سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۱۴ مطلب در شهریور ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

در بسیاری از موارد اختلال بیش فعالی در کودکان تشخیص داده می‌شود اما والدین به‌خاطر مشکلات مالی، تردید در مصرف دارو یا برچسب‌گذاری‌های اجتماعی به‌دنبال درمان بیماری نمی‌روند. در برخی موارد نیز عدم تشخیص بیماری باعث عدم درمان می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهند علائم بیش فعالی در دخترها کمتر از پسرها ظاهر می‌شوند و علائم دخترها بیشتر به‌‌صورت بی‌توجهی بروز پیدا می‌کنند و باعث اختلال کمتری در کلاس درس، روابط اجتماعی و ... می‌شوند. به‌علاوه دخترها بهتر از پسرها به پنهان کردن علائم خود در محیط‌های عمومی می‌پردازند و در اکثر موارد اختلال بیش فعالی آن‌ها با افسردگی یا اضطراب اشتباه گرفته می‌شود. بنابراین بیماری آن‌ها تا سنین بزرگسالی بدون درمان باقی می‌ماند.

 

 

علائم بیش فعالی درمان‌نشده

برای پرداختن به عواقب بیش فعالی درمان‌نشده، شناخت علائم و نشانه‌ها بسیار مهم هستند. علائم شایع بیش فعالی در کودکان عبارت‌اند از:

  • بی‌توجهی و حواس‌پرتی
  • تکانشگری
  • بیش فعالی
  • سازمان‌دهی و مدیریت زمان ضعیف
  • فراموشی و بی‌نظمی
  • مشکل در پیروی از دستورالعمل‌ها
  • خیال‌پردازی‌های مکرر
  • ناتوانی در تکمیل وظایف
  • مشکل در تمرکز
  • بی‌قراری مداوم
  • حرف زدن زیاد
  • قطع حرف دیگران
  • عمل بدون فکر
  • ناتوانی برای منتظر ماندن در صف

 

تأثیر عدم درمان بیش فعالی بر عملکرد تحصیلی کودک

عدم درمان بیش فعالی در کودکان می‌تواند به عملکرد مدرسه آن‌ها آسیب برساند. درواقع کودکان درمان‌نشده برای تمرکز، سازمان‌دهی فعالیت‌ها، مدیریت زمان و به پایان رساندن وظایف دچار مشکل می‌شوند و این مسئله می‌تواند منجر به موارد زیر شود:

 

 

 

  • نمرات پایین‌تر. فراموشی، بی‌توجهی و بی‌نظمی منجر به اشتباهات یا فراموشی در انجام تکالیف می‌شوند. این مسئله می‌تواند منجر به نمرات ضعیف و عزت ‌نفس پایین کودکان در مدرسه شود.
  • تأخیر در یادگیری. بیش فعالی و مشکل در تمرکز، توجه کودکان را در کلاس دشوار می‌کنند و ممکن است کیفیت آموزشی مشابه همکلاسی‌های خود را دریافت نکنند.
  • افزایش احتمال تکرار پایه‌ای خاص. ناتوانی کودک در تمرکز و تأخیر او در یادگیری باعث می‌شود قادر به گذراندن موفقیت‌آمیز پایه‌ای خاص نباشد.
  • افزایش نرخ ترک تحصیل. بی‌توجهی، بی‌نظمی و ناتوانی در تمرکز در کودکان درمان‌نشده باعث واکنش‌هایی منفی از طرف والدین و معلمان شده که موجب کاهش علاقه‌ کودک به ادامه تحصیلی می‌شود.
  • افزایش ناامیدی کودک. کودکی که قادر نیست مانند همسالان خود پیشرفت کند و برچسب‌های مختلفی از طرف دیگران دریافت می‌کند، با ناامیدی و انزوا مواجه می‌شود.

درمان زودهنگام می‌تواند مشکلات تحصیلی کودکان بیش فعال را مدیریت کرده و آنها را برای موفقیت در مدرسه آماده کند.

 

 

اثرات اجتماعی و عاطفی عدم درمان بیش فعالی در کودکان

بیش فعالی درمان‌نشده می‌تواند به رفاه اجتماعی و عاطفی کودک آسیب برساند. کودکان درمان‌نشده ممکن است با کنترل تکانه، احساسات و توجه در طول مکالمه مشکل داشته باشند. آن‌ها در نوبت گرفتن، درک نشانه‌های اجتماعی و کنترل احساسات خود دچار مشکل می‌شوند که این مسئله باعث ایجاد مشکلاتی در دوست‌یابی می‌شود. ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی باعث بروز مشکلات زیر می‌شود:‌

  • دوستی‌های تیره و تار
  • افزایش احتمال قلدری
  • عزت‌ نفس پایین
  • اضطراب و افسردگی
  • احساس انزوا

درمان به‌موقع اختلال کمبود توجه و بیش فعالی می‌تواند به فرزند شما کمک کند تا روابط سالم و انعطاف‌پذیری داشته باشد.

 

تأثیر عدم درمان بیش فعالی بر رفتارهای ریسک‌پذیر کودکان

کودکان مبتلا به بیش فعالی درمان‌نشده ممکن است بیشتر درگیر رفتارهای مخاطره‌آمیز مانند رفتارهای زیر باشند:

  • تمایل به انجام رفتارهای ناسالم مانند سوءمصرف مواد یا بزهکاری
  • رفتار تکانشی و تصمیمات ضعیف
  • غفلت و فراموشکاری

این رفتارها می‌توانند اثرات ماندگاری بر سلامت و رفاه فرزند شما داشته باشند. مداخله زودهنگام می‌تواند راهبردهای مقابله‌ای و مهارت‌های تصمیم‌گیری را برای کاهش رفتارهای پرخطر به کودکان آموزش دهد.

 

تأثیر عدم درمان بیش فعالی بر عزت ‌نفس

چالش‌های موجود در زندگی کودک مبتلا به بیش فعالی درمان‌نشده می‌توانند عزت ‌نفس کودک را از بین ببرند. این مسئله باعث می‌شود کودک خود را فردی ناتوان یا ناکافی بداند و احساس ناامیدی و افسردگی کند. این امر به‌ویژه درمورد کودکانی که با بازخورد منفی از طرف معلمان و والدین درخصوص ناتوانی‌های خود در هنگام توجه، تمرکز یا مدیریت رفتار مواجه می‌شوند، صادق است.

از طرفی وقتی والدین نمی‌دانند فرزندشان به بیش فعالی مبتلا است، ممکن است به شکست او در عملکرد یا رفتار در مدرسه و عدم کنترل بر احساسات واکنش تندی نشان دهند. این مسئله باعث ایجاد استرس در محیط خانه و کاهش اعتمادبه‌نفس کودک می‌شود

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

سه تفاوت اصلی بین روانپزشکان و روانشناسان عبارتند از:

  1. روانپزشکان پزشک هستند، روانشناسان اینطور نیستند.

  2. روانپزشکان دارو تجویز می‌کنند، روانشناسان نمی‌توانند.
  3. روانپزشکان بیماری را تشخیص می‌دهند، درمان را مدیریت می‌کنند و طیف وسیعی از درمان‌ها را برای بیماری‌های روانی پیچیده و جدی ارائه می‌دهند. روانشناسان بر ارائه روان‌درمانی (گفتاردرمانی) برای کمک به بیماران تمرکز می‌کنند.

بسیاری از مردم روانپزشکان و روانشناسان را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند.

هم روانپزشکان و هم روانشناسان نحوه عملکرد مغز، احساسات، عواطف و افکار ما را درک می‌کنند. هر دو می‌توانند بیماری‌های روانی را با درمان‌های روانشناختی (گفتاردرمانی) درمان کنند.

با این حال، روانپزشکان قبل از گذراندن آموزش‌های تخصصی در زمینه سلامت روان، در دانشکده پزشکی تحصیل می‌کنند و پزشک می‌شوند. از آنجا که روانپزشکان پزشک هستند، ارتباط بین مشکلات روانی و جسمی را درک می‌کنند. آنها همچنین می‌توانند دارو تجویز کنند.

برای بررسی دقیق‌تر، تفاوت‌های اصلی مربوط به موارد زیر است:

  • آموزش
  • درمان‌های ارائه شده
  • شرایط درمان شده
  • گرفتن وقت ملاقات.

آموزش

روانپزشکان،  پزشکانی هستند که حداقل ۱۱ سال - معمولاً بیشتر - آموزش دیده‌اند. 

آنها ابتدا مدرک پزشکی خود را در دانشگاه دریافت می‌کنند. سپس حداقل ۱ یا ۲ سال به عنوان پزشک عمومی آموزش می‌بینند.

سپس آنها حداقل 5 سال آموزش در زمینه تشخیص و درمان بیماری های روانی را می گذرانند.  

روانشناسان  حداقل ۶ سال آموزش دانشگاهی و تجربه تحت نظارت دارند.

آنها همچنین ممکن است دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا در رشته روانشناسی باشند. اگر روانشناس دارای مدرک دکترا (PhD) باشد، می‌تواند خود را «دکتر» بنامد، اما پزشک نیست.  

روانشناسان بالینی آموزش ویژه ای در تشخیص و درمان بیماری های روانی دارند.

درمان‌های ارائه شده

روانپزشکان  می‌توانند طیف گسترده‌ای از درمان‌ها را بسته به مشکل خاص و آنچه که بهترین نتیجه را می‌دهد، ارائه دهند. این درمان‌ها عبارتند از:

  • دارو
  • مراقبت‌های پزشکی عمومی، از جمله بررسی سلامت جسمی و اثرات داروها
  • درمان‌های روانشناختی
  • درمان‌های تحریک مغز مانند درمان با تشنج الکتریکی (ECT).

روانشناسان  بر ارائه درمان‌های روانشناختی تمرکز دارند.

شرایط درمان شده 

روانپزشکان  تمایل دارند افرادی را درمان کنند که نیازهای پزشکی، روانی و اجتماعی آنها در نظر گرفته شده باشد.

اینها معمولاً افرادی با شرایط پیچیده هستند، به عنوان مثال:

  • افسردگی شدید
  • روان‌گسیختگی
  • اختلال دوقطبی.

کسی که اقدام به خودکشی کرده یا افکار خودکشی دارد، معمولاً توسط روانپزشک ویزیت می‌شود.

روانشناسان  بیشتر احتمال دارد افرادی را ببینند که شرایطی دارند که می‌توان با درمان‌های روانشناختی به طور مؤثر به آنها کمک کرد. این ممکن است شامل مشکلات رفتاری، مشکلات یادگیری، افسردگی و اضطراب باشد.

گرفتن وقت ملاقات

همانند تمام متخصصان پزشکی، برای مراجعه به  روانپزشک  به معرفی‌نامه از پزشک عمومی (پزشک خانواده) خود نیاز دارید.

برای مراجعه به  روانشناس  نیازی به معرفی‌نامه ندارید. با این حال، در استرالیا، یک پزشک عمومی می‌تواند شما را به عنوان بخشی از یک طرح درمان سلامت روان به یک روانشناس ارجاع دهد.

حدود ۴۰۰۰ روانپزشک در سراسر استرالیا و نیوزیلند مشغول به کار هستند، در حالی که حدود ۲۷۰۰۰ روانشناس ثبت شده وجود دارد.

همکاری

روانپزشکان و روانشناسان اغلب با هم همکاری می‌کنند. یک روانپزشک ممکن است ارزیابی و تشخیص اولیه را انجام دهد، سپس شما را برای درمان روانشناختی مداوم (گفتاردرمانی) به یک روانشناس ارجاع دهد.

روانپزشکان و روانشناسان همچنین در بیمارستان‌ها به عنوان بخشی از تیم‌های سلامت روان با هم همکاری می‌کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اگر درمان به درستی انجام شود، کار سختی است. مراجعین با عمیق‌ترین احساسات خود روبرو می‌شوند، با آنچه در زندگی و درونشان کارساز نیست روبرو می‌شوند و برنامه‌ای برای تغییر اتخاذ می‌کنند و ناراحتی ناشی از آن را تحمل می‌کنند. آنها گذشته را بررسی می‌کنند، اغلب دفاع‌های دیرینه را از بین می‌برند و عادت‌های چند دهه‌ای را که چنان ریشه دوانده بودند که ممکن است بخشی از هویت شخصی‌شان شده باشند ، کنار می‌گذارند و مسیر تغییر را هموار می‌کنند. این فرآیند به شجاعت فوق‌العاده‌ای نیاز دارد.

 

دقیقاً چه استعدادها و مهارت‌هایی برای کمک به دیگران جهت تبدیل درد به امکان لازم است؟ آموزش و مجوز مناسب داده می‌شود. همچنین یک کد اخلاقی نیز وجود دارد . قابل اعتماد بودن، توانایی برقراری ارتباط و در اولویت قرار دادن نیازهای مراجع، اصول اولیه برای درمانگران است. در بهترین حالت، درمان منجر به آزادی می‌شود. افراد با رها کردن خود از سازگاری‌هایی که برای زنده ماندن از گذشته انجام داده‌اند، می‌توانند به آینده‌ای رضایت‌بخش دست یابند. آنها پیشرفت می‌کنند، به موفقیت می‌رسند، ارتباط برقرار می‌کنند، عشق می‌ورزند و متحول می‌شوند.

 

دانستن اینکه درمان موفق مستلزم چیست، هم برای درمانگر و هم برای بیمار مهم است. مجله Psychology Today با چندین درمانگر صحبت کرد و از خوانندگان نظرسنجی انجام داد تا بفهمد که آنها برای چه چیزی در یک درمانگر ارزش قائل هستند. ما هفت ویژگی اساسی را شناسایی کردیم.

۱. اعتمادسازی

درمان از افراد می‌خواهد که اسرار خود را فاش کنند، ترس‌های خود را آشکار کنند و راه‌های جدیدی برای دیدن و بودن بیابند. این شاهکارها تنها در صورتی می‌توانند اتفاق بیفتند که بیماران احساس امنیت کامل و عدم قضاوت داشته باشند.

 

تحقیقات نشان می‌دهد که اثربخشی درمان به اتحاد درمانی - رابطه بین درمانگر و بیمار - بستگی دارد. این دو نفر باید حس قوی از تفاهم، اعتماد و امنیت را در خود ایجاد کنند. اعتماد پایه و اساس حس امنیت و ایمنی است. نوام شپانسر، روانشناس بالینی و استاد روانشناسی در دانشگاه اوتربین، می‌گوید: «بدون تفاهم، درمان نمی‌تواند ادامه یابد. این عنصر اساسی است.»

 

چگونه این حس ایجاد می‌شود؟ کنجکاوی اغلب بذر آن است. درمانگران بزرگ مجذوب تنوع تجربیات انسانی هستند و مشتاقند درباره فردی که روبرویشان نشسته است، بیشتر کشف کنند. مردم به کنجکاوی واقعی پاسخ می‌دهند؛ آنها شروع به احساس راحتی، اشتراک‌گذاری و اعتماد می‌کنند.

عنصر دومِ ارتباط، گوش دادن با دقت است. ایجاد درمان به عنوان یک اقدام که در آن بیمار احساس کند کاملاً شنیده می‌شود، ارتباط ویژه‌ای بین این دو ایجاد می‌کند. جنبه سومِ ارتباط، عدم قضاوت است که به بیمار اجازه می‌دهد تا آزادانه صحبت کند و به درمانگر اجازه می‌دهد تا شخصیت فرد را درک کند. شپانسر می‌گوید، این سه عنصر، هسته اصلی ارتباط هستند.

 

پس از ایجاد، ارتباط به طور مداوم از طریق تکنیک‌های مختلف پرورش می‌یابد تا حس امنیت و آرامش بیمار را عمیق‌تر کند. یک مسیر خلاقانه از پرسش‌ها می‌تواند بیمار را به خودشناسی سوق دهد. بحث دوره‌ای در مورد اهداف مشخص بیمار برای درمان و اصلاح آنها در صورت نیاز، به بیمار اطمینان می‌دهد که اهدافش همسو هستند. ارتباط ممکن است با کمی خودافشاگری توسط درمانگر در پاسخ به یک سوال مرتبط تقویت شود. این ارتباط ممکن است با ابراز خوش‌بینی در مورد توانایی بیمار برای تغییر، حفظ شود.

 

شپانسر زمانی با زن جوانی کار می‌کرد که با تنهایی و اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کرد . با این حال، او تمایلی به صحبت کردن نداشت و درمان متوقف شد. روزی، او با ظاهری لرزان وارد اتاق شد. وقتی شپانسر دلیلش را پرسید، او پاسخ داد که نمی‌تواند به او بگوید زیرا این موضوع او و کارکنانش را درگیر می‌کند. شپانسر او را تحت فشار قرار نداد؛ او این نظر را برای بعد نگه داشت. آنها در مورد دوران کودکی و رابطه‌اش با والدینش صحبت کرده بودند. پدرش خصمانه و بدرفتار بود؛ وقتی او نظر یا نیازی را ابراز می‌کرد، او را مورد آزار و اذیت ، انتقاد یا سکوت قرار می‌داد. شپانسر حدسی زد. بعداً در همان جلسه، او جرات کرد:

 

«من پدرت نیستم. می‌فهمی وقتی اینو می‌گم منظورم چیه؟»

«یعنی اگه بهت بگم واقعاً چه احساسی دارم، ناراحت نمیشی؟»

«درسته. من هرچی بهم بگی رو قبول می‌کنم و ازش استفاده می‌کنم تا تو رو بهتر بشناسم و کمکت کنم زندگیت رو بهتر کنی.»

زن سوءظن خود را مبنی بر اینکه اعضای تیم شپانسر او را مسخره می‌کنند، با او در میان گذاشت. شپانسر از شجاعت و صداقت او تشکر کرد. پاسخ شپانسر نه تنها نشانه‌ای از این بود که او پدرش نیست - او نظر او را پذیرفت و به آن احترام گذاشت - بلکه دریچه‌ای را برای درمانگر و بیمار باز کرد. شپانسر سپس پرسید که آیا اغلب احساس می‌کند دیگران پشت سرش علیه او توطئه می‌کنند؟ او همینطور بود.

 

این دو نفر سوءظن او به دیگران را بررسی کردند، که یک مکانیسم محافظتی بود. شپانسر جرأت کرد، شاید زمانی اینطور بود، اما حالا به توانایی او برای تعامل سالم با جهان آسیب می‌زد. شپانسر به قولش عمل کرد: او مانند پدرش واکنش نشان نداد و از این اطلاعات فقط برای کمک به او استفاده کرد. شپانسر می‌گوید: «تا زمانی که رابطه‌ای وجود داشته باشد، می‌توان از شکست‌ها یا اشتباهات بهبود یافت. اگر اینطور نباشد، هیچ مهارت یا آموزشی کارساز نخواهد بود.»

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

انواع دیگر متخصصان سلامت روان

علاوه بر مشاوران، مربیان، روانشناسان و روانپزشکان، انواع دیگری از متخصصان سلامت روان نیز وجود دارند که می‌توانند پشتیبانی و درمان مشکلات سلامت روان را ارائه دهند. برخی از این متخصصان عبارتند از:

  • مددکاران اجتماعی: مددکاران اجتماعی طیف وسیعی از خدمات را به افراد، خانواده‌ها و جوامع ارائه می‌دهند تا به آنها در حل مشکلات و بهبود رفاهشان کمک کنند. آنها ممکن است در کلینیک‌های سلامت روان، بیمارستان‌ها، مدارس یا سازمان‌های دولتی کار کنند.
  • کاردرمانگران : کاردرمانگران به افراد دارای مشکلات سلامت روان کمک می‌کنند تا توانایی خود را در انجام فعالیت‌های روزانه مانند لباس پوشیدن، آشپزی و تمیز کردن بهبود بخشند. آنها همچنین ممکن است با افراد برای توسعه مهارت‌های مقابله و مدیریت استرس همکاری کنند.
  • پرستاران سلامت روان : پرستاران سلامت روان در بیمارستان‌ها، کلینیک‌ها یا سایر مراکز، مراقبت و پشتیبانی را برای افراد دارای مشکلات سلامت روان ارائه می‌دهند. آنها ممکن است دارو تجویز کنند، گفتاردرمانی ارائه دهند و به افراد در توسعه مهارت‌های مقابله کمک کنند.
  • هنردرمانگران : هنردرمانگران از هنر و خلاقیت برای کمک به افراد در حل مسائل عاطفی، روانی و اجتماعی استفاده می‌کنند. آنها ممکن است با افراد، زوج‌ها، خانواده‌ها یا گروه‌ها برای ارتقاء بهبودی و ابراز وجود همکاری کنند.

اینها تنها چند نمونه از انواع متخصصان سلامت روان هستند که می‌توانند پشتیبانی و درمان برای مشکلات سلامت روان ارائه دهند. اگر مطمئن نیستید که بهترین فرد برای صحبت با چه کسی است، صحبت با پزشک عمومی یا پزشک خانواده می‌تواند مفید باشد.

نتیجه‌گیری

در پایان، درک انواع مختلف متخصصان سلامت روان و تخصص‌های آنها هنگام جستجوی پشتیبانی و درمان برای مشکلات سلامت روان مهم است.

مشاوران، مربیان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی، کاردرمانگران، هنردرمانگران و روانپزشکان (و البته سایر حرفه‌ها) همگی نقش مهمی در کمک به افراد برای غلبه بر چالش‌ها و بهبود رفاه آنها دارند.

حتماً سؤال بپرسید و متخصص مناسب نیازهای خاص خود را انتخاب کنید. امیدواریم این مقاله برخی از تفاوت‌های بین مشاوران، مربیان، روانشناسان و روانپزشکان را بیان کرده باشد، اما اگر هنوز مطمئن نیستید - در مورد بهترین انتخاب با یک متخصص صحبت کنید.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰


 

اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یک وضعیت سلامت روان است که در آن فرد افکار وسواسی و رفتارهای اجباری دارد.

اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند مردان، زنان و کودکان را تحت تأثیر قرار دهد. افراد می‌توانند از سن ۶ سالگی علائم را نشان دهند، اما اغلب در حدود بلوغ و اوایل بزرگسالی شروع می‌شود.

اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند ناراحت‌کننده باشد و به طور قابل توجهی در زندگی شما اختلال ایجاد کند، اما درمان می‌تواند به شما کمک کند تا آن را تحت کنترل داشته باشید.

علائم اختلال وسواس فکری عملی (OCD)

اگر مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) هستید، معمولاً افکار وسواسی و رفتارهای اجباری مکرری را تجربه خواهید کرد.

  • وسواس فکری، یک فکر، تصویر یا میل ناخواسته و ناخوشایند است که به طور مکرر وارد ذهن شما می‌شود و باعث احساس اضطراب، انزجار یا ناراحتی می‌شود.
  • وسواس عملی، یک رفتار یا عمل ذهنی تکراری است که احساس می‌کنید باید انجام دهید تا موقتاً احساسات ناخوشایند ناشی از فکر وسواسی را تسکین دهید.

برای مثال، کسی که ترس وسواس‌گونه از دزدی دارد، ممکن است احساس کند که قبل از ترک خانه باید چندین بار قفل بودن تمام درها و پنجره‌ها را بررسی کند.

زنان گاهی اوقات می‌توانند در دوران بارداری یا پس از تولد نوزاد خود دچار اختلال وسواس فکری-عملی شوند. وسواس‌ها ممکن است شامل نگرانی در مورد آسیب رساندن به نوزاد یا استریل نکردن صحیح شیشه شیر باشد. وسواس‌های عملی می‌توانند مواردی مانند بررسی مکرر تنفس نوزاد و افکار، تصاویر یا تمایلات مزاحم، ناخواسته و ناخوشایند باشند. این موارد می‌توانند باعث اضطراب شوند و منجر به رفتارهای تکراری شوند.

اگر مدام این افکار به سراغتان می‌آیند و بر زندگی روزمره‌تان تأثیر می‌گذارند، با پزشک عمومی یا مشاور سلامت خود صحبت کنید. آن‌ها می‌توانند از شما حمایت کنند یا در صورت نیاز شما را به یک تیم متخصص سلامت روان ارجاع دهند.

دریافت کمک برای اختلال وسواس فکری عملی (OCD)

افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی گاهی اوقات به دلیل احساس شرم یا خجالت، تمایلی به درخواست کمک ندارند.

وسواس فکری عملی مانند هر بیماری دیگری یک مشکل سلامتی است، بنابراین چیزی برای احساس شرم یا خجالت وجود ندارد. ابتلا به وسواس فکری عملی به این معنی نیست که شما "دیوانه" هستید و تقصیر شما نیست که به آن مبتلا هستید.

دو راه اصلی برای دریافت کمک وجود دارد:

  • خودتان را مستقیماً به یک سرویس گفتاردرمانی NHS ارجاع دهید 
  • به پزشک عمومی مراجعه کنید - آنها در مورد علائم شما سؤال می‌کنند و در صورت لزوم می‌توانند شما را به یک سرویس گفتاردرمانی محلی ارجاع دهند

اگر فکر می‌کنید یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان ممکن است مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی باشد، سعی کنید در مورد نگرانی‌هایتان با او صحبت کنید و پیشنهاد دهید که کمک بگیرد.


 

بعید است که اختلال وسواس فکری عملی (OCD) بدون درمان و حمایت مناسب بهبود یابد.

روش‌های درمانی اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)

برخی درمان‌های مؤثر برای اختلال وسواس فکری-عملی وجود دارد که می‌تواند به کاهش تأثیر آن بر زندگی شما کمک کند.

درمان‌های اصلی عبارتند از:

  • گفتاردرمانی - معمولاً درمان شناختی رفتاری (CBT) ، که به شما کمک می‌کند با ترس‌ها و افکار وسواسی خود روبرو شوید بدون اینکه آنها را از طریق اجبارها "درست کنید".
  • دارو - معمولاً نوعی داروی ضد افسردگی به نام مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) که می‌توانند با تغییر تعادل مواد شیمیایی در مغز به شما کمک کنند.

CBT معمولاً خیلی سریع اثر می‌کند. ممکن است تا ۱۲ هفته طول بکشد تا متوجه اثرات درمان با SSRI شوید، اما اکثر افراد در نهایت از آن بهره‌مند می‌شوند.

اگر این درمان‌ها کمکی نکنند، ممکن است موارد زیر به شما پیشنهاد شود:

  • یک SSRI جایگزین
  • ترکیبی از SSRI و CBT
  • یک داروی ضد افسردگی به نام کلومیپرامین

برخی افراد ممکن است برای درمان بیشتر به یک سرویس تخصصی سلامت روان ارجاع داده شوند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

شخصیت، شیوه تفکر، احساس و رفتاری است که یک فرد را از دیگران متمایز می‌کند. شخصیت به الگوی رفتاری و ویژگی‌های یک فرد اشاره دارد که از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی در او وجود دارد و دیرپا است. جنبه‌های شخصیت شامل نحوه تفکر افراد در مورد خودشان (مثلاً اعتماد به نفس یا عدم اعتماد به نفس)، نحوه ارتباط آنها با افراد (مثلاً خجالتی در مقابل دوستانه)، نحوه تفسیر و برخورد آنها با وقایع محیط و نحوه واکنش عاطفی آنها به همه این موارد است.

 

برای مشورت با روانپزشک خوب در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

برخی افراد آسان‌گیر هستند در حالی که برخی دیگر کنترل‌گر و سخت‌گیر هستند. برخی افراد در گفتن جوک خوب هستند، برخی دیگر دوست ندارند مرکز توجه باشند اما از خندیدن به جوک گفتن دیگران لذت می‌برند. برخی افراد بی‌خیال و اهل تفریح ​​هستند اما ممکن است در مورد سر وقت حاضر شدن در قرار ملاقات خیلی مسئولیت‌پذیر نباشند. برخی دیگر ممکن است کمتر احساساتی باشند اما وقتی می‌گویند کاری را انجام خواهند داد، می‌توان روی آنها حساب کرد. بدخلق بودن. مغرور بودن. شوخ‌طبعی خوب. سخاوتمند. ارزان. کمال‌گرا. بی‌دقت. کم‌حرف. اهل تفریح. اینها همه توصیفاتی از ویژگی‌های شخصیتی هستند. وقتی ویژگی‌های شخصیتی شدید می‌شوند، وقتی خشک و انعطاف‌ناپذیر می‌شوند و تعامل با افراد و مدیریت مشکلات زندگی را دشوار می‌کنند، ممکن است فرد دچار اختلال شخصیت باشد.

شخصیت یک فرد تحت تأثیر تجربیات، محیط (اطراف، موقعیت‌های زندگی) و ویژگی‌های ارثی قرار می‌گیرد. شخصیت یک فرد معمولاً در طول زمان ثابت می‌ماند.

تعریف «شخصیت سالم» آسان نیست، اما به طور کلی به فرد اجازه می‌دهد تا با استرس‌های عادی زندگی کنار بیاید و دوستی‌ها و روابط صمیمی رضایت‌بخشی را ایجاد و حفظ کند. البته، هر کسی روز بدی دارد و گاهی اوقات به شیوه‌ای غیرمعمول رفتار می‌کند. با این حال، هنگامی که الگوهای طولانی مدت تفکر، رفتار و پاسخ عاطفی، سفت و سخت، انعطاف‌ناپذیر و باعث پریشانی یا اختلال قابل توجه در عملکرد می‌شوند، اختلال شخصیت تشخیص داده می‌شود. برای طبقه‌بندی به عنوان اختلال شخصیت، شیوه تفکر، احساس و رفتار فرد از انتظارات فرهنگ منحرف می‌شود، باعث پریشانی یا مشکلات عملکردی می‌شود و در طول زمان ادامه می‌یابد.1 الگوی تجربه و رفتار معمولاً از اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و باعث پریشانی یا مشکلات عملکردی می‌شود. بدون درمان، اختلالات شخصیت می‌توانند طولانی مدت باشند.

انواع اختلالات شخصیت

در DSM-5-TR، ده نوع اختلال شخصیت خاص وجود دارد. 1 اختلالات شخصیت، الگوهای بلندمدت رفتاری و تجربیات درونی هستند که به طور قابل توجهی با آنچه انتظار می‌رود متفاوتند. آنها حداقل دو مورد از این حوزه‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند:

  • طرز فکر در مورد خود و دیگران
  • شیوه پاسخگویی عاطفی
  • شیوه ارتباط با دیگران
  • راه کنترل رفتار
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

بر اساس یک مطالعه جدید که ارتباط بین انگیزه‌های اقتصادی و تصمیم‌گیری پزشکی در طول زایمان را بررسی می‌کند، متخصصان زنان و زایمان زمانی که انگیزه‌های مالی برای انجام این کار وجود دارد، سزارین بیشتری انجام می‌دهند.

حدود ۱ از هر ۳ نوزادی که امروزه متولد می‌شوند، از طریق سزارین به دنیا می‌آیند، در حالی که این رقم در سال ۱۹۹۶، ۱ از هر ۵ نوزادی بود که از طریق عمل جراحی به دنیا می‌آمدند. در همین دوره زمانی، هزینه‌های پزشکی سالانه زایمان در ایالات متحده سالانه ۳ میلیارد دلار افزایش یافته است. تفاوت‌های قابل توجهی در میزان زایمان سزارین در نقاط مختلف کشور وجود دارد - به عنوان مثال، در لوئیزیانا، میزان سزارین تقریباً دو برابر آلاسکا است.

متخصصان زنان و زایمان در بسیاری از مراکز پزشکی برای سزارین دستمزد بیشتری دریافت می‌کنند. در یک مقاله کاری جدید که توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی منتشر شده است، ارین جانسون و ام. ماریت رهاوی ، اقتصاددانان مراقبت‌های بهداشتی ، محاسبه کرده‌اند که پزشکان ممکن است برای سزارین در مقایسه با زایمان طبیعی چند صد دلار بیشتر درآمد داشته باشند و یک بیمارستان ممکن است چند هزار دلار بیشتر درآمد داشته باشد.

جانسون و رهاوی تصمیم گرفتند دلایل افزایش تعداد زایمان‌های جراحی را از طریق یک رویکرد غیرمعمول بررسی کنند: آنها فرض کردند که وقتی خود بیماران تخصص و دانش پزشکی قابل توجهی داشته باشند، متخصصان زنان و زایمان کمتر تحت تأثیر انگیزه‌های مالی قرار می‌گیرند. در مقابل، محققان تصور کردند که وقتی بیماران اطلاعات بسیار کمی دارند، چنین انگیزه‌هایی ممکن است نقش بیشتری در تصمیم‌گیری پزشکی داشته باشند.

از برخی جهات، این مشابه اتفاقی است که وقتی افراد ماشین‌های خود را نزد مکانیک می‌برند، می‌افتد. افرادی که در مورد خودرو اطلاعات دارند، احتمالاً در برابر تعمیرات غیرضروری مقاومت می‌کنند، در حالی که کسانی که اطلاعات زیادی در مورد خودرو ندارند، کمتر احتمال دارد که با توصیه‌های مکانیک مشکلی داشته باشند.

جانسون و رهاوی تصور کردند که در زایمان، این به این معنی است که متخصصان زنان و زایمان وقتی بیمارانشان خودشان پزشک باشند، سزارین کمتری انجام می‌دهند.

جانسون می‌گوید: «ایده این است که پزشکان دانش پزشکی دارند. اگر متخصص زنان و زایمان به دلیل انگیزه مالی خود از بهترین درمان منحرف شود، بیمار [که یک] پزشک است می‌تواند در مقابل متخصص زنان و زایمان مقاومت کند. اما این ممکن است برای افراد غیرپزشک صادق نباشد، زیرا آنها به سادگی دانش پزشکی لازم برای دانستن اینکه آیا این سزارین [روش زایمان] مناسب برای آنهاست یا خیر را ندارند.»

محققان تعداد زیادی از تولدها را در کالیفرنیا و تگزاس از طریق پایگاه‌های داده‌ای که بررسی می‌کردند آیا مادران خودشان پزشک هستند یا خیر، پیگیری کردند.

جانسون می‌گوید: «ما دریافتیم که پزشکان حدود ۱۰ درصد کمتر احتمال دارد که سزارین انجام دهند. بنابراین به نظر می‌رسد متخصصان زنان و زایمان با بیماران پزشک خود متفاوت از بیماران غیرپزشک خود رفتار می‌کنند.»

جانسون می‌گوید بعید می‌داند که پزشکان از نقشی که انگیزه‌های مالی در تصمیماتشان ایفا می‌کند، آگاه باشند. بلکه به گفته‌ی او، تحلیل‌های متنوع اقتصاددانان نشان می‌دهد که انگیزه‌ها به طرق مختلف - اغلب به طور نامحسوس - بر رفتار تأثیر می‌گذارند.

در واقع، جانسون و رهاوی دریافتند که وقتی مراحل جراحی از قبل برنامه‌ریزی شده بود، هیچ تفاوتی در میزان سزارین بین مادران پزشک و مادران غیرپزشک وجود نداشت. تصمیمات سزارین برنامه‌ریزی‌شده کمتر ذهنی هستند - انواع شرایط پزشکی، مانند قرار گرفتن نوزاد در وضعیت بریچ، سزارین را ایجاب می‌کند.

او می‌گوید این اختلاف در چیزی که به عنوان سزارین‌های برنامه‌ریزی نشده شناخته می‌شود، رخ داده است، زمانی که برای زایمان تلاش می‌شود اما خوب پیش نمی‌رود. در این صورت بیمار و متخصص زنان و زایمان خود را در یک منطقه خاکستری می‌بینند، جایی که باید در مورد خاتمه دادن به زایمان و به دنیا آوردن نوزاد با جراحی تصمیم بگیرند.

جانسون و رهاوی همچنین نابرابری‌ها را در محیط‌های پزشکی که در آن‌ها به پزشکان حقوق ثابتی پرداخت می‌شد، تجزیه و تحلیل کردند. در این موارد، جانسون و رهاوی دریافتند که یک عامل بازدارنده برای انجام عمل‌های جراحی وجود دارد که معمولاً زمان بیشتری را می‌طلبد. در این محیط‌ها، تعداد بیشتری از مادرانی که پزشک بودند، نسبت به مادرانی که پزشک نبودند، سزارین شدند. جانسون می‌گوید احتمالاً این بدان معناست که برخی از مادران غیرپزشک که به سزارین نیاز داشتند، در این محیط‌ها سزارین نشدند.

جانسون پیشنهاد می‌کند که یک راه حل برای این نابرابری‌ها، دانش بهتر و توانمندسازی بیمار است.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

خوشحالم که گزارش دهم این دختر جوان آن شب در تخت خودش خوابید. اما اتفاقات و احساسات آن شب با من ماند و فرزندپروری خودم را به چالش کشید.

وقتی به رفتار او در خانه‌مان فکر کردم و سعی کردم درگیری در خانه‌اش را تصور کنم، به ذهنم رسید که ممکن است دلیل دیگری وجود داشته باشد که فرزندانمان برای ما بدتر از دیگران هستند. شاید ما به عنوان والدین، نقش بزرگتری از آنچه که دوست داریم بپذیریم، در درگیری با نوجوانانمان داریم. به یاد داشته باشید که فقط فرزندان ما نیستند که بدترین روی خود را در خانه نشان می‌دهند، ما هم این کار را می‌کنیم. بنابراین شاید لازم باشد که ما هم قدمی برداریم و مسئولیت بخشی از نقش خود را در این رابطه بر عهده بگیریم.

نمی‌گویم که همه تقصیر والدین است. منظورم این است که همه تقصیر بچه‌ها نیست. روابط یک خیابان دو طرفه است. شاید، فقط شاید، نگرش من نسبت به فرزندانم باعث شود که آنها احساس ناامیدی کنند، انگار که به اندازه کافی خوب نیستند یا در بدترین حالت، واقعاً آنها را بدون قید و شرط دوست ندارم.

 

برای مشاوره با روانشناس نوجوان در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

اگر در مورد اینکه می‌خواهم فرزندانم به تمام پتانسیل خود برسند جدی هستم، باید قدم پیش بگذارم و بزرگسال باشم و اعتراف کنم که گاهی اوقات بیش از حد واکنش نشان می‌دهم و بهترین الگو را به آنها نمی‌دهم. و باید این را به آنها بگویم. اشکالی ندارد که بگویید "من اشتباه کردم". پذیرفتن اشتباه شما به معنای گفتن این نیست که به فرزندتان حق داشته است. این به فرزندتان یاد می‌دهد که چگونه مسئولیت رفتار خود را بر عهده بگیرد. من بیش از حد واکنش نشان دادم چون به خودم اجازه دادم عصبانی شوم، نه به این دلیل که کس دیگری مرا عصبانی کرده است. من مسئول رفتار خودم هستم. اگر خودمان نتوانیم این درس بسیار مهم را به فرزندانمان بیاموزیم، چگونه می‌توانیم این درس بسیار مهم را به آنها بیاموزیم؟

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

تقویت عزت نفس در دوران نوجوانی

 
 
 
 
 
 
 
 
 

عوامل متعددی می‌توانند در ایجاد تصویر بدنی منفی و عزت نفس پایین در بین نوجوانان نقش داشته باشند.

سال‌های نوجوانی می‌تواند هم هیجان‌انگیز و هم چالش‌برانگیز باشد. این دوره‌ای است که انتظار می‌رود افراد جوان از نظر جسمی، عاطفی و ذهنی رشد کنند. دو مورد از مسائلی که به ندرت در مورد سلامت روان نوجوانان صحبت می‌شود، عزت نفس و تصویر بدنی است. عزت نفس پایین و اعتماد به نفس ضعیف نسبت به بدن می‌تواند به شدت بر زندگی یک نوجوان تأثیر بگذارد و منجر به عملکرد ضعیف تحصیلی، انزوای اجتماعی، چالش‌های سلامت روان، اختلالات خوردن و سایر پیامدهای منفی شود. 

عزت نفس به ارزشی که افراد برای خود قائل هستند اشاره دارد، در حالی که تصویر بدن به برداشت آنها از ظاهر فیزیکی‌شان اشاره دارد. هر دوی این عوامل برای رفاه اجتماعی و عاطفی فرد ضروری هستند. عزت نفس خوب و تصویر بدنی سالم منجر به سلامت روان مثبت، اعتماد به نفس و روابط خوب می‌شود. در مقابل، عزت نفس پایین و تصویر بدنی منفی می‌تواند منجر به افسردگی، اضطراب، رژیم غذایی شدید، انزوای اجتماعی، سوء مصرف مواد و عملکرد تحصیلی ضعیف شود. بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس بدن می‌تواند به نوجوانان کمک کند تا تاب‌آوری خود را افزایش دهند، عزت نفس خود را افزایش دهند و کیفیت کلی زندگی خود را بهبود بخشند.برای ارتباط با روانشناس نوجوان در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

عوامل متعددی می‌توانند در تصویر بدنی منفی و عزت نفس پایین در بین نوجوانان نقش داشته باشند. فشارهای اجتماعی برای مطابقت با استانداردهای زیبایی، انتظارات غیرواقعی از رسانه‌های اجتماعی، قلدری و انزوای اجتماعی از جمله عوامل رایج هستند. تکالیف مدرسه و فشارهای تحصیلی نیز می‌توانند بر عزت نفس نوجوان تأثیر بگذارند و او را به سمت احساس ناکافی و بی‌ارزشی سوق دهند.

چندین راهکار می‌تواند برای بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس در بین نوجوانان به کار گرفته شود. اول، والدین باید محیطی حمایتی و امن فراهم کنند که نوجوانانشان بتوانند احساسات و نگرانی‌های خود را ابراز کنند. آنها همچنین می‌توانند خود، چه در کلام و چه در عمل، الگوی عزت نفس سالم باشند. مدیران مدارس و ارائه دهندگان خدمات درمانی باید از طریق برنامه‌های آموزشی مبتنی بر مدرسه و خدمات پشتیبانی سلامت روان، مثبت اندیشی نسبت به بدن و پذیرش خود را ترویج دهند. معلمان همچنین می‌توانند پیام‌های مثبت در مورد تصویر بدنی را در برنامه درسی بگنجانند.

نوجوانان همچنین می‌توانند مسئولیت عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بر عهده بگیرند. در اینجا چند نکته برای کمک به آنها در ایجاد یک تصویر مثبت از خود آورده شده است:

۱- سبک زندگی سالمی داشته باشید که شامل عادات خواب خوب، ورزش منظم و رژیم غذایی سالم باشد.

۲- از سایت‌های رسانه‌های اجتماعی، برنامه‌های تلویزیونی یا مجلات منفی دوری کنید.

۳- بر ایجاد روابط مثبت تمرکز کنید و حلقه‌ای از دوستان حمایتگر پیدا کنید

۴- مهارت‌ها یا سرگرمی‌های جدیدی یاد بگیرید و فعالیت‌هایی را پیدا کنید که آنها را خوشحال و راضی کند.

بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس در بین نوجوانان برای ارتقای سلامت روان مثبت، روابط مثبت و رفاه کلی حیاتی است. عزت نفس پایین و تصویر منفی از بدن می‌تواند به شدت بر زندگی روزمره یک نوجوان تأثیر بگذارد و منجر به مشکلات سلامت روان طولانی مدت شود. مدیران مدارس، ارائه دهندگان خدمات درمانی، والدین و سازمان‌های اجتماعی می‌توانند با حمایت از برنامه‌ها و منابعی که تصویر مثبت از بدن و پذیرش خود را ترویج می‌دهند، کمک کنند. علاوه بر این، نوجوانان باید با پرورش عادات سالم، اجتناب از پیام‌های منفی و ایجاد شبکه‌های حمایتی قوی، برای محافظت از سلامت روان خود اقدام کنند. با همکاری یکدیگر، می‌توانیم از نوجوانان حمایت کنیم و اطمینان حاصل کنیم که آنها یک تصویر از خود سالم و مثبت ایجاد می‌کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

مهارت‌های ارتباط و تعامل اجتماعی

مهارت‌های ارتباط اجتماعی و تعامل می‌تواند برای افراد مبتلا به ASD چالش برانگیز باشد.

نمونه‌هایی از ویژگی‌های ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی مرتبط با اختلال طیف اوتیسم (ASD) می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • از تماس چشمی اجتناب می‌کند یا آن را حفظ نمی‌کند
  • تا ۹ ماهگی به اسم واکنش نشان نمی‌دهد
  • تا ۹ ماهگی حالت‌های چهره مانند شادی، غم، عصبانیت و تعجب را نشان نمی‌دهد.
  • تا ۱۲ ماهگی بازی‌های تعاملی ساده‌ای مثل پت و پهن کردن کیک انجام نمی‌دهد.
  • تا ۱۲ ماهگی از حرکات بسیار کم یا بدون حرکات خاص استفاده می‌کند (برای مثال، برای خداحافظی دست تکان نمی‌دهد)
  • تا ۱۵ ماهگی علایق خود را با دیگران به اشتراک نمی‌گذارد (مثلاً شیئی را که دوست دارد به شما نشان می‌دهد)
  • تا ۱۸ ماهگی برای نشان دادن چیزهای جالب به شما اشاره نمی‌کند.
  • تا ۲۴ ماهگی (۲ سالگی) متوجه آسیب یا ناراحتی دیگران نمی‌شود.
  • تا ۳۶ ماهگی (۳ سالگی) متوجه کودکان دیگر نمی‌شود و در بازی به آنها نمی‌پیوندد.
  • تا ۴۸ ماهگی (۴ سالگی) در طول بازی وانمود نمی‌کند که چیز دیگری است، مانند معلم یا ابرقهرمان.
  • تا ۶۰ ماهگی (۵ سالگی) برای شما آواز نمی خواند، نمی رقصد یا بازی نمی کند

برای ارتباط با روانشناس کودک در تهران اینجا کلیک کنید

رفتارها یا علایق محدود یا تکراری

افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) رفتارها یا علایقی دارند که ممکن است غیرمعمول به نظر برسند. این رفتارها یا علایق، ASD را از شرایطی که فقط با مشکلات ارتباط و تعامل اجتماعی تعریف می‌شوند، متمایز می‌کند.

نمونه‌هایی از رفتارها و علایق محدود یا تکراری مرتبط با اختلال طیف اوتیسم می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • اسباب‌بازی‌ها یا اشیاء دیگر را در یک ردیف می‌چیند و وقتی ترتیب آنها تغییر می‌کند، ناراحت می‌شود.
  • کلمات یا عبارات را بارها و بارها تکرار می‌کند (به آن پژواک‌گویی می‌گویند)
  • هر بار با اسباب‌بازی‌ها به یک شکل بازی می‌کند
  • روی قسمت‌هایی از اشیاء (مثلاً چرخ‌ها) تمرکز می‌کند.
  • از تغییرات جزئی ناراحت می‌شود
  • علایق وسواس‌گونه دارد
  • باید از روال‌های خاصی پیروی کند
  • دست‌هایش را به هم می‌زند، بدنش را تکان می‌دهد یا خودش را دایره‌وار می‌چرخاند
  • واکنش‌های غیرمعمولی به صدا، بو، مزه، ظاهر یا لمس اشیاء دارد.

 

 
 

 

سایر مشخصات

بیشتر افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) ویژگی‌های مرتبط دیگری نیز دارند. این ویژگی‌ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • مهارت‌های زبانی با تأخیر
  • مهارت‌های حرکتی با تأخیر
  • تأخیر در مهارت‌های شناختی یا یادگیری
  • رفتار بیش فعالی، تکانشی و/یا بی توجهی
  • صرع یا اختلال تشنج
  • عادات غذایی و خواب غیرمعمول
  • مشکلات گوارشی (مثلاً یبوست)
  • واکنش‌های خلقی یا عاطفی غیرمعمول
  • اضطراب، استرس یا نگرانی بیش از حد
  • فقدان ترس یا ترس بیشتر از حد انتظار

لازم به ذکر است که کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) ممکن است همه یا هیچ یک از رفتارهای ذکر شده در اینجا را نداشته باشند.

 

  • سامرند سلیمی