سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۱۵ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سی دی چیست؟

اختلال سلوک (CD) به مجموعه‌ای از رفتارهای مشکل‌آفرینی اطلاق می‌شود که توسط کودکان و نوجوانان به نمایش گذاشته می‌شود که ممکن است شامل تجاوز به شخص، حقوق یا دارایی او باشد. با پرخاشگری و گاهی اوقات فعالیت های قانون شکنی مشخص می شود.برای ارتباط با روانپزشک کودک در سعادت اباد به سایت ویان مراجعه کنید

CD یکی از گروهی از اختلالات رفتاری است که در مجموع به عنوان اختلالات رفتار مخرب شناخته می شود ، که شامل اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) و اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) می شود .

مداخله و درمان زودهنگام مهم است، زیرا کودکان مبتلا به CD درمان نشده در معرض افزایش خطر ابتلا به طیف وسیعی از مشکلات در دوران بزرگسالی خود از جمله مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی هستند.

ویژگی های سی دی

برخی از رفتارهای معمول یک کودک مبتلا به CD ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • امتناع از اطاعت از والدین یا دیگر شخصیت های مرجع
  • فرار از مدرسه
  • تمایل به استفاده از مواد مخدر، از جمله تنباکو و الکل، در سنین بسیار پایین
  • عدم همدلی با دیگران
  • رفتار کینه توزانه و انتقام جویانه
  • تهاجمی بودن به حیوانات
  • پرخاشگری به مردم، از جمله قلدری و آزار جسمی یا جنسی
  • تمایل به معاشرت در باندها
  • میل به شروع دعواهای فیزیکی
  • استفاده از سلاح در درگیری های فیزیکی
  • دروغ گفتن
  • رفتارهای قانون شکنی مانند دزدی، روشن کردن عمدی آتش، نفوذ به منازل، دزدی از مغازه، سوء استفاده جنسی و خرابکاری
  • تمایل به فرار
  • مشکلات یادگیری
  • عزت نفس پایین
  • تمایلات خودکشی

کودکی که در نهایت به CD مبتلا می شود، معمولاً در دوران کودکی تحریک پذیر و با خلق و خوی است – اگرچه اکثر نوزادان سخت به اختلال سلوک مبتلا نمی شوند. اختلال نافرمانی مقابله ای خفیف تر (ODD) معمولاً قبل از CD ایجاد می شود. سرکشی مداوم، خصومت و خلق و خوی محرک مو از ویژگی های رایج ODD هستند.

حدود یک سوم از کودکان مبتلا به CD همچنین دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD) هستند. از هر 5 کودک مبتلا به سی دی یک نفر افسرده است. CD معمولاً زمانی تشخیص داده می شود که کودک بین 10 تا 16 سال سن داشته باشد و پسرها معمولاً در سنین پایین تر از دختران تشخیص داده می شوند.

تأثیر خانواده

علل اختلالات رفتار مخرب ناشناخته است، اما محققان دریافته اند که در حالی که همه کودکان مبتلا به CD مشکلات خانوادگی ندارند، زندگی خانوادگی کودک یک عامل خطر قوی برای بسیاری است. برخی از عواملی که خطر ابتلا به CD را در کودک افزایش می دهد عبارتند از:

  • والدینی که برای رفتار کودک محدودیتی قائل نیستند
  • والدینی که عواقب رفتار غیرقابل قبول را دنبال نمی کنند (برای مثال، والدین ممکن است تهدید کنند که تلویزیون را برای یک شب کنار می گذارند، اما وقتی رفتار کودک تغییر نمی کند، آن را دنبال نمی کنند)
  • عدم نظارت والدین بر محل نگهداری کودک یا نوجوان
  • زندگی خانوادگی ناراضی با مشاجرات زیاد
  • فقر
  • خانواده بزرگ
  • والدین پرخاشگر، به ویژه از سوی پدر.
  • درگیری زناشویی
  • خشونت خانگی
  • والدین با مشکل سلامت روان
  • والدینی که درگیر رفتارهای قانون شکنی هستند
  • کودک آزاری
  • زندگی در مراقبت های نهادینه شده

عوامل دیگر

عوامل دیگری که ممکن است در ایجاد CD یا تشدید ویژگی های اختلال نقش داشته باشند عبارتند از:

  • جنسیت - احتمال ابتلای پسران به CD دو برابر بیشتر از دختران است
  • گروه همسالان
  • سوء مصرف مواد
  • اختلالات خلقی
  • مشکلات یادگیری
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • افسردگی
  • اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)
  • اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
  • آسیب مغزی

عواقب احتمالی

درمان نشده، برخی از عواقب احتمالی در بزرگسالی برای کودکان مبتلا به CD عبارتند از:

  • مشکلات سلامت روان، از جمله اختلالات شخصیت
  • افسردگی
  • اعتیاد به الکل
  • وابستگی به مواد مخدر
  • سبک زندگی قانون شکن

تشخیص سی دی

CD شباهت هایی با ODD و ADHD دارد که تشخیص را دشوار می کند. CD باید توسط روانشناس کودک یا نوجوان، روانپزشک کودک یا متخصص اطفال متخصص در زمینه اختلالات رفتاری به طور حرفه ای تشخیص داده شود.

متخصص ارزیابی خود را بر اساس مشاهده و مصاحبه با والدین، نوجوانان و معلمان انجام خواهد داد. رفتار نوجوان با چک لیستی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا مقایسه شده است. اگر معیارهای کافی برآورده شود، می توان تشخیص CD را انجام داد.

درمان سی دی

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در درمان کودک مبتلا به سی دی، غلبه بر بی‌اعتمادی آن‌ها نسبت به دیگران، به‌ویژه شخصیت‌های معتبر است. عدم تمایل کودک به پیروی از قوانین نیز باید در نظر گرفته شود. ممکن است مدتی طول بکشد تا عوامل مختلفی که در رفتار کودک نقش دارند کشف شود و اقدامات مناسب انجام شود.

درمان بستگی به فرد دارد اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • رفتار درمانی
  • درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • مدیریت خشم
  • مدیریت استرس
  • آموزش مهارت های اجتماعی
  • برنامه آموزش ویژه
  • آموزش مدیریت والدین
  • خانواده درمانی
  • درمان چند سیستمی
  • رویکرد یکپارچه خانواده، معلمان و سایر مراقبین
  • مدیریت هر گونه مشکل موجود
  • دارو (در صورت وجود افسردگی یا ADHD).

از کجا کمک بگیریم

  • پزشک عمومی (پزشک) شما – برای ارجاع به یک سرویس تخصصی
  • روانشناس کودک یا نوجوان
  • روانپزشک کودک
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

پس از درگیر شدن در دعواهای بی پایان با شریک زندگی خود، مقابله با ترس و اضطراب، مشاهده این ناامنی های مزاحم که ظاهر می شوند و مشکل در محل کار، شما در انتهای طناب خود هستید - و شریک زندگی شما نیز همینطور. شما به حدی از ناامیدی رسیده‌اید که می‌دانید چیزی باید تغییر کند و دیگر نمی‌توانید در وضعیت فعلی خود بنشینید. شما تصمیم گرفته اید که درمان قدم بعدی برای دریافت کمکی است که نیاز دارید ، و اکنون که جستجو را شروع کرده اید بیشتر از همیشه گیج شده اید. آیا به رابطه درمانی فردی یا زوج درمانی نیاز دارید ؟ همانطور که بیشتر پاسخ ها در زمینه روانشناسی و درمان به طور کلی ... بستگی دارد. 

 

آیا در ازدواج/رابطه خود مشکل دارید؟

اگر پاسخ منفی است، یا مشکل فقط علائم اضطراب، افسردگی یا اعتیاد شما را احاطه کرده است (یا چیز دیگری که در درجه اول شما را تحت تأثیر قرار می دهد)، درمان فردی احتمالاً راه حلی است. منظور از درمان فردی در واقع پرداختن به مواردی است که مختص یک فرد است و بیشتر بر علائم خاص مانند حملات اضطرابی، واکنش‌های سوگ، پاسخ‌های ضربه‌ای، علائم افسردگی یا افکار مزاحم متمرکز است . درمان فردی در این سناریوها بسیار مؤثر است، و داشتن فردی که بتواند گوش دهد، حمایت کند و تجارب اصلاحی شفابخش را ارائه دهد، همیشه مفید است .   با این حال (و این یک FUT بزرگ است)، شرکت در درمان فردی زمانی که مشکلی در رابطه وجود دارد یا بیشتر جلسات خود را صرف صحبت در مورد رابطه خود می کنید، می تواند آسیب های جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. 

 

اگر ازدواج من با مشکل مواجه شود، چرا درمان فردی ایده بدی است؟ 

تحقیقات نشان می‌دهد که مشتریانی که برای یک موضوع مرتبط با زوج‌درمانی به درمان فردی می‌پردازند، نسبت به افرادی که درگیر زوج‌درمانی هستند، به میزان قابل‌توجهی شریک زندگی خود را طلاق می‌دهند یا ترک می‌کنند.   این برای عوامل مختلفی است، اما چیزی که من معمولاً در مورد اتفاق می‌بینم/می‌شنوم این است که شریک زندگی در درمان فردی شرکت می‌کند، احساسات خود را تأیید می‌کند و به‌جای اینکه در چارچوب یک سیستم (در این مورد رابطه) به عنوان یک فرد توانمند می‌شود. . هیچ کس به اندازه کافی به مسئولیت خود مراجع در مشکلات رسیدگی نمی کند، زیرا درمانگر نمی تواند پویایی را از نزدیک مشاهده کند، و شریک زندگی درست از رابطه خود قدرت می گیرد - در این شرایط هیچ کس طرف رابطه نیست. بدون کسی که برای بهبودی هر دو شریک زندگی مشترک ریشه یابی کند یا راهی برای پایان دادن به رابطه سالم پیدا کند، امید چندانی وجود ندارد که به سمت خوبی پیش برود. 

 

مشکل دیگر کار بر روی یک مشکل رابطه به صورت فردی این است که طرف مقابل نمی داند چه چیزی در حال بحث است یا از ابزارهایی که به اشتراک گذاشته می شود، که باعث ایجاد انتظارات نادرست و شکست اجتناب ناپذیر می شود . اگر بخواهم درمان کنم و از ابزارهایی که درمانگرم به من می دهد استفاده کنم، اما شوهرم با خوشحالی از کاری که انجام می دهم بی خبر باشد و آنطور که من می خواهم به او پاسخ ندهد، احتمالاً تلخ می شوم بر ضد او باشد یا این باور را داشته باشید که درمان کار نمی کند.   اما این به شدت برای هر دو شریک درگیر ناعادلانه است.   وقتی بین انتظارات ما و واقعیت فضای زیادی وجود دارد و یک نفر در این موقعیت کاملاً نابینا است، این یک دستور العمل برای فاجعه و رنجش است. 

 

همچنین مطمئناً بازتابی از پویایی ناسالم موجود در رابطه است که با الگوی جدید تشدید خواهد شد. به احتمال زیاد شریکی که به درمان می رود بیش از حد کارکرده است، می خواهد همه چیز را اصلاح کند، مسئولیت بهتر کردن اوضاع را بر عهده می گیرد، طرف مقابل را کنار می زند یا از کمک امتناع می ورزد - و شریک غیر درمانی غافل است، نمی داند چگونه باید با او ملاقات کند. نیازهای شریک زندگی، عملکرد ناقص، هماهنگ نشده است، یا احساس می کند که به بیرون رانده شده است. این پویایی که به روشی جدید و متفاوت توسط یک حرفه ای تقویت می شود ، رابطه را نابود می کند. 

 

اگر بخواهم رابطه را تمام کنم چه؟ 

اگر به دنبال پایان دادن به رابطه هستید و قبلاً این تصمیم را گرفته اید، می توانید درمان فردی یا زوج درمانی را انتخاب کنید - اگرچه من هنوز زوج درمانی را توصیه می کنم . در پایان یک رابطه غم و اندوه وجود دارد ، و می‌توانید از درمان فردی حمایت لازم را دریافت کنید ، اما زوج‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا هم بهبود پیدا کنید و هم به روشی سازنده که محترمانه و معنادار است پیش بروید . همچنین می توانید روی جداسازی کار کنید و برنامه ای برای فرزندپروری مشترک ارائه دهید (اگر این بخشی از موقعیت باشد).

 

اگر همسرم از رفتن به زوج درمانی امتناع کند چه؟ 

اگر از شریک زندگی‌تان التماس کرده‌اید که با شما به درمان برود و او همچنان امتناع می‌کند، باید احساس خود را در مورد آن با یک متخصص بررسی کنید. همچنین تصمیمات بزرگی در مورد اینکه این برای شما چه معنایی دارد و چگونه می خواهید به جلو بروید، خواهید داشت .   اما فقط یک درمانگر فردی را برای این کار بزرگ انتخاب نکنید، این خیلی مهم است.   به یاد داشته باشید، اکثر درمانگران فردی برای مقابله با اختلالات مرتبط با علائم بسیار خاص آموزش دیده اند، نه مسائل مربوط به رابطه.  

 

توصیه می‌کنم اگر قصد دارید برای هر چیزی که اصلاً رابطه‌محور است، در درمان فردی شرکت کنید، این کار را با فردی که مخصوصاً برای کار با پویایی‌ها و سیستم‌های رابطه آموزش دیده است ، انجام دهید ، مانند یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز یا درمانگرانی که رویکرد سیستم‌گرا را ترجیح می‌دهند. این متخصصان روابط بین فردی را در سطوح متفاوتی نسبت به اکثر درمانگران فردی که به طور کلاسیک آموزش دیده اند، درک می کنند و هنگام کمک به مراجعان برای حل مشکلات رابطه، پیچیدگی ها و ملاحظات بسیار بیشتری را در نظر می گیرند. آنها رویکرد محدودی در پیش نخواهند گرفت یا شما را از رابطه تان توانمند نمی کنند، آنها می توانند نگاهی متعادل داشته باشند و به شما کمک کنند تا نقش خود را در پویایی واضح تر ببینید.  

 

در حالی که من شخصاً عاشق کار با زوج ها و افراد در درمان هستم، عادت داشتم این تعصب داشته باشم که مشکلات را می توان با استفاده از هر یک از روش ها پردازش و حل کرد. من واقعاً معتقدم که درمان فردی بسیار کمک می کند (مخصوصاً اگر با یک LMFT کار کنید که هنگام انجام درمان با شما دوباره به تصویر بزرگتر زندگی شما نگاه می کند)، اما دریافت کمک واقعی برای رابطه شما مستلزم این است که شخصی در پویایی شما بنشیند و به شما بگوید حقیقت در مورد آنچه اتفاق می افتد، و دانشی دارد که به شما کمک می کند تا به عنوان یک زوج در کنار هم بهبود پیدا کنید.   زوج‌های بدنام درمانگر و الهام‌بخش من، تری رئال ، نظر من را تغییر داده است زیرا مشکلات رابطه به شدت باید به صورت رابطه‌ای حل شود ، و به شرکا فرصتی می‌دهد تا چالش‌های خود را با هم مرور کنند. بالاخره در درمان فردی در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟ اگر این فقط رابطه شماست، در عوض آن را در زوج درمانی انجام دهید.

 

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

گروه زیادی از افراد در سراسر جهان، به انواع اختلالات شخصیتی دچار هستند؛ بنابراین، می‌توان گفت که اختلالات شخصیتی، از شایع بیماری ها و اختلالات روانی جامعه محسوب می‌شود. با توجه به پیچیدگی و گستردگی معضلات شخصیتی، این گروه، دارای معضلات زیرمجموعه‌ای متعددی خواهد بود:

  • اختلال شخصیت ضداجتماعی: این‌دست از افراد، مرتباً به قوانین، وجدان و احساسات، پشت می‌کنند و ممکن است علاوه بر عدم همدلی با سایر انسان‌ها، دائماً حق آن‌ها را نیز پایمال نمایند!

  • معضل شخصیت اجتنابی: در پی دچار شدن به این اختلال، افراد دائماً فکر می‌کنند که در جامعه، پذیرفته نمی‌شوند؛ درنتیجه، همواره از اجتماع، دوری خواهند کرد.

  • پارانوئید: نوعی دیگر از اختلال‌های شخصیتی است که بیمار نسبت به سایر افراد، حس بی‌اعتمادی خواهد داشت. حالت حاد این بیماری، بدین گونه خواهد بود که فرد، تمامی رفتارها و نیت‌های نزدیک‌ اشخاص زندگی خود را نیز، مخرب در نظر می‌گیرد؛ آن‌هم بدون ادله مناسب!

  • اسکیزوئید: این افراد، با سرد شدن رابطه‌ها و رفتارشان، دوری از اجتماع را انتخاب می‌کنند؛ آن‌چنان‌که حتی ممکن است اشخاص مبتلابه اختلال اسکیزوئید، از داشتن رابطه با صمیمی‌ افراد زندگی خود نیز، لذت نبرند.

اختلال شخصیت مرزی، معضل شخصیت وابسته، شخصیت‌های نمایشی و خودشیفته، رفتار وسواسی-جبری، اسکیزوتایپال و...، همگی از زیرمجموعه‌های اختلالات شخصیتی به شمار می‌روند.

افسردگی؛ در صدر شایع بیماری ها و اختلالات روانی

 

  • حس نیاز به داروهای مسکن، آرامش‌بخش و یا مصرف الکل

  • حس نارضایتی محض

  • یأس و دل‌زدگی

  • داشتن احساس باخت در افکار

  • نگاه تماماً منفی به آینده

  • تحریک‌پذیری بالا

  • فقدان تمرکز کافی

  • قائل نبودن ارزش کافی برای خود

  • حس بیمارگونه

  • خستگی مفرط

البته اختلالات افسردگی، گاهی در پی دچار شدن به یک بیماری سخت، پررنج و درد و لاعلاج، ممکن است سراغ افراد بیاید. فارغ از آن، حالات مختلف دیگری را نیز می‌توان برای اختلال افسردگی، در نظر داشت:

  • افسردگی اساسی: به‌مرور، تمامی خوشی‌های روحی فرد و میل وی به انجام بسیاری از کارها (که سابقاً از آن‌ها لذت می‌برده است)، از بین می‌رود؛ بدین ترتیب، کاملاً به موجودی گوشه‌گیر، عصبی، تحریک‌پذیر و اندوهگین، تبدیل می‌شود.

  • اختلالات افسردگی مزمن: این اختلال، با نام افسردگی مداوم نیز شناخته می‌شود که در کوتاه‌مدت، علائم محدود و ضعیفی دارد، اما به دلیل طولانی بودن فرآیند افسردگی مزمن، ممکن است وضعیت فرد درگذر زمان، روز‌به‌روز بدتر شود.

  • معضل بی‌نظمی خلقی: نوعی از افسردگی پرخاشگرانه است که غالباً در دوران کودکی افراد، مشاهده می‌شود و رفتار خشن و تحریک‌پذیری بسیار بالا، از خصوصیات آن به شمار می‌آید.

اختلال نارسایی پیش از قاعدگی نیز، یکی از شایع بیماری ها و اختلالات روانی است که همواره می‌تواند افسردگی‌های شدید کوتاه، مقطعی و غیر مزمن را در بانوان به وجود بیاورد.

معضلات روانی مربوط به تغذیه و خوردن

یکی از شایع بیماری ها و اختلالات روانی قابل‌مشاهده در جامعه، به معضلات روانی مرتبط با تغذیه و غذا خوردن، مربوط می‌شود. جالب است بدانید که تشخیص این معضل (در انواع مختلف پرخوری یا بی اشتهایی عصبی)، برای افراد عادی، بسیار سخت خواهد بود. در بسیاری از موارد، افسردگی می‌تواند موجب ایجاد اختلالاتی در خوردن شود. همچنین، رژیم‌های غذایی سنگین و تغییر ناگهانی سیستم بیولوژیک بدن نیز، در این امر بی‌تأثیر نخواهد بود. برخی از اختلالات زیرمجموعه‌ای این گروه، عبارت‌اند از:

  • اختلال پیکا: از جالب‌ و شایع بیماری ها و اختلالات روانی مربوط به غذا خوردن، می‌توان به اختلال پیکا اشاره نمود. با دچار شدن زنان باردار یا کودکان به این معضل، آن‌ها ممکن است هوس کنند که مواد غیرخوراکی (نظیر صابون، بنزین، خاک، رنگ و...) را مصرف کنند.

  • بی اشتهایی عصبی: معمولاً افراد مبتلابه این اختلال، از افزایش وزنشان می‌ترسند؛ بنابراین، با مصرف کم‌ مقدار غذا، همواره وزن کمی دارند.

  • پرخوری عصبی: این گروه از بیماران، ابتدا شدیداً غذا می‌خورند و سپس، می‌خواهند با انجام اقدامات جبرانی همانند، ورزش سنگین، تهوع عمدی و مصرف داروهای خاص، بار استرس خود را کم کنند.

  • اختلالات نشخوار: در پی این اختلال عجیب، فرد، غذایی را که قبلاً جویده را به بیرون ریخته و دوباره آن را قورت خواهد داد!

معضلات مربوط به پرخوری بدون احساس جبران نیز، در خانواده اختلالات غذا خوردن، قرار داده می‌شوند.

اختلال دوقطبی؛ از شایع بیماری ها و اختلالات روانی

معمولاً از مهم‌ علائم دچار شدن افراد به مشکلات روانی دو قطبی، کاهش فعالیت و انگیزه و تغییر شدید رفتارهای روزمره فرد خواهد بود. مبتلایان به اختلالات دوقطبی، معمولاً 2 دوره مهم و متوالی را در پیش دارند:

  • دوره شیدایی: برخلاف حالت افسردگی، سطح اکتیو بودن و انرژی افراد، در دوره شیدایی، بیشتر می‌شود. اگرچه داشتن انرژی مناسب، همیشه عادی به نظر می‌رسد؛ اما خانواده‌ها باید وجود رفتارهای شاخص دوره شیدایی، نظیر بیهوده چرخیدن، تحریک‌پذیر شدن، هذیان گفتن، حواس‌پرتی شدید و... را تشخیص دهند.

  • دوره افسردگی: طی این دوره، فرد شدیداً دچار اندوه می‌شود. افراد در این دوره، میل بسیار پایینی برای انجام کلیه اقدامات خود دارند. داشتن حس غمگینی طولانی، احساس گناه و فکر به خودکشی، از دیگر ویژگی‌های بارز این دوره است.

همواره در لیست شایع بیماری ها و اختلالات روانی، به نام «اختلالات دو قطبی» برمی‌خوریم. حال بایستی بدانید که مطابق آمارهای جهانی، حدود هشتاد درصد دلیل ابتلا به این معضل، ژنتیکی، تشخیص داده‌شده است.

اسکیزوفرنی و دیگر معضلات روان‌پریشی

برخلاف پارانوئید، معضل روانی اسکیزوفرنی، یک اختلال مغزی سخت و چندلایه به شمار می‌رود. معمولاً افراد در سنین نوجوانی تا جوانی، به این معضل دچار می‌شوند و در ذهن خود، واقعیات را تحریف می‌کنند؛ بنابراین، نمی‌توانند به احساسات خود، غالب شوند و تفکر صحیحی داشته باشند. آمار تکان‌دهنده در این رابطه، نشان می‌دهد که تنها 20-30 درصد از این بیماران، دوره‌های کوتاه اسکیزوفرنی را تجربه می‌کنند؛ در میان باقی بیماران، با نوع حاد و مزمن روبه‌رو هستیم و ده درصد از این افراد دارای حالات مزمن نیز، نهایتاً به سمت خودکشی می‌روند!

به‌طورکلی، برای اسکیزوفرنی، علائم مختلفی مانند، توهم، کاهش انگیزه، عدم درک و تفکر صحیح نسبت به موضوعات و چالش‌های مختلف، عدم پذیرش واقعیات، گوشه‌گیری و...، ذکر می‌شود.

مشکلات روانی و اختلالات تجزیه‌ای

مجموعه اختلال‌های گسستی (تجزیه‌ای)، از دیگر موارد لیست شایع بیماری ها و اختلالات روانی محسوب می‌شود. بیمارانی که به آسیب‌های روانی تجزیه‌ای دچار می‌شوند، ممکن است با درصد بندی‌های مختلفی، از احساسات، هویت، تصورات مثبت و خاطرات خود، گسست پیدا کنند. در پی بروز این مشکل، معمولاً روانشناسان از دارو برای درمان بیمار خود استفاده نمی‌کنند؛ بلکه سعی می‌شود با جلسات تک‌نفره و گروهی، ارتباط مجدد و مستحکمی میان «فرد» و «خاطرات و تفکرات مثبت پیشین وی» به وجود بیاید.

چنانچه فرد با فاصله گرفتن از هویت خود، مرتباً خود را در یک‌سری رؤیاها و رخدادهای غیرواقعی ببیند، احتمالاً به اختلالات تجزیه‌ای دچار شده است. پارامترهایی نظیر فراموش نمودن هویت خود، فاصله از رؤیاهای مثبت، طی نکردن مسیر پیشرفت، افت شدید شخصیت، وارونه دیدن واقعیت‌ها، مشکل مدیریت احساس، فقدان تمرکز شدید، عدم ثبات در رفتارهای روزمره، عدم تعلق‌خاطر به خاطرات گذشته و هویت نزدیکان، باور نداشتن به واقعی بودن جهان، داشتن حس اجبار برای انجام برخی از امور روزمره و...، همگی از مهم‌ علائم اختلالات گسستی و معضلات هویت تجزیه‌ای محسوب می‌شوند.

برای ارتباط با روانپزشک در سعادت آباد اینجا کلیک کنید.

جمع‌بندی

پرواضح است که هریک از شایع بیماری ها و اختلالات روانی، می‌توانند خطرات و اثرات ویژه‌ای را برای سلامتی انسان‌ها به دنبال داشته باشند؛ به‌خصوص که در برخی از موارد اختلالات، فرد نهایتاً به خودکشی فکر خواهد کرد. علاوه بر خطرات مرگ، بایستی توجه داشت که اختلالات روانی مزمن و غیر مزمن، همواره به‌طور بلندمدت و کوتاه‌مدت، بر روی آموزش، احساس همدلی و نوع‌دوستی، افزایش تعاملات، اجتماع‌پذیری، داشتن حس مثبت، ارائه خدمات صادقانه و...، تأثیر می‌گذارد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

کوکائین یک محرک قوی CNS (سیستم عصبی مرکزی) است. علائم مصرف کوکائین شامل کوتاه مدت، احساس سرخوشی شدید، افزایش انرژی، پرحرفی و بیش فعالی است.

برای ارتباط با   روانپزشک خوب در سعادت آباد تهران اینجا کلیک کنید.

 

 

 

برای جلوگیری از تجربه کاهش کک، مردم اغلب دارو را برای حفظ مقدار زیاد مصرف می کنند. متأسفانه، این رفتار مخاطره آمیز به طور قابل توجهی احتمال ایجاد وابستگی و اعتیاد به کوکائین را افزایش می دهد. همچنین می تواند منجر به علائم خطرناکی مانند افزایش ضربان قلب، آریتمی و غیره شود.

 

علائم کاهش کوکائین

کاهش کوکائین، که اغلب به عنوان تصادف کوکائین یا خماری کوکائین شناخته می شود، پس از از بین رفتن اثرات مصرف کوکائین رخ می دهد. در طی یک تصادف کک، افراد طیفی از علائم را تجربه می کنند که شدت آنها بسته به عوامل متعددی متفاوت است. 

در اینجا برخی از علائم رایج تصادف کوکائین آورده شده است:

  • خستگی : یکی از علائم اولیه خستگی مفرط و بی حالی است. افراد ممکن است از نظر جسمی و روانی احساس خستگی کنند.
  • افسردگی : کاهش کوکائین اغلب منجر به احساس غم و اندوه، ناامیدی و حتی افسردگی بالینی می شود . این افت عاطفی می تواند بسیار شدید باشد.
  • افزایش اشتها : بسیاری از افراد در طول کاهش مصرف کوکائین، هوس شدید غذا را تجربه می کنند که منجر به پرخوری می شود.
  • بی قراری : بی قراری و عدم توانایی در آرامش در این مرحله رایج است. افراد ممکن است احساس آشفتگی و اضطراب کنند.
  • اختلالات خواب : بی خوابی یا اختلال در الگوهای خواب مکرر است و استراحت کافی را دشوار می کند.
  • عصبانیت : برخی از افرادی که از کوکاکولا پایین می آیند ممکن است به راحتی عصبانی یا عصبانی شوند. تحمل استرس نیز معمولاً در طول کاهش کک کاهش می یابد.
  • میل شدید : میل شدید به کوکائین بیشتر می تواند در طول دوره کاهش ادامه یابد، که می تواند به اعتیاد کمک کند.
  • مه ذهنی : کوکائین می تواند علائم روانی ایجاد کند و در این مدت بر توانایی های شناختی تأثیر بگذارد. این می‌تواند منجر به مشکلاتی در تفکر واضح و تصمیم‌گیری در طول خماری کوک شود.
  • رویاهای واضح : برخی از افراد گزارش می دهند که در طول سقوط، رویاهای واضح و اغلب ناراحت کننده دارند.
  • کند شدن فعالیت : ممکن است افراد از نظر ذهنی و جسمی کند شده احساس کنند.

شدت و مدت این علائم می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. کمک و حمایت حرفه ای می تواند به کسانی که با اعتیاد به کوکائین دست و پنجه نرم می کنند کمک کند. برنامه‌های درمانی می‌توانند به مدیریت مؤثر علائم کم‌دون کمک کرده و به سمت بهبودی کار کنند.

 

 

 

کاهش کوکائین چقدر طول می کشد؟

به طور کلی، مدت زمان کاهش کوکائین می تواند از ساعت ها تا چند روز ادامه داشته باشد. با این حال، برای مصرف کنندگان طولانی مدت کوکائین، علائم ترک کوکائین می تواند هفته ها یا حتی ماه ها پس از آخرین استفاده باقی بماند.

گفته می شود، مدت زمان کاهش کوکائین بسته به عوامل مختلفی متفاوت است. این عوامل عبارتند از دفعات مصرف، متابولیسم فرد و میزان مصرف کوکائین.

چگونه از کوکاکولا پایین بیایم

پایین آمدن از کوکائین می تواند چالش برانگیز باشد. علائم می تواند شامل افسردگی، خستگی، تحریک پذیری، افزایش اشتها و بی قراری باشد. در مرحله اول، مقدار زیادی آب بنوشید تا هیدراته بمانید زیرا مصرف کوکائین می تواند منجر به کم آبی بدن شود. خوردن وعده‌های غذایی متعادل می‌تواند به تثبیت سطح قند خون و کاهش برخی از خستگی‌های مرتبط با کم‌دون کمک کند.

در طول خماری کوکائین، استراحت کافی حیاتی است. سعی کنید خواب کافی داشته باشید تا به بهبودی بدنتان کمک کنید. علاوه بر این، انجام فعالیت های بدنی سبک مانند پیاده روی می تواند به تقویت خلق و خوی شما و کاهش بی قراری کمک کند.

تکنیک های کاهش استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا یوگا را تمرین کنید تا ذهن خود را آرام کنید.

با دوستان یا اعضای خانواده تماس بگیرید که می توانند در این زمان چالش برانگیز از حمایت عاطفی برخوردار شوند.

متخصصان پزشکی می توانند برای مدیریت علائم ترک و رفع اعتیاد زمینه ای راهنمایی و دارو ارائه دهند.

به دنبال مشاوره پزشکی حرفه ای و درمان تخصصی اعتیاد برای خماری کک باشید. 

درمان خماری کوکائین

تجربه خماری کوکائین، که به عنوان کمون نیز شناخته می شود، می تواند ناراحت کننده باشد. در اینجا چند گزینه درمانی برای کمک به کاهش علائم و بهبود ایمن وجود دارد:

  • هیدراتاسیون : برای مبارزه با کم آبی که یکی از عوارض جانبی رایج مصرف کوکائین است، مقدار زیادی آب بنوشید.
  • غذای مغذی : برای بازیابی سطح انرژی و تثبیت قند خون، وعده های غذایی سالم و متعادل مصرف کنید.
  • استراحت : خواب کافی داشته باشید تا به بدن شما اجازه ریکاوری و شارژ مجدد بدهد.
  • کمک حرفه ای : کمک گرفتن از یک متخصص بهداشت روان که در زمینه اعتیاد تخصص دارد را در نظر بگیرید. آنها می توانند راهنمایی و پشتیبانی برای غلبه بر مصرف کوکائین ارائه دهند.
  • گروه‌های حمایتی : پیوستن به گروه‌های پشتیبانی می‌تواند حسی از جامعه و درک را در حین کار برای بهبودی ایجاد کند.
  • CBT (درمان رفتاری شناختی (CBT) : CBT  یک رویکرد درمانی بسیار موثر برای مقابله با اعتیاد است. می تواند به شما در شناسایی محرک ها و توسعه استراتژی های مقابله ای کمک کند.
  • درمان تشخیص دوگانه : اگر در کنار اعتیاد به کوکائین، اختلالات سلامت روانی همزمان دارید، درمان تشخیص دوگانه می‌تواند به شما کمک کند.
  • مشاوره فردی : جلسات مشاوره انفرادی می تواند به شما در کشف علل ریشه ای اعتیاد کمک کند.
  • مصاحبه انگیزشی : این رویکرد درمانی می تواند انگیزه شما را برای تغییر رفتارهای اعتیادآور و تعهد به بهبودی افزایش دهد.
  • خدمات مراقبت پس از درمان : پس از تکمیل درمان، پشتیبانی مداوم از طریق خدمات مراقبت های پس از آن می تواند به شما در حفظ هوشیاری و جلوگیری از عود کمک کند. 
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) در کودکان یک تفاوت در رشد مغز است که می تواند بر توانایی تمرکز و خودکنترلی آنها تأثیر بگذارد.

این یکی از شایع ترین اختلالات مغزی در کودکان است که تقریباً 10 درصد از کودکان را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که اغلب در کودکان تشخیص داده می شود، ADHD می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

علائم ADHD از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. اما بیشتر کودکان تمایل دارند ترکیبی از این علائم کلیدی را نشان دهند:

  • بی توجهی کودک شما ممکن است در توجه کردن مشکل داشته باشد یا به راحتی حواسش پرت شود.
  • تکانشگری. کودک شما بدون فکر کردن رفتار می کند، مثلاً حرف دیگران را قطع می کند.
  • بیش فعالی. کودک شما دائماً در حال حرکت است، بیش فعال است یا بیش از حد صحبت می کند. 

علائم بیش فعالی و تکانشگری عبارتند از:

  • بی قراری
  • در حال پیچیدن
  • زمان سختی است که برای کارهای آرام ثابت بنشینید
  • دویدن یا کوهنوردی در زمان های نامناسب
  • زیاد حرف زدن یا قطع حرف زدن
  • مشکل در انتظار نوبت آنها

علائم بی توجهی عبارتند از:

  • مشکل در اتمام کارها
  • از دست دادن چیزها اغلب
  • فراموشی
  • بی سازمانی
  • به راحتی منحرف شدن
  • مرتکب اشتباهات بی دقتی
  • به نظر نمی رسد گوش کند

ممکن است قبل از مشاهده علائم بی توجهی یا تکانشگری متوجه علائم بیش فعالی شوید.

علائم ADHD در کودکان نوپا

در حالی که اکثر پزشکان حداقل تا سن 4 سالگی کودک را مبتلا به ADHD تشخیص نمی دهند، برخی از کودکان ممکن است قبل از آن علائم را نشان دهند. بیشتر علائم ADHD بسیار شبیه رفتار معمولی کودکان نوپا است. اما چند نشانه بالقوه وجود دارد که نشان می دهد فرزند خردسال شما ممکن است ADHD داشته باشد:

  • آنها اغلب در پیش دبستانی یا مهد کودک دچار مشکل می شوند. 
  • رفتار آنها با اکثر بچه های هم سن متفاوت است

 

علائم کودک شما تا حد زیادی تعیین می کند که کدام یک از سه نوع اصلی ADHD دارد:

  • عمدتا از نوع بیش فعال و تکانشی. کودکان هم رفتار بیش فعال و هم تکانشی از خود نشان می دهند.
  • عمدتا نوع بی توجه. قبلاً به این اختلال نقص توجه (ADD) می گفتند. کودکانی که این علائم را دارند در توجه کردن مشکل دارند. ممکن است علائم آنها را به سرعت نوع اول متوجه نشوید.
  • نوع ترکیبی (بی توجه و بیش فعال / تکانشی). کودکان مبتلا به این نوع ADHD علائم متعددی از دو نوع اول دارند. این شایع ترین شکل ADHD است.

پزشکان دقیقاً نمی دانند چه چیزی باعث ADHD می شود. اما شناخته شده است که در خانواده اجرا می شود. از هر 4 کودک مبتلا به ADHD، یکی از والدین آن مبتلا به ADHD است.

تحقیقات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD ممکن است در موارد زیر تفاوت هایی داشته باشند:

  • مناطقی از مغز که مهارت های اجتماعی، توجه و حرکت را کنترل می کنند
  • مواد شیمیایی که ارتباطات را در مغز کنترل می کنند

کارشناسان همچنین بر این باورند که مغز کودکان مبتلا به ADHD دیرتر از مغز کودکان بدون این بیماری بالغ می شود. 

مطالعات هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ADHD می تواند ناشی از موارد زیر باشد پیدا نکرده است:

  • شکر
  • واکسن ها
  • فرزندپروری ضعیف
  • تلویزیون یا بازی های ویدیویی
  • سامرند سلیمی