما در اعتماد، ممکن است خود را متقاعد کنید که لیاقت عشق را ندارید، بنابراین ممکن است باور کنید که مطمئناً شریک زندگی شما در مقطعی حاضر است شما را آزار دهد یا فریب دهد.

شما تمایلی به باز کردن صحبت با شریک زندگی خود ندارید

اگر مشکل اعتماد دارید، ممکن است برایتان سخت باشد که با دیگران صحبت کنید. هنگامی که در یک رابطه عاشقانه هستید، این می تواند خشمگین شود. ترس از طرد شدن شما یا اینکه ایده ها و نظرات شما ارزشی قائل نمی شوند، می تواند باعث شود که با شریک زندگی خود باز و صادق باشید. 

شما احساس محافظت بیش از حد می کنید 

ممکن است برای افرادی که مشکلات اعتماد دارند، احساس نیاز به محافظت بیش از حد داشته باشند. این می تواند نیازی برای محافظت از خود یا کسانی باشد که به آنها نزدیک هستید. تمایل به تصور بدترین نتیجه ممکن، یا حالت تدافعی نسبت به افرادی که به آنها اهمیت می دهید، می تواند محصول جانبی ناتوانی شما در اعتماد باشد. تفکر فاجعه آمیز می تواند نقش مهمی در احساس محافظت بیش از حد داشته باشد.

شما با صمیمیت مشکل دارید

منطقی است که اعتماد می تواند بر میزان صمیمیت شما با همسرتان تأثیر بگذارد. فقدان اعتماد و ترس از صمیمیت می تواند به این احساس منجر شود که نمی توانید با افراد زندگی خود ارتباط برقرار کنید. اگر سطح صمیمیت شما تحت تأثیر مسائل مربوط به اعتماد در رابطه باشد، می تواند در سایر زمینه های رابطه نیز مشکلاتی ایجاد کند.

شما روابط دراماتیکی دارید

وقتی در یک رابطه فقدان اعتماد وجود دارد، می تواند باعث ایجاد تعاملات بسیار ناپایدار بین دو نفر شود. اگر تمایل به داشتن روابط بسیار دراماتیک و دشوار دارید و با شریک زندگی خود زیاد دعوا می کنید، ممکن است به دلیل مشکلات اعتماد شما باشد.  

در لحظات صمیمی با شریک زندگی خود احساس وحشت می کنید

صمیمی بودن، طبق تعریف، به این معنی است که شما در یک رابطه شخصی نزدیکی شدید را با شخص دیگری تجربه می کنید. اگر نمی توانید به آن شخص اعتماد کنید، داشتن تعاملات صمیمی می تواند منجر به احساس آسیب پذیری شود که می تواند باعث فشار شدید شما شود. اگر به حدی رسیده‌اید که هنگام صمیمی شدن احساس وحشت می‌کنید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به این موضوع بپردازید که چرا با شریک زندگی خود احساس ناامنی می‌کنید.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) عبارت است از تمرکز کم یا کوتاه مدت و/یا فعالیت بیش از حد و تکانشگری نامناسب برای سن کودک که در عملکرد یا رشد کودک اختلال ایجاد می کند.

  • ADHD یک بیماری مغزی است که از بدو تولد وجود دارد یا مدت کوتاهی پس از تولد ایجاد می شود.

  • برخی از کودکان عمدتاً در توجه پایدار، تمرکز و توانایی انجام وظایف مشکل دارند. برخی از کودکان بیش فعال و تکانشی هستند. و برخی هر دو هستند.

  • پزشکان از پرسشنامه های تکمیل شده توسط والدین و معلمان و همچنین مشاهدات کودک برای تشخیص استفاده می کنند.

  • داروهای محرک روانی یا سایر داروها به علاوه محیط های ساختاریافته، روال ها، برنامه مداخله در مدرسه و تکنیک های اصلاح شده والدین اغلب مورد نیاز است.

اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) یکی از انواع اختلالات عصبی رشدی است .

اگرچه اختلافات قابل توجهی در مورد تعداد کودکان مبتلا وجود دارد، تخمین زده می شود که ADHD 5 تا 15 درصد از کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد و در بین پسران دو برابر بیشتر است.

بسیاری از ویژگی های ADHD اغلب قبل از 4 سالگی و همیشه قبل از 12 سالگی مورد توجه قرار می گیرند، اما ممکن است تا سال های راهنمایی به طور قابل توجهی در عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی تداخل نداشته باشند.

ADHD قبلاً اختلال نقص توجه (ADD) نامیده می شد. با این حال، وقوع رایج بیش فعالی در کودکان مبتلا - که در واقع گسترش فیزیکی کمبود توجه و تکانشگری است - منجر به تغییر اصطلاحات فعلی شد.

ADHD دارای 3 شکل است

  • بی توجه

  • بیش فعال / تکانشی

  • ترکیب شده است

علائم ADHD از خفیف تا شدید متغیر است و می تواند اغراق آمیز شود یا در محیط های خاصی مانند خانه یا مدرسه به یک مشکل تبدیل شود. محدودیت های مدرسه و شیوه زندگی سازمان یافته، مدیریت مناسب ADHD را حیاتی تر می کند. اگرچه برخی از علائم ADHD می تواند در کودکان بدون ADHD نیز رخ دهد، اما در کودکان مبتلا به ADHD شایع تر و شدیدتر است.

 

آیا میدانستید...

 

  • بیش فعالی در ADHD واقعاً گسترش فیزیکی نقص توجه و تکانشگری است.

 

ADHD در بزرگسالان

اگرچه ADHD یک اختلال در کودکان در نظر گرفته می شود و همیشه در دوران کودکی شروع می شود، اما ممکن است تا نوجوانی یا بزرگسالی تشخیص داده نشود. تفاوت های عصبی تا بزرگسالی ادامه می یابد و حدود نیمی از افراد همچنان علائم رفتاری را در بزرگسالی دارند.

در بزرگسالان، علائم عبارتند از

  • مشکل در تمرکز

  • مشکل در انجام وظایف (مهارت های اجرایی ضعیف)

  • بی قراری

  • نوسانات خلقی

  • بی حوصلگی

  • مشکل در حفظ روابط

تشخیص ADHD در بزرگسالی دشوارتر است. علائم ممکن است مشابه علائم اختلالات روانی از جمله اختلالات خلقی و اختلالات اضطرابی باشد . بزرگسالانی که از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند نیز ممکن است علائم مشابهی داشته باشند. پزشکان از بزرگسالان می خواهند که پرسشنامه هایی را برای تشخیص ADHD تکمیل کنند، اما ممکن است لازم باشد سوابق مدرسه را نیز بررسی کنند تا الگوی بی توجهی یا تکانشگری را تأیید کنند.

بزرگسالان مبتلا به ADHD ممکن است از همان انواع داروهای محرک مانند کودکان مبتلا بهره مند شوند. آنها همچنین ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشند تا به آنها کمک کند مدیریت زمان خود را بهبود بخشند و سایر مهارت های مقابله ای را توسعه دهند.

علل ADHD

ADHD هیچ علت مشخص مشخصی ندارد، اما عوامل ژنتیکی (ارثی) اغلب وجود دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که ADHD احتمالاً شامل ناهنجاری‌هایی در انتقال‌دهنده‌های عصبی (موادی که تکانه‌های عصبی را در مغز منتقل می‌کنند) است. برخی از عوامل خطر دیگر عبارتند از وزن کم هنگام تولد (زیر 3 پوند [1500 گرم])، آسیب به سر، عفونت مغز، کمبود آهن ، آپنه انسدادی خواب ، و قرار گرفتن در معرض سرب ، و همچنین قرار گرفتن در معرض الکل، تنباکو، یا احتمالاً کوکائین قبل از تولد . ADHD همچنین با حوادث آسیب زا در دوران کودکی، به عنوان مثال، خشونت، سوء استفاده، یا غفلت همراه است.

برخی از افراد در مورد اینکه آیا مواد افزودنی غذایی و شکر ممکن است باعث ADHD شود یا خیر، ابراز نگرانی کرده اند. اگرچه به نظر می رسد برخی از کودکان پس از خوردن غذاهای حاوی قند بیش فعال یا تکانشی می شوند، اما مطالعات تأیید کرده اند که تفاوت های مغزی که منجر به ADHD می شود در بدو تولد وجود دارد و غذا و عوامل محیطی باعث این اختلال نمی شوند.

علائم ADHD

ADHD در درجه اول یک مشکل با توجه پایدار، تمرکز، و تداوم کار (توانایی به پایان رساندن یک کار) است. کودکان مبتلا همچنین ممکن است بیش فعال و تکانشی باشند. کودکان پیش دبستانی مبتلا به ADHD ممکن است مشکلات ارتباطی داشته باشند و به نظر می رسد که مشکلات تعامل اجتماعی دارند. با رسیدن کودکان به سن مدرسه، ممکن است بی توجه به نظر برسند. آنها ممکن است بی قرار و غر بزنند. آنها ممکن است تکانشی باشند و خارج از نوبت صحبت کنند. در دوران کودکی بعدی، چنین کودکانی ممکن است پاهای خود را بیقرار حرکت دهند، دستان خود را تکان دهند، تکانشی صحبت کنند و به راحتی فراموش کنند و ممکن است به هم ریخته باشند. آنها عموماً تهاجمی نیستند.

 

 

علائم ADHD

 

برای تشخیص اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) لازم نیست همه علائم وجود داشته باشند. با این حال، 6 یا بیشتر نشانه بی توجهی یا بیش فعالی و تکانشگری باید همیشه برای تشخیص وجود داشته باشد (یا 6 مورد از هر گروه برای تشخیص نوع ترکیبی ADHD). علائم باید در دو یا چند موقعیت (مثلاً در خانه و مدرسه) وجود داشته باشد و باید در عملکرد اجتماعی یا تحصیلی اختلال ایجاد کند.

علائم بی توجهی:

  • اغلب از توجه دقیق به جزئیات کوتاهی می کند

  • در حفظ توجه در کار و بازی مشکل دارد

  • به نظر می رسد وقتی مستقیم با او صحبت می شود گوش نمی دهد

  • غالباً دستورالعمل ها را دنبال نمی کند و وظایف را به پایان نمی رساند

  • اغلب در سازماندهی وظایف و فعالیت ها مشکل دارد

  • اغلب از انجام کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی مداوم دارند اجتناب می کند، دوست ندارد یا تمایلی ندارد

  • اغلب چیزهایی را از دست می دهد

  • به راحتی توسط محرک های خارجی منحرف می شود

  • اغلب فراموشکار است

علائم بیش فعالی و تکانشگری:

  • اغلب با دست ها یا پاها بی قراری می کند یا به هم می خورد

  • اغلب در کلاس درس و جاهای دیگر صندلی را ترک می کند

  • اغلب در اطراف می دود یا بیش از حد بالا می رود

  • در بازی کردن یا شرکت در فعالیت های اوقات فراغت بی سر و صدا مشکل دارد

  • اغلب در حال حرکت است یا طوری عمل می کند که گویی «با موتور هدایت می شود»

  • اغلب بیش از حد صحبت می کند

  • غالباً قبل از اینکه سؤالات کامل شود، پاسخ ها را واضح می کند

  • اغلب در انتظار برای نوبت گرفتن مشکل دارد

  • حبت های دیگران را قطع می کند یا به آنها نفوذ می کند

 

حدود 20 تا 60 درصد از کودکان مبتلا به ADHD دارای ناتوانی های یادگیری هستند که بر خواندن، ریاضیات یا زبان نوشتاری تأثیر می گذارد و اکثر آنها مشکلات تحصیلی مانند نمرات ضعیف به دلیل بی نظمی یا تکالیف ناقص (مهارت های اجرایی) دارند. کار ممکن است کثیف، با اشتباهات بی دقت و فقدان تفکر در نظر گرفته شده باشد. کودکان مبتلا اغلب طوری رفتار می کنند که گویی ذهنشان جای دیگری است و گوش نمی دهند. آنها اغلب درخواست ها را انجام نمی دهند یا تکالیف مدرسه، کارهای خانه یا سایر وظایف را کامل نمی کنند. ممکن است جابجایی های مکرری از یک کار ناقص به کار دیگر وجود داشته باشد.

کودکان مبتلا ممکن است تا زمانی که به سن بلوغ می رسند، مشکلاتی با عزت نفس، افسردگی، اضطراب یا مخالفت با قدرت داشته باشند. حدود 60 درصد از کودکان خردسال مشکلاتی مانند کج خلقی دارند و اکثر کودکان بزرگتر تحمل ناامیدی کمی دارند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

مطالعات آینده نگر نشان می دهد که افرادی که دارای طیف وسیعی از معیارهای بالینی مانند علائم روان پریشی تضعیف شده، دوره های روان پریشی مختصر یا افت عملکردی و سابقه خانوادگی اسکیزوفرنی هستند، در معرض خطر بالایی برای قرار گرفتن در فاز پیشروی یک اختلال روانپریشی هستند. با این حال، این مطالعات بین ویژگی های مختلف علائم تفاوتی قائل نمی شوند. درک پدیدارشناسی علائم روان پریشی تضعیف شده ممکن است به تمایز افراد واقعاً پرودرومال از افراد کم خطر کمک کند. برای ارتباط با روانشناس خوب در سعادت آباد اینجا کلیک کنید.

آقای MA، یک پستچی 26 ساله، احساس کرد که چیزی ظریف در اطراف او می گذرد که دیگران از آن می دانستند اما او نمی دانست. او احساس مبهمی داشت که اطرافیانش «بازیگر» هستند، او کانون توجه آنها بود و رازی را می دانستند که از او پنهان می شد. علاوه بر این، او احساس می‌کرد «از محیط جدا شده است» و احساس می‌کرد که جهان کمی غیرواقعی است، گویی او قهرمان همنام در فیلم نمایش ترومن است . او درگیر این باور بود که تمرکز بر چیزی است که نمی تواند کاملاً بفهمد. اعتقاد او به هیچ وجه به شدت هذیانی نرسید. هیچ مدرکی دال بر توهم، اختلال فکر، رفتارهای عجیب و غریب یا سایر ویژگی های روان پریشی وجود نداشت. این علائم با معیارهای «وضعیت روانی در معرض خطر» مطابقت داشتند که با خطر 25 تا 45 درصدی ابتلا به روان پریشی در 12 ماه آینده مرتبط است. در طول 9 ماه بعد، این مشغله ها بیشتر شد. او دچار هذیان های بزرگ و آزاردهنده شد و اختلال فکری مشخصی داشت. او مبتلا به اسکیزوفرنی DSM-IV تشخیص داده شد. پس از درمان با کوتیاپین 150 میلی گرم دو بار در روز، این هذیان ها و اختلال فکری برطرف شد، اگرچه او همچنان دچار اختلالات شغلی است و نتوانسته به سر کار خود بازگردد.

در این مورد، آقای م. ای. عقیده نگران کننده ای داشت مبنی بر اینکه دنیا به گونه ای تغییر کرده است که دیگران از آن آگاه بودند، که او اینگونه تعبیر کرد که نشان می دهد او سوژه یک فیلم است و در یک مجموعه فیلم زندگی می کند («دنیای ساخته شده»). این دسته از علائم که ما آن را «سندرم ترومن» نامیده‌ایم، یک شکایت رایج در افرادی است که در کلینیک OASIS برای افرادی که ممکن است در مرحله پرودرومال اسکیزوفرنی باشند، مراجعه کنند. در زیربنای پدیدارشناسی این علائم چندین ویژگی وجود دارد که با نظریه‌های شکل‌گیری هذیان ناشی از فرآیند برجسته‌سازی نابجا سازگار است. مرجع کاپور، میزراحی و لی2 اول، این احساس وجود دارد که امر عادی تغییر کرده یا متفاوت است، و اهمیت خاصی در این وجود دارد. این با جستجوی معنا همراه است که در این مورد به «توضیح ترومن» منجر می‌شود. ویژگی سوم، تغییر عمیق تجربه ذهنی و خودآگاهی است که منجر به دیدگاه اول شخص ناپایدار با انواع مسخ شخصیت و غیرواقعی شدن، اختلال در احساس مالکیت، سیال بودن حس اولیه هویت، تحریف جریان آگاهی می شود. و تجربیات تجسم مرجع ساس و پرناسما پیشنهاد می کنیم که این تجربیات اولین تظاهرات بالینی برجستگی نابهنجار را که منجر به شکل گیری هذیان می شود مشخص کند. پدیدارشناسی کیفی prodrome به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما ممکن است، مانند این مورد، یک شاخص مفید برای روان پریشی قریب الوقوع باشد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

در حالی که فرزند پروری یکی از بزرگترین لذت های زندگی است، اما یکی از چالش برانگیزترین آنها نیز هست. والدین نه تنها مسئول رفع نیازهای جسمی و عاطفی فرزندشان هستند، بلکه به او مهارت های زندگی، مهارت های اجتماعی و رفتارهای مناسب را نیز آموزش می دهند. برای والدین جدید، والدین غرق شده، یا والدینی که وضعیت سلامت روانی دارند، این می تواند یک تلاش بسیار دشوار باشد.

برای ارتباط با بهترین روانشناس زن در تهران اینجا کلیک کنید.

در صورتی که فرزندپروری در حال حاضر به اندازه کافی سخت نباشد، عوامل زیادی وجود دارد که می تواند فرزندپروری را پیچیده تر کند. با قرار دادن عوارض اضافی در تربیت، این عوامل می توانند نحوه ارتباط والدین با فرزندان خود، نحوه ارتباط فرزندان با والدین خود و نحوه عملکرد کل خانواده را تغییر دهند.

سختی های فرزندپروری

برخی از سختی های احتمالی والدین شامل توانایی ارائه مراقبت مداوم، مشکلات مالی، احساس عجله مداوم، کمبود خواب، توجه مداوم به نیازهای یک نوزاد یا کودک نوپا، برنامه ریزی و برنامه ریزی روزهای کودک و حفظ روابط بزرگسالان است. علاوه بر این، فرزندپروری دارای خواسته‌های فیزیکی خاصی است که ممکن است بیشتر توسط شریکی که مسئولیت اصلی مراقبت از کودک را بر عهده دارد، انجام شود، و باعث می‌شود آنها احساس کنند بیش از حد کار می‌کنند.

همچنین هنگام برخورد با کودکی که دارای ناتوانی جسمی یا رشدی است و نیاز به درمان پزشکی اضافی و مراقبت کلی دارد، والدین می‌تواند بسیار دشوار باشد. این امر می‌تواند با وجود چند فرزند پیچیده‌تر شود و بسیاری از والدین احساس گناه و استرس را تجربه می‌کنند که نمی‌توانند در صورت نیاز به مراقبت‌های بیشتر به چند فرزند خود به مقدار مساوی توجه کنند.

والدین درمانی

والدین درمانی یک شکل تخصصی از درمان است که با کمک والدین به آنها کمک می کند تا با لحظات دشوار فرزندپروری روبرو شوند. والدین درمانی همچنین به والدین کمک می کند تجربیات گذشته یا حال خود را که ممکن است بر نحوه ارتباط آنها با فرزندشان تأثیر بگذارد، شناسایی، رسیدگی و مدیریت کنند. در برخی موارد، والدین درمانی ممکن است به والدین کمک کند تا برای حفظ یک رویکرد والدینی منسجم و ساختارمند، با یکدیگر ارتباط بهتری برقرار کنند.

والدین درمانی یک منطقه عاری از قضاوت را برای والدین فراهم می کند تا در مورد لحظات سخت فرزندپروری صحبت کنند و یاد بگیرند که چگونه این لحظات سخت را در حرکت رو به جلو بهتر مدیریت کنند. به طور کلی، والدین درمانی با هدف ارائه دانش، ابزار، راهنمایی و حمایت لازم برای والدین برای مراقبت از فرزندان خود به ایده آل ترین شکل ممکن است.

والدین می توانند خدمات والدین درمانی را با کمک گرفتن به تنهایی یا با ارجاع از پزشک، روانشناس یا یکی از اعضای مدرسه فرزندشان دریافت کنند. در طول قرار اولیه، یک مشاور روانپزشکی و درمانی خانواده NJ مصاحبه ای را برای تعیین مسئله و نگرانی های اصلی، ایجاد درک کامل از موضوع، و ارزیابی وضعیت عاطفی و رفتار والدین انجام می دهد. پس از تکمیل مصاحبه اولیه، مشاور می تواند در صورت نیاز توصیه هایی را برای درمان ارائه دهد.

بسته به موضوع مورد نظر، چندین برنامه درمانی مختلف ممکن است توصیه شود. این برنامه ها می تواند شامل مشاوره والدینی مشترک، مشاوره زوجین، درمان سازگاری با طلاق، مدیریت خشم، یا توانبخشی و مشاوره سوء مصرف مواد باشد. در برخی موارد، ممکن است چندین رویکرد مورد نیاز باشد.

به طور کلی، والدین درمانی فقط با والدین شروع می شود و بر موضوع اصلی مشخص شده در مصاحبه اولیه تمرکز می کند. گاهی اوقات ممکن است گروه های حمایت از والدین نیز توصیه شوند. هنگامی که والدین شروع به پیشرفت کنند، ممکن است از کودکان خواسته شود تا در آن شرکت کنند.

والدین درمانی می تواند مزایای بسیاری را هم برای والدین و هم برای فرزندانشان داشته باشد. برای والدین، والدین درمانی ارائه می دهد:

  • آموزش ارزشمند در مورد نحوه پاسخگویی به فرزندان
  • حمایت در طول دوره های سخت والدین
  • مکانی امن برای پردازش احساسات
  • آگاهی از منابع جامعه
  • راهبردهایی برای رسیدگی بهتر به عملکرد خانواده

برای کودکان، والدین درمانی می تواند ارائه دهد:

  • با تنظیم احساسات تمرین کنید
  • مکانی امن برای بیان و پردازش احساسات
  • یک راه جایگزین برای برقراری ارتباط
  • حمایت والدین و مشاور
  • آموزش نحوه بیان احساسات
  • احساس مشارکت بیشتر در عملکرد خانواده

در حالی که والدین درمانی فواید بسیاری را ارائه می دهد، توجه به این نکته نیز مهم است که زمان هایی وجود دارد که ممکن است بسیار چالش برانگیز باشد. گاهی اوقات، والدین درمانی ممکن است مستلزم این باشد که والدین خاطرات دردناکی را زنده کنند تا به درستی احساسات خود را پردازش کنند و به جلو حرکت کنند. این ممکن است باعث شود برخی افراد در طول این فرآیند احساس اضطراب یا افسردگی کنند.

علاوه بر این، دیگران ممکن است احساس ناامیدی کنند وقتی که والدین درمانی نتایج فوری به همراه نداشته باشد. به همین دلیل، ممکن است درمان را جدی نگیرند یا توصیه های مشاور را نادیده بگیرند. برای اینکه والدین درمانی به خوبی کار کند، هر دو والدین باید متعهد و درگیر باشند و باید درک کنند که والدین درمانی فرآیندی است که ممکن است به ناخوشایند موقتی نیاز داشته باشد.

چه کسانی به والدین درمانی نیاز دارند

هر پدر و مادری می تواند از والدین درمانی بهره مند شود، با این حال انواعی از والدین وجود دارند که ممکن است از والدین درمانی سود بیشتری ببرند. والدینی که شرایط بیشتری دارند که باعث مشکلات بیشتر در زندگی روزمره آنها می شود، ممکن است از درمان والدین سود بیشتری ببرند. چنین شرایطی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • والدینی که در گذشته مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند: والدینی که خودشان مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به احتمال زیاد در تربیت فرزندشان پرخاشگر هستند. این می تواند باعث ایجاد خشم، بی تفاوتی، نفرت و پرخاشگری در کودکان شود.
  • والدین با مشکلات زناشویی: شایع ترین مسائل زناشویی خیانت و مشکلات مالی است. خیانت می تواند باعث شود کودکان احساس بی کفایتی یا رها شدن کنند و ممکن است درک آنها از عشق و روابط را اشتباه بگیرد.
  • والدین در حال طلاق: طلاق هم برای والدین و هم برای فرزندان سخت است. با طلاق، والدین بر احساسات فردی خود تمرکز می کنند در حالی که سعی می کنند فرزندان خود را بزرگ کنند، که می تواند بسیار دشوار باشد. طلاق کل ماهیت ساختار خانواده را تغییر می دهد و ممکن است منجر به چندین تغییر در زندگی مانند نقل مکان شود.
  • والدین با مشکلات سلامتی: هر نوع مشکل سلامتی می تواند مدت زمانی را که والدین می توانند با فرزندان خود بگذرانند کاهش دهد. علاوه بر این، مسائل مربوط به سلامت روان می تواند کارهای روزانه را پیچیده کند و بر نحوه ارتباط والدین با فرزندان تأثیر بگذارد.
  • والدینی که مشکلات سوء مصرف مواد دارند: سوءمصرف مواد مشکلات بالقوه بسیاری را برای خانواده ایجاد می کند و باید فوراً به آن رسیدگی شود.
  • والدین با از دست دادن کنار می آیند: از دست دادن یک شخص، حیوان خانگی، شغل یا ازدواج می تواند بر توانایی والدین برای مراقبت از فرزندشان تأثیر بگذارد. در این مدت، کودک ممکن است احساس کند که رها شده است یا ممکن است رفتار کند.
  • والدینی که با مسائل فرزندان خود سر و کار دارند: کودکان می توانند مسائل فردی خود را داشته باشند، مانند ضربه روحی ، که می تواند بر روابط والدین با آنها تأثیر بگذارد و والدین ممکن است برای مدیریت این مسائل به حمایت و راهنمایی نیاز داشته باشند. همچنین ممکن است کودک به یک رویکرد خاص والدینی نیاز داشته باشد تا به او کمک کند تا با مسائل خود برخورد کند.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

ODD نوعی اختلال رفتار مخرب (DBD) است. کودکان مبتلا به ODD اغلب متخاصم، سرکش، عصبانی یا غیرهمکار هستند. این امر به ویژه در مورد شخصیت های معتبر مانند والدین، مراقبان و معلمان صدق می کند. طبق گفته آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا ، این شایع است و بر 16 درصد از کودکان و نوجوانان در سن مدرسه تأثیر می گذارد .

ODD معمولا در دوران کودکی و نوجوانی تشخیص داده می شود. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری می گوید که ODD قبل از 8 سالگی و حداکثر تا 12 سالگی شروع می شود . برای برخی، تشخیص ODD ممکن است تا نوجوانی طول بکشد.برای ارتباط با بهترین روانشناس مرد در تهران اینجا کلیک کنید.

علائم ODD

هر کودکی که با والدین خود بحث می کند یا از قدرت اطاعت نمی کند، ODD ندارد. گاهی اوقات این واکنش ها موقعیتی هستند، مانند زمانی که آنها خسته، گرسنه یا بیمار هستند. اما کودکان مبتلا به ODD الگوی مکرر و ثابتی از خشم و پرخاشگری کلامی را نسبت به والدین خود و دیگر شخصیت های اقتدار نشان می دهند.

دانستن علائم ODD در کودکان می تواند به کودک شما کمک کند تا درمان و خدمات مورد نیاز خود را دریافت کند. کودکان مبتلا به این اختلال بیشتر از سایر کودکان هم سن خود این رفتارها را انجام می دهند. علائم ODD در کودکان اغلب عبارتند از:

  • مشاجره با بزرگسالان و دیگر شخصیت های معتبر.
  • امتناع از پذیرش قوانین یا درخواست ها.
  • قوانین و حدود زیر سوال بردن.
  • داشتن کج خلقی
  • زود عصبانی شدن
  • سرزنش دیگران برای رفتار یا اشتباهات خود.
  • کینه توز بودن یا کینه توزی بودن یا انتقام گرفتن از اشتباهات درک شده.
  • آزار دادن یا ناراحت کردن دیگران یا زود آزرده شدن یا ناراحت شدن از دیگران.
  • داشتن نگرش بد
  • استفاده از سخنان بد یا نفرت انگیز هنگام ناراحتی.

رفتارهای ODD می تواند عملکرد روزانه کودک را در مدرسه و خانه مختل کند.

عوامل خطر و علل ODD

چرا برخی از کودکان به اختلال نافرمانی مقابله ای مبتلا می شوند ناشناخته است. عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ممکن است نقش داشته باشند.

عوامل خطر اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان عبارتند از:

  • قرار گرفتن در معرض خشونت یا رفتار مجرمانه.
  • تجربه رفتار خشن یا تربیت ناسازگار.
  • داشتن والدین با مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی، اختلالات مصرف مواد، و اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD).

درمان و پیشگیری از اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان

اگر مشکوک هستید که فرزندتان ODD دارد، به یک ارزیابی جامع پزشکی و سلامت روان نیاز دارد. این به پزشک کمک می‌کند تا سایر مسائلی را که می‌تواند به رفتار نافرمانی و خصمانه کودک کمک کند، رد کند. کودکانی که با ناتوانی های یادگیری، ADHD، اختلالات خلقی (افسردگی یا اختلال دوقطبی) و اختلالات اضطرابی دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است با علائمی بسیار شبیه به ODD ظاهر شوند، بنابراین ارزیابی کامل برای اطمینان از درمان مناسب ضروری است.

درمان

قوی ترین شواهد برای درمان ODD در کودکان عبارتند از:

  • آموزش مدیریت رفتار والدین این می تواند به والدین، مراقبان و معلمان کمک کند تا رفتار کودک را مدیریت کنند.
  • رفتار درمانی انفرادی کودک یا درمان شناختی رفتاری. این به کودک کمک می‌کند تا مدیریت خشم و مهارت‌های مؤثرتری را برای پرهیز از رفتار منفی بیاموزد.
  • خانواده درمانی. این به بهبود ارتباط و درک بین کودکان مبتلا به ODD و والدین آنها و سایر اعضای خانواده کمک می کند.
  • آموزش مهارت های اجتماعی. این به کودک مبتلا به ODD کمک می کند تا یاد بگیرد که موقعیت های اجتماعی و همسالان خود را به روشی سالم تر هدایت کند.

هیچ داروی مبتنی بر شواهدی برای درمان ODD وجود ندارد، اما معمولاً اختلالاتی مانند ADHD یا افسردگی وجود دارد که می‌توانند از مدیریت دارو سود ببرند.

پیشگیری

کاهش برخی از عوامل خطر که می تواند منجر به ODD شود، ممکن است. عوامل محافظتی در برابر ایجاد ODD عبارتند از:

  • پیروی از سبک فرزندپروری مثبت با فرزندانتان.
  • تمرکز بر سلامت روان بزرگسالان و مراقبت های روانپزشکی برای هر گونه مشکل سلامت روان که والدین و سایر مراقبان با آن مواجه هستند.
  • استفاده از مراقبت از کودک با کیفیت بالا که مستلزم برخورد شدید یا انضباط نیست.
  • پیشگیری و مداخله در قلدری دوران کودکی.
  • مشارکت در پیشگیری از خشونت جوانان

کودکان مبتلا به ODD در صورت دریافت کمک و حمایت والدین می توانند بهتر شوند. با پزشک خود صحبت کنید تا آنها - و شما - در مسیری شروع کنید که خصومت مداوم در آن عادی نیست.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

افراد ممکن است به دنبال درمان باشند تا به آنها کمک کند تصمیم بگیرند که آیا ازدواج را ترک کنند یا خیر. دیگران ممکن است برای تغییر زندگی متاهلی به مجردی به دنبال مشاوره باشند. درمان انفرادی یا زوج درمانی می تواند به شما کمک کند تا در جهت هر یک از این اهداف کار کنید.

برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید

درمان می‌تواند مهارت‌های مقابله‌ای را آموزش دهد که ممکن است به افراد کمک کند برای زندگی جدید تلاش کنند. این می تواند به کسی کمک کند که دیدگاه سالم تری نسبت به طلاق خود داشته باشد. درمان طلاق می تواند باعث شود افراد احساس تشویق و قدرت کنند. می تواند مکانی امن برای به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار باشد. این می تواند در زمانی که اغلب اوقات دشوار است مفید باشد.

چرا روش درمانی برای طلاق را انتخاب کنید؟

وقتی ازدواج به پایان می رسد، می تواند برای هر دو شریک آسیب زا باشد. طلاق می تواند از نظر روحی، جسمی و مالی سخت باشد. برای مقابله با این موضوع، زوجی که در حال طلاق هستند ممکن است شروع به درمان کنند. طلاق درمانی اغلب به صورت یک به یک انجام می شود. فردی که طلاق می گیرد ممکن است احساس گناه، ترس ، اضطراب، افسردگی و اندوه کند. 

کار با یک درمانگر می تواند یک هدف و دیدگاه منطقی ارائه دهد. می تواند فرد را به مهارت هایی مجهز کند تا از پس مشکلات طلاق برآید. کسانی که از درمان برای کمک به گذر از طلاق استفاده می کنند، اغلب می توانند سود ببرند. آنها ممکن است بیایند تا در مورد خودشان اطلاعات بیشتری کسب کنند. تغییری که طلاق به ارمغان می آورد می تواند فرصتی برای رشد و توسعه شخصی باشد.

انواع روش های درمانی طلاق

  • درمان فردی . طلاق ممکن است به برخی از شرایط سلامت روان کمک کند. اینها می تواند شامل افسردگی، اضطراب یا سایر شرایط باشد. برخی طلاق را یک شکست شخصی می دانند. درمان می تواند به افراد کمک کند تا با این احساسات کنار بیایند و طلاق را معنا کنند. ممکن است به افراد کمک کند دیدگاه جدیدی پیدا کنند. افرادی که طلاق گرفته اند ممکن است در مورد نیازها و ناخوشایندهای خود در شراکت ها بیاموزند. آنها ممکن است شناخت عمیق تری از خود به دست آورند.
  • زوج درمانی . همچنین برای زوج هایی که طلاق می گیرند، درمان وجود دارد. این نوع درمان ممکن است طلاق سالم و سازنده را تسهیل کند. یک درمانگر طلاق می تواند به عنوان نوعی واسطه عمل کند. آنها می توانند دستورالعمل هایی را برای اطمینان از وقوع طلاق با تأثیر منفی کمتر تعیین کنند. درمانگران همچنین می توانند به حل مسائل مربوطه کمک کنند. اینها می تواند شامل ترتیبات زندگی، تعهدات مالی و فرزندپروری باشد .
  • خانواده درمانی . درمان می تواند برای کودکانی که والدینشان طلاق گرفته اند مهم باشد. والدین ممکن است اغلب در طول طلاق از احساسات خود غرق شوند. آنها ممکن است وضعیت عاطفی فرزندان خود را نادیده بگیرند. طلاق می تواند باعث شود کودکان احساس سردرگمی، گناه، از دست دادن، درد یا رها شدن کنند. کودکان ممکن است مطمئن نباشند که کدام والدین را باید «انتخاب کنند» یا به او وفادار باشند. آنها همچنین ممکن است نگران باشند که علت طلاق هستند. وقتی والدین نسبت به یکدیگر پرخاشگر هستند ، ممکن است کودک حتی بیشتر احساس ترس کند. کودکی که از والدین درباره حضانت می شنود ممکن است احساس ناخواسته ای کند. آنها ممکن است نگران باشند که مقصر جدایی هستند. خانواده درمانی به همه اعضای خانواده اجازه می دهد تا احساسات خود را در مورد طلاق به اشتراک بگذارند. این می تواند به همه کمک کند تا احساسات خود را پردازش کرده و با تغییرات سازگار شوند.

میانجیگری برای طلاق

میانجی گری می تواند جایگزینی برای بحث طلاق در دادگاه باشد. مراجعه به دادگاه می تواند فرآیندی طاقت فرسا و پرهزینه باشد. برخی از دادگاه ها میانجیگری را برای زوج های طلاق می دهند. اما برخی از زوج ها ممکن است به تنهایی میانجی گری را به جای دادگاه انتخاب کنند. میانجی گری می تواند گزینه بهتری نسبت به دادگاه برای برخی از زوج ها باشد. ممکن است عواملی را بدون اهمیت قانونی در نظر بگیرد. اگر فاکتورهای زیادی برای در نظر گرفتن وجود داشته باشد، می تواند کمک کند. 

در میانجی گری، زوجین در مورد حضانت، تقسیم دارایی و سایر مسائل با یک میانجی صحبت می کنند. میانجی سعی می کند به زوج کمک کند تا خودشان به یک توافق قانونی الزام آور برسند. میانجی گری ممکن است زمان کمتری نسبت به دعوای طلاق داشته باشد. اغلب فرآیندی کم‌هزینه است. ممکن است زوجین بتوانند به توافقی برسند که هر دوی آنها را راضی کند. میانجیگری همچنین ممکن است ارتباطات آنها را برای آینده بهبود بخشد. این می تواند تأثیر قابل توجهی در صورت داشتن فرزند داشته باشد.

راهکارهای مقابله با طلاق

روند طلاق می تواند پرمشغله و استرس زا باشد. پیدا کردن راه های جدید برای کنترل استرس ممکن است بسیار مهم باشد. چند راه برای مقابله با طلاق عبارتند از:

  • تمرینات تنفسی هدایت شده یا مدیتیشن.  تنفس و مدیتیشن می تواند به افزایش ذهن آگاهی کمک کند . ذهن آگاهی عمل آگاهی و تمرکز بر احساسات فیزیکی فوری اطرافتان است. می تواند برای آرام کردن استرس مفید باشد. 
  • صحبت با یک دوست قابل اعتماد وقتی به دنبال شخصی برای صحبت می گردید، بزرگسال دیگری را انتخاب کنید. عوامل استرس‌زای طلاق می‌تواند برای کودکان بسیار زیاد باشد. 
  • تلاش برای دیدگاه جدید به عباراتی فکر کنید که طلاق را کوچکتر و قابل کنترل تر می کند. 
  • خودمراقبتی. یک حمام حباب دار بگیرید، برای دویدن بروید یا یک فیلم مورد علاقه تماشا کنید. مراقبت از خود می تواند ذهن و بدن شما را تازه کند. همچنین می تواند توانایی شما را برای کنترل استرس در مواقع سخت افزایش دهد.

مثال های موردی: بازیابی طلاق

  • درمان غم و اندوه پس از طلاق رودی و جیل زوجی هستند که در اوایل سی سالگی زندگی می کنند و فرزندی ندارند. برای مشاوره ازدواج می آیند و به فکر جدایی هستند. جیل می خواهد ازدواج را نجات دهد. رودی آماده رفتن است. بعد از دو سه جلسه مشخص می شود که رودی تصمیم خود را گرفته است. درمانگر به زوج کمک می کند تا در مورد رابطه خود به طور آشکار صحبت کنند. رودی و جیل هر دو قادر به یادگیری، رشد و آماده شدن برای جدایی هستند. پس از جدایی، درمانگر به کار با جیل ادامه می دهد تا به او کمک کند تا غم خود را مدیریت کند. او می تواند به عنوان یک زن مجرد شروع به حرکت به جلو کند.
  • طلاق پس از 30 سال ازدواج. رائول 59 ساله پس از طلاق از همسر 30 ساله خود وارد درمان می شود. بچه های رائول بزرگ شده اند. او سالهاست که ناراضی است. او امیدوار بود که طلاق حال او را بهتر کند. او در عوض متوجه می شود که از دست دادن ویران شده است. همسرش که خواهان طلاق نبود، اکنون به نظر رائول "حالش خوب است." این او را به طرز وحشتناکی گیج می کند. او حتی با همسرش در مورد آشتی صحبت کرد، اما او علاقه ای نداشت. رائول فکر می کند که این برای بهترین است. اما به نظر می رسد که او نمی تواند خود را با مجرد بودن سازگار کند. یک درمانگر به رائول کمک می کند تا ترس خود را از مجرد بودن شناسایی کند. درمانگر به او کمک می کند تا مهارت ها و یک سیستم حمایتی را توسعه دهد. این به رائول کمک می کند تا با مردم ارتباط برقرار کند و نسبت به آینده امیدوار باشد. آنها با هم مزایای ازدواج را شناسایی می کنند که رائول از آن دست کشیده است. آنها همچنین به مزایای مجردی که او اکنون می تواند از آن لذت ببرد، نگاه می کنند. درمانگر به رائول کمک می کند تا با غم و اندوه و گناه خود در رابطه با طلاق ارتباط برقرار کند. او احساسات مثبت خود را نسبت به همسر سابقش بررسی می کند. او می تواند ترس های خود را در مورد ارتباط با فرزندانش بررسی کند.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

روانکاوی درمانی و نظریه ای است که بر اساس ضمیر ناخودآگاه بنا شده است. هدف روانکاوی این است که ترس ها و درگیری های سرکوب شده را به ذهن خودآگاه بکشاند تا بتوان آنها را درمان کرد. برخی از تکنیک های مورد استفاده در روانکاوی عبارتند از تعبیر خواب و تداعی آزاد. زیگموند فروید برای اولین بار در پایان قرن نوزدهم روانکاوی را پذیرفت و از آن زمان تاکنون تکامل یافته است. بیایید به برخی از مؤلفه های روانکاوی نگاه کنیم.

ذهن ناخودآگاه

مقایسه ای که کلیشه ای است و در عین حال کاملاً ضمیر ناخودآگاه را توصیف می کند، مقایسه آن با کوه یخ است. نوک کوه یخ که از آب بیرون می آید بزرگ و قابل توجه است و این ضمیر خودآگاه شما شامل احساسات، خواسته ها و سایر باورهای قابل مشاهده شماست. با این حال، زیر آب، بخشی نادیده و حتی بزرگتر از کوه یخ، ضمیر ناخودآگاه، حاوی احساسات، باورها، صفات، خاطرات و سایر افکاری است که در ذهن خودآگاه وجود ندارد. علیرغم اینکه در اکثر شرایط قابل مشاهده نیست، ضمیر ناخودآگاه استاد عروسک است و به شدت بر نحوه عملکرد و تفکر شما تأثیر می گذارد.

فروید معتقد بود که ناخودآگاه وجود دارد، زیرا اگر آگاه باشد، شما را تهدید می کند یا به شما آسیب می رساند. به عنوان مثال، برخی از آسیب ها ممکن است ناخودآگاه باشد، و اگر آن را به خاطر داشته باشید، ممکن است به شما آسیب برساند.

چگونه ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل می شود

راه های زیادی وجود دارد که ناخودآگاه می تواند به خودآگاه لغزش کند. گاهی اوقات از رویاها می آید. مواقع دیگر، از طریق لغزش های زبان به وجود می آید. به عنوان مثال، تمایلات جنسی اغلب از طریق لغزش زبان بیان می شود.

در مواقع دیگر، روانکاوی کلید بیرون کردن ذهن ناخودآگاه در فضای باز است. یکی از تکنیک هایی که فروید توسعه داد تداعی آزاد است.

تداعی آزاد شامل نشستن بیمار و هر چیزی که به ذهنش می رسد را به درمانگر می گوید. بیمار نباید هیچ فکری را سانسور کرده و در عوض تمام افکار خود را با درمانگر در میان بگذارد. این به درمانگر اجازه می دهد تا ببیند بیمار چگونه فکر می کند. نکته قضاوت درباره افکار نیست، بلکه در عوض کنجکاو باشید و خواسته های فرد را دریابید.

این بسیار آزاد است و هیچ یک از طرفین نمی دانند که چگونه پیش خواهد رفت. اغلب، درمانگر مضامین مختلف را بر اساس افکار به هم مرتبط می کند و در مورد خواسته های ناخودآگاه بیمار مفروضاتی می سازد. با این حال، هدف اصلی این است که بیمار خود را کشف کند و در مورد چیزهایی که باعث می‌شود او را تیک‌دار کند، اطلاعات بیشتری کسب کند.

اصطلاحات مربوط به روانکاوی 

روانکاوی از باورهای مختلفی تشکیل شده است که تکنیک ها را هدایت می کنند. موارد زیر همه ایده های مربوط به روانکاوی است.

کودکی فراموش شده

کسانی که روانکاوی می کنند بر این باورند که ویژگی ها و شخصیت افراد به ارث می رسد و آنچه در اوایل کودکی اتفاق می افتد در طول زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. این وقایع که در اوایل دوران کودکی اتفاق می‌افتند اغلب فراموش می‌شوند، اما می‌توانند شخصیت افراد را برای بهتر یا بدتر تغییر دهند. هر حادثه کوچکی که در کودکی دارید ممکن است شما را شکل دهد.

ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه بسیاری از رفتارهایی را که ما داریم به نمایش می گذارد. بسیاری از ویژگی های شخصیتی شما ممکن است ناشی از تمایلات ناخودآگاه باشد که انگشت گذاشتن روی آنها سخت است. ممکن است بخواهید با مطالعه در مورد شخصیت خود بهتر درک کنید.

سرکوب

وقتی سعی می کنید ناخودآگاه را به خودآگاه بیاورید، مقاومتی وجود خواهد داشت. این افکار ناخودآگاه ممکن است به شکل خاطرات سرکوب شده ظاهر شوند. با مطالعه  روانشناسی سرکوب بیشتر در مورد این موضوع بیاموزید .

درگیری آگاهانه و ناخودآگاه

هر زمان که درگیری بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود را تجربه می کنید، ممکن است منجر به عوارض جانبی مانند افسردگی یا اضطراب شود.

افشاگری های ظریف

راه هایی وجود دارد که می توانید ناخودآگاه خود را ببینید. این ممکن است از طریق رویاها، لغزش های زبان، یا خاطرات زودگذر، از جمله رفتارهای دیگری باشد که نمی توانید توضیح دهید.

رهایی

بر اساس روانکاوی، شما می توانید قبل از استفاده از درمان برای حل امیال و خاطرات ناخودآگاه خود، خود را با آوردن ناخودآگاه به جلوی ذهن خود آزاد کنید.

انتقال

از انتقال به عنوان محور اصلی روانکاوی یاد می شود و دلیل خوبی هم دارد. این زمانی اتفاق می افتد که مراجع شروع به فرافکنی احساسات خود در مورد شخص دیگری به درمانگر می کند. در درمان بسیار رایج است و می تواند به شکل تجربیات مثبت، تجربیات منفی یا حتی احساسات جنسی مانند عاشق شدن به درمانگر باشد.

انتقال ممکن است یک تعارض در درمان باشد، اما می تواند تجربه را نیز افزایش دهد. بیایید به سه شکل انتقال نگاه کنیم.

  • انتقال مثبت شامل در نظر گرفتن بخش های خوب روابط شما با درمانگر است. برای مثال، ممکن است با درمانگر خود به عنوان یک دوست خوب رفتار کنید و او را دوستی بدانید که بدون توجه به هر اتفاقی همیشه به شما گوش داده است.
  • انتقال منفی شامل گرفتن احساسات منفی و قرار دادن آنها بر روی درمانگر است. به عنوان مثال، ممکن است درمانگر خود را به عنوان یک معلم آزاردهنده یا یک شخصیت معتبر دیگر تصور کنید که شما را درک نمی کند.
  • انتقال جنسی بسیار جالب است. شما شروع به جذب درمانگر خود می کنید، چه جنسی باشد و چه عاشقانه. شما ممکن است احساسات خود را در مورد درمانگر خود از شخص دیگری که دوست دارید منتقل کنید.

یک شکل دیگر از انتقال وجود دارد به نام انتقال متقابل. این زمانی است که درمانگر احساسات خود را به مشتری فرافکنی می کند. درمانگر نیز مشکلات خود را دارد و انتقال متقابل می تواند نتیجه آن باشد.

اگر احساس می کنید در حال تجربه انتقال هستید، باید آن را با درمانگر در میان بگذارید. اعتراف کردن ممکن است خجالت آور باشد، اما باید برای کمک به پیشرفت درمانتان انجام شود.

نحوه عملکرد یک جلسه

وقتی به یک جلسه روانکاوی می روید، ممکن است چند بار در هفته حدود یک ساعت بروید. ویزیت مطب روانکاوی اغلب با کلیشه بیمار که روی کاناپه دراز کشیده و با درمانگر صحبت می کند که معمولاً دور از چشم است مطابقت دارد.

چیزی که می تواند درمان کند

روانکاوی می تواند بسیاری از مشکلات را درمان کند و برای موقعیت های مختلف مفید است. این موارد عبارتند از:

  • اضطراب و افسردگی. در حالی که افسردگی شدید ممکن است به درمان های شدیدتری نیاز داشته باشد، ممکن است دلیل ناخودآگاهی وجود داشته باشد که چرا شما اینقدر مضطرب یا افسرده می شوید. با صحبت کردن با یک درمانگر، می توانید به انتها آن برسید.
  • فوبیاها گاهی اوقات، فوبیای شما ممکن است ناشی از یک حادثه در دوران کودکی باشد و ممکن است به یاد نداشته باشید. روانکاوی می تواند دلیل فوبیای شما را دریابد و شما می توانید یاد بگیرید که چگونه بر آن غلبه کنید.
  • مسائل مربوط به عزت نفس ممکن است یک خاطره ناخودآگاه در دوران کودکی شما وجود داشته باشد که باعث کاهش عزت نفس شده است. از والدینتان که شدیداً از شما انتقاد می کنند تا کسی که به شما توهین می کند، چند دلیل وجود دارد که ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشید.
  • تروما. تروما می تواند از راه های مختلفی رخ دهد. لزوماً نباید چیز بزرگی باشد. به عنوان مثال، زمین خوردن و صدمه زدن به خود در زمانی که خیلی جوان هستید می تواند یک ضربه ناخودآگاه باشد. یک درمانگر به عمق آسیب های شما می پردازد و به شما می آموزد که چگونه می توانید از آنها عبور کنید.
  • مشکلات رابطه هر فردی ممکن است مشکل ازدواج یا مشکل خانوادگی داشته باشد و ممکن است دلیل ناخودآگاهی برای آن وجود داشته باشد. از یک مشاجره قدیمی گرفته تا مشکلی که در کودکی داشتید، درمانگر به شما کمک می‌کند این دلایل را در ذهن خود بیاورید و به شما اجازه می‌دهد که ببندید.
  • رفتارهای خود ویرانگر اینها شامل اعتیاد، خطرات غیرضروری و سایر رفتارهایی است که مزایای زیادی ندارند. فهمیدن اینکه این رفتارهای خود تخریبی ناشی از چه چیزی است می تواند به شما در بهبود زندگی کمک کند.
  • ناامیدی های جنسی رابطه جنسی پیچیده تر از آن چیزی است که فکر می کنید، و ناامیدی جنسی ممکن است ریشه در احساسات ناخودآگاه داشته باشد.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

ADHD مخفف نقص توجه و بیش فعالی است.

با مشکلاتی در زمینه توجه، سطح فعالیت و کنترل تکانه مشخص می شود. این سختی ها قبل از 7 سالگی وجود دارد و می تواند بسیاری از زمینه های زندگی کودک و خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.

گاهی اوقات به آن «اختلال هیپرکینتیک» می گویند. همچنین در مواقعی به عنوان «اختلال کمبود توجه» (ADD) نیز نامیده می‌شود، اگر مشکلات عمدتاً به دلیل مشکلات توجه و نه بیش فعالی باشد.

علائم اصلی ADHD در کودکان خردسال

مشکلات توجه، بیش فعالی و تکانشگری می تواند خود را به روش های زیر نشان دهد:

  • بی توجهی:
    • مشکلات گوش دادن
    • پیروی نکردن از دستورالعمل ها
    • مرتکب اشتباهات بی دقتی
    • به شدت حواس پرتی
    • رویای روز
    • فراموش کردن/از دست دادن چیزها
    • انجام ندادن وظایف
    • به راحتی خسته می شود
  • بیش فعالی:
    • قلع و قمع/ بی قراری
    • بی قرار، بدون اجازه صندلی را ترک می کند
    • زیاد حرف زدن
    • حرکت سریع و با قدرت
  • تکانشگری:
    • انتظار برای چیزهای سخت را پیدا کنید
    • کنترل/قطع مکالمه
    • در نوبت گرفتن مشکل دارند
    • دشواری در مقاومت در برابر وسوسه
    • قبل از اینکه سوال کامل شود پاسخ ها را تار کنید
    • ریسک پذیری/احساس خطر کم یا بدون احساس خطر

علائم اصلی ADHD در کودکان بزرگتر

کودکان بزرگتر علائمی مشابه کودکان کوچکتر نشان می دهند که رفتارهای پرخطر و تکانشی به طور فزاینده ای مشکل ساز می شود. تأثیر علائم بر تعاملات اجتماعی، روابط با همسالان، اعضای خانواده و معلمان و همچنین بر آسیب پذیری آنها آشکارتر و نگران کننده تر خواهد شد. همچنین فرد جوان مشکلات برنامه ریزی و سازمانی بیشتر و احتمالاً مشکلات رفتاری مهم تری از جمله مشکلات رفتاری را نشان خواهد داد.

ADHD در کودکان چقدر شایع است؟

ADHD یکی از شایع ترین اختلالات عصبی و رفتاری در کودکان و نوجوانان است.

حدود 1.5 درصد از کودکان 5 تا 15 ساله در انگلستان در هر نقطه معینی دارای ADHD هستند. بسته به نحوه انجام مطالعه، نرخ ها به طور قابل توجهی متفاوت است. شیوع می تواند تا 4 تا 8 درصد در جمعیت عمومی و تا 20 درصد در کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی افزایش یابد. در پسران بیشتر دیده می شود.

علائم اضافی ADHD

بیش از نیمی از کودکان مبتلا به ADHD دارای مشکلات رفتاری (تشنج) یا اختلالات رفتاری جدی تری مانند اختلال نافرمانی مقابله ای یا اختلال سلوک هستند. اغلب، این کودکان مشکلات یادگیری مانند نارساخوانی یا سایر مشکلات رشدی را با هماهنگی زبانی یا حرکتی خود مرتبط می‌کنند. برخی از کودکان مبتلا به ADHD همچنین دارای مشکلات ارتباط اجتماعی، رفتارهای تکراری، تیک، مشکلات مرتبط با اضطراب یا حتی افسردگی هستند. مورد دوم اغلب نادیده گرفته می شود زیرا این رفتار مخرب است که برای دیگران مشهودتر و چالش برانگیزتر است و بنابراین کانون نگرانی ها می شود.

آیا این رفتار باید هم در خانه و هم در مدرسه رخ دهد؟

تا حد زیادی بله. برخی از کودکان می توانند علائم ADHD و مشکلات رفتاری را در همه تنظیمات نشان دهند، اما برخی ممکن است در یک محیط با مشکلات بیشتری نسبت به سایر تنظیمات ظاهر شوند. به عنوان مثال، کودک ممکن است در مدرسه بیشتر تقلا کند زیرا وظایفش را انجام نمی دهد، بسیار حواسش پرت است و بنابراین با صحبت کردن و پیروی نکردن از دستورالعمل ها در طول درس، ترک صندلی، اجتناب از انجام وظایف یا حتی درگیری با دیگران به راحتی مزاحم می شود. برخی دیگر از کودکان ممکن است مشکلات رفتاری بیشتری در خانه داشته باشند، زیرا محیط ساختاریافته مدرسه، به ویژه اگر حمایت مناسب دریافت کنند، به آنها در مدیریت علائم ADHD در مدرسه کمک می کند.

وقتی مشکلات در خانه بیشتر مشهود است، برای والدین احساس درک و به خصوص سرزنش نشدن می تواند بسیار دشوار باشد.

همچنین، ممکن است کودک هر روز با همان درجه از مشکلات مواجه نشود. روزهای بد و خوبی خواهند داشت. این ارائه ممکن است تشخیص وجود ADHD را برای مدرسه دشوار کند زیرا ممکن است به نظر برسد که کودک می تواند رفتار خود را کنترل کند.

عوامل خطر برای ایجاد ADHD

ADHD ناشی از "والدین بد" نیست. علت واقعی همه موارد ADHD هنوز ناشناخته است، با این حال مواردی که ممکن است در این زمینه نقش داشته باشند عبارتند از:

  • آسیب‌پذیری ژنتیکی – ADHD معمولاً در خانواده‌ها دیده می‌شود، اما وراثت پیچیده است و بعید است که به یک نقص ژنتیکی مرتبط باشد.
  • عملکرد و ساختار مغز - تفاوت‌های کوچک احتمالی در مغز افراد مبتلا به ADHD، به عنوان مثال، تفاوت‌های اندازه در مناطق خاصی از مغز، طول بلوغ یا عدم تعادل شیمیایی.
  • سایر عوامل بالقوه عبارتند از: تولد نارس، داشتن وزن کم هنگام تولد، آسیب مغزی (به عنوان مثال، فیزیولوژیکی، یا به دلیل مصرف الکل/سیگار/دارو در دوران بارداری).

پیامدهای دراز مدت ADHD چیست؟

علائم ADHD می تواند منجر به پیشرفت تحصیلی ضعیف و رفتارهای مخرب شود که می تواند منجر به محرومیت از مدرسه و چندین اختلال در مکان های مدرسه شود که پیامدهایی برای پیامدهای آموزشی طولانی مدت دارد. کنترل ضعیف تکانه می تواند به طور جدی بر روابط همسالان و خانواده تأثیر بگذارد که منجر به کاهش عزت نفس، تمایل کمتر همسالان و خواهران و برادران به بازی با آنها، انزوای اجتماعی در مدرسه و افزایش استرس خانواده در محیط خانه می شود.

جوانان مبتلا به ADHD، به ویژه آنهایی که مشکلات رفتاری نیز دارند و از نظر اجتماعی منزوی هستند، در معرض هدایت آسان دیگران، سوء استفاده از مواد و درگیر شدن در رفتارهای پرخطر بیشتر و بیشتر هستند.

افراد جوان مبتلا به ADHD، به ویژه هنگامی که با اختلال سلوک همراه هستند، تماس بیشتری با سیستم عدالت کیفری دارند. ADHD همچنان برای نیمی از جوانان یک بیماری مخرب در بزرگسالی است.

کاری که والدین و مراقبان می توانند برای کمک به کودک مبتلا به ADHD انجام دهند

کودکان می توانند از کارهایی که با والدین و مراقبانشان انجام می شود برای رفع علائم ADHD مانند:

  • دستورالعمل های ساده بدهید
  • یک محیط کم محرک برای تکمیل تکالیف ایجاد کنید
  • اهداف واقع بینانه ای را برای تکالیف در نظر بگیرید، به عنوان مثال هر بار ده دقیقه
  • تقویت موفقیت
  • رفتارهای مخرب را مدیریت کنید

برنامه‌های والدینی که بر تقویت رفتار مطلوب تمرکز می‌کنند، می‌توانند مفید باشند، مانند کار کردن با کودک در مورد مسائل مربوط به عزت نفس، کنترل تکانه‌ها و عاطفی و اطمینان از سازگاری والدین در بین مراقبین، به عنوان مثال، در خانه و مدرسه.

آنچه معلمان می توانند برای کمک به کودک مبتلا به ADHD انجام دهند

معلمان می توانند به کودک کمک کنند تا بفهمد این تقصیر او نیست، اما ADHD یک ناتوانی است که باید مدیریت شود، حتی اگر ممکن است کارهای زیادی برای کمک به خود انجام دهند.

آن‌ها باید آموزش/یادگیری را به‌طور مناسب ارائه دهند، طوری که امکان سرعت‌دهی فردی کار، نزدیکی به معلم، استراحت‌های حرکتی، کمک کلاس، ساختاربندی بازی و استراحت‌های ناهار فراهم شود.

آنها می توانند با استفاده از اقتصاد نشانه ای، اهداف روشن و بازخورد به موقع، حمایت از کودکان با روابط با همسالان و مشاوره عاقلانه و آموزش روانی به مدیریت رفتارهای کلاس درس کمک کنند.

معلمان در حمایت از درمان با دارو و نظارت سیستماتیک بر هر مداخله مهم هستند. آنها کلید تسهیل یک برنامه مراقبت بهداشتی آموزشی مناسب و کمک به انتقال هستند.

معلمان همچنین باید به دنبال نشانه‌های پریشانی عاطفی، اضطراب یا افسردگی باشند زیرا این علائم می‌توانند علائم ADHD و رفتارهای مخرب را بدتر کنند.

چه زمانی کودک مبتلا به ADHD را ارجاع دهیم

بسیاری از کودکان سطحی از بی توجهی، بیش فعالی یا کنترل ضعیف تکانه را نشان می دهند، به ویژه زمانی که بسیار جوان، مضطرب یا زمانی که نیازهای یادگیری خاصی دارند.

با این حال، هنگامی که این علائم بیش از حد انتظار برای سن و سطح رشد کودک است و در یادگیری و سایر جنبه های عملکرد در مدرسه اختلال ایجاد می کند، باید برای ارزیابی بیشتر به متخصص ارجاع شود. حتی وقتی کج خلقی و سایر رفتارهای مخرب بیش از هر چیز دیگری مشهود است و تشخیص علائم ADHD به خودی خود دشوار است، همیشه عاقلانه است که به یک متخصص مراجعه کنید تا ADHD مورد بررسی قرار گیرد و به طور مناسب ارزیابی شود.

کودک مبتلا به ADHD را به چه کسی ارجاع دهیم

GP یا مدرسه SENCO (هماهنگ کننده نیازهای آموزشی ویژه) یا معلم می تواند با ارجاع به خدمات بهداشت روان محلی مانند CAMHS (خدمات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان)، متخصص اطفال محلی یا سایر خدمات پشتیبانی محلی مناسب کمک کند.

پس از اینکه کودک در یک سرویس بهداشت روان مناسب پذیرفته شد، برای درک بهتر مشکلات و توصیه به درمان، مورد ارزیابی قرار می گیرد.

چه درمان هایی برای ADHD موجود است

برنامه‌های آموزشی گروهی والدین/مراقبان – این برنامه‌ها آموزش روانی در مورد ADHD و مشکلات مربوط به آن ارائه می‌کنند و از مراقبین حمایت می‌کنند تا با استفاده از اصول تئوری یادگیری اجتماعی به رفتار کودک پاسخ دهند، به گونه‌ای که به کاهش بدرفتاری و افزایش رفتارهای اجتماعی کمک می‌کند.

آموزش فردی والدین/مراقب – این آموزش زمانی توصیه می شود که رفتار کودک بسیار شدید یا پیچیده باشد. این همچنین از اصول تئوری یادگیری اجتماعی برای کمک به مراقبان برای مدیریت رفتار نادرست استفاده می کند، اما می تواند بهتر با شرایط منحصر به فرد خانواده سازگار شود و می تواند شامل استفاده از آموزش زنده مهارت های والدین باشد.

برنامه های گروهی متمرکز بر کودک - این برنامه ها به کودکان بزرگتر با مهارت های اجتماعی و مهارت های حل مسئله، مدیریت استرس و کنترل عاطفی کمک می کند. آنها همچنین آموزش های روانی ارائه می دهند تا آنها شرایط و نحوه مدیریت علائم آن را بهتر درک کنند. در انجام این کار از راهبردهای شناختی- رفتاری استفاده می شود.

اغلب، کودکانی که به سن دبیرستان نزدیک می شوند، برای مدیریت مشکلات سازمانی، آماده شدن و شرکت در امتحانات، برنامه ریزی برای آموزش بیشتر و مدیریت روابط با همسالان، به کمک حرفه ای نیاز دارند.

درمان سایر مشکلات سلامت روان و رسیدگی به نیازهای یادگیری خاص اغلب در نحوه مدیریت ADHD تفاوت ایجاد می کند.

دارو – برخی از کودکانی که ADHD آنها شدید است نیاز به دارو دارند. طیف وسیعی از داروها استفاده می شود. هنگامی که این دارو تجویز می شود، نیاز به نظارت دقیق بر اثربخشی و عوارض جانبی دارد. یک متخصص متخصص (روانپزشک کودک یا متخصص اطفال) باید تجویز و نظارت را انجام دهد اما به حمایت والدین و برای کودکان بزرگتر به تبعیت و همکاری جوان نیاز دارد. اغلب پزشکان عمومی در ادامه تجویز و برخی از نظارت ها نیز کمک می کنند.

  • سامرند سلیمی