سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۲۰ مطلب در آذر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

همکاری با مشاور زوجین

کاتلین دیموند از خدمات مشاوره دریافت کمک ما می‌گوید یافتن یک درمانگر با تجربه و آموزش زوج‌های خاص حیاتی است.برای ارتباط با روانشناس مرد در تهران اینجا کلیک کنید.

او می‌گوید: «کار با یک زوج با کار کردن با یک فرد بسیار متفاوت است. درمانگر باید بتواند با هر دوی شما به عنوان فردی و با پویایی رابطه شما با یکدیگر کار کند. هر دوی شما باید با درمانگر خود احساس راحتی کنید، بنابراین قبل از تصمیم گیری با دو یا سه نفر صحبت کنید و از پرسیدن سوال نترسید.

عقد قرارداد و رازداری در زوج درمانی اهمیت ویژه ای دارد.

کاتلین می گوید: «شما باید توافق کنید که اگر درمانگر بخواهد با هر یک از شما جلسات فردی داشته باشد، چه اتفاقی می افتد. "این ممکن است برای کشف چیزی در رابطه مفید باشد، یا ممکن است یک مسئله شخصی برای یکی از شما باشد، مانند سوگ یا مشکلات تجاری، که بر رابطه تاثیر می گذارد. آیا چیزی که در مورد آن صحبت می کنید بین شما و درمانگر محرمانه باقی می ماند یا ممکن است آنها آن را در جلسات مشترک بیاورند؟

"اگر یکی از شرکا احساس کند که مشاور چیزی را فاش کرده است که فکر می کرد محرمانه در مورد آن صحبت شده است، یا اگر احساس می کنید پشت سرتان درباره شما صحبت می شود، اغلب این می تواند جایی باشد که مشاوره به اشتباه می افتد."

همچنین باید در مورد آنچه ممکن است برای سوابق شما بیفتد صحبت کنید. به عنوان مثال، یکی از شرکا نمی تواند به یادداشت های مشترک خود دسترسی داشته باشد، یا موافقت کند که آنها را در اختیار اشخاص ثالث مانند پزشک عمومی، بدون رضایت دیگری قرار دهد.

اگر هر یک از شما نگرانی هایی در مورد آنچه که در درمان شما اتفاق می افتد دارید، در اسرع وقت آن را با مشاور خود در میان بگذارید. کاتلین می‌گوید: «مشاور شما باید بی‌طرف بماند و نصیحت نکند، طرفی نگیرد یا شما را در جهت خاصی راهنمایی کند». نقش آنها این است که به شما کمک کنند رابطه خود را واضح تر ببینید و بهترین راه را پیدا کنید.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

مسائلی که روان درمانی می تواند به آنها کمک کند عبارتند از (اما محدود به آنها نیست):

  • مشکلات در کنار آمدن با زندگی روزمره یا شرایط پزشکی.
  • استرس .
  • خشم .
  • تروما (فیزیکی یا عاطفی).
  • مشکلات کاهش وزن یا ترک سیگار .
  • مقابله با بیماری های حاد یا مزمن ، مانند مولتیپل اسکلروزیس، سرطان ، سکته مغزی، درد مزمن یا یک بیماری خودایمنی .
  • مرگ یکی از عزیزان و اندوه.
  • مسائل مربوط به طلاق یا رابطه
  • مسائل شغلی یا خانوادگی.
  • شرایط خاص سلامت روان، مانند افسردگی ، اضطراب ، اختلال دوقطبی ، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ، اختلالات خوردن ، اختلالات شخصیت و موارد دیگر.
  • شرایط رفتاری، مانند اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) ، اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) ، اختلال سلوک و موارد دیگر.

انواع مختلفی از روان درمانی وجود دارد و برخی از انواع ممکن است با مشکلات یا مسائل خاصی بهتر عمل کنند. شما می توانید در روان درمانی همراه با مصرف برخی داروها یا سایر روش های درمانی برای مدیریت شرایط خود شرکت کنید.

چگونه یک درمانگر پیدا کنم؟

یک درمانگر می تواند روانشناس، روانپزشک (پزشکی که می تواند داروها را تجویز کند)، پرستار روانپزشکی، مددکار اجتماعی یا درمانگر خانواده باشد.

یافتن درمانگر مناسب اغلب یک کار وقت گیر است. سعی کنید ناامید نشوید. با افرادی که به آنها اعتماد دارید صحبت کنید تا به شما یک درمانگر ارجاع دهند، خواه ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی اولیه شما باشد یا یکی از دوستان یا اعضای خانواده.

همچنین می‌توانید از طریق انجمن‌های روان‌شناختی محلی و ایالتی، درمانگران را به صورت آنلاین جستجو کنید.

مطمئن شوید که هر درمانی که علاقه مند به دیدن آن هستید، یک متخصص بهداشت روان دارای گواهینامه و مجوز دولتی است و حوزه مورد نظر شما را درمان می کند (مثلاً غم و اندوه، افسردگی، خانواده درمانی و غیره).

اکثر وب سایت های درمانگران شرایطی را که درمان می کنند فهرست می کنند. اگر سوالی دارید، قبل از انتخاب با دفتر درمانگر تماس بگیرید یا ایمیل بزنید.

پرسیدن سوالات زیر از یک درمانگر بالقوه ممکن است مفید باشد:

  • ماهیت آموزش شما در روان درمانی چیست؟
  • چه مدت است که درمان می کنید؟
  • چه نوع درمانی را برای من توصیه می کنید؟
  • سیاست شما در مورد تماس های تلفنی و ایمیل ها در طول هفته چیست؟
  • در ابتدا از من می خواهید که برای کل فرآیند درمانی به چه مدت زمان اختصاص دهم؟
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلالات خوردن شرایط رفتاری است که با اختلال شدید و مداوم در رفتارهای خوردن و افکار و احساسات ناراحت کننده مرتبط مشخص می شود. آنها می توانند شرایط بسیار جدی باشند که بر عملکرد فیزیکی، روانی و اجتماعی تأثیر می گذارند. انواع اختلالات خوردن عبارتند از بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، اختلال اجتنابی محدود کننده مصرف غذا، سایر اختلالات تغذیه و خوردن مشخص، اختلال پیکا و نشخوار.برای مشاوره با مرکز روانکاوی خوب در تهران اینجا کلیک کنید.

روی هم رفته، اختلالات خوردن تا 5 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد که اغلب در نوجوانی و جوانی ایجاد می شود. چندین مورد، به خصوص بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی در زنان شایع تر است، اما همه آنها می توانند در هر سنی رخ دهند و بر هر جنسیتی تأثیر بگذارند. اختلالات خوردن اغلب با مشغله های فکری در مورد غذا، وزن یا شکل یا با اضطراب در مورد خوردن یا عواقب خوردن برخی غذاها همراه است. رفتارهای مرتبط با اختلالات خوردن از جمله خوردن محدود یا اجتناب از برخی غذاها، پرخوری، پاکسازی با استفراغ یا سوء استفاده از ملین یا ورزش اجباری. این رفتارها می توانند به شیوه هایی که شبیه به اعتیاد به نظر می رسد هدایت شوند.

اختلالات خوردن اغلب همزمان با سایر اختلالات روانپزشکی، اختلالات خلقی و اضطرابی، اختلال وسواس فکری-اجباری، و اختلالات مصرف الکل و مواد همراه است. شواهد نشان می‌دهد که ژن‌ها و وراثت‌پذیری در این که چرا برخی افراد در معرض خطر بالاتری برای اختلال خوردن هستند، نقش دارند، اما این اختلالات می‌توانند افرادی را که سابقه خانوادگی این بیماری را ندارند نیز مبتلا کنند. درمان باید به عوارض روانی، رفتاری، تغذیه ای و سایر عوارض پزشکی بپردازد. مورد دوم می تواند شامل پیامدهای سوء تغذیه یا رفتارهای پاکسازی از جمله مشکلات قلبی و گوارشی و همچنین سایر شرایط بالقوه کشنده باشد. دوسوگرایی نسبت به درمان، انکار مشکل در خوردن و وزن، یا اضطراب در مورد تغییر الگوهای غذا خوردن غیر معمول نیست. با این حال، با مراقبت های پزشکی مناسب، افراد مبتلا به اختلالات خوردن می توانند عادات غذایی سالم را از سر بگیرند و سلامت عاطفی و روانی خود را بازیابی کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

زمانی استراتژی این بود که کلمات کلیدی را شناسایی کنید که بیشترین ارتباط را با کسب و کار شما داشتند، بیشترین بازدید را داشتند و چندان رقابتی نبودند. قبلاً شما 5 تا 10 کلمه کلیدی را پیدا می‌کردید که «کلیدواژه‌های طلایی» شما بودند و بیشتر ترافیک شما را به ارمغان می‌آوردند. وقتی کسی به ما می‌آید و می‌گوید "من باید برای فلان کلمه کلیدی شماره 1 باشم"، می‌دانیم که او در آن پارادایم گیر کرده است. این استراتژی کلمه کلیدی اشتباه است، زیرا با استثناهای نادرتر و کمیاب تر، هیچ کلمه کلیدی و گروه کوچکی از کلمات کلیدی وجود ندارد که ترافیک زیادی را به وب سایت شما هدایت کند - حداقل در مقایسه با آنچه می توانید از آن دریافت کنید. دم دراز جستجو . نکته اصلی این است که اگر روی گروه کوچکی از کلمات کلیدی عمومی تمرکز می کنید، احتمالاً توسط اکثر افرادی که شما را جستجو می کنند، پیدا نمی شوید.

 

iStock_000000759615_Large-clock-1024

امروزه سئو به طور فزاینده ای توسط جستجوی زبان طبیعی هدایت می شود، یعنی افرادی که جستجوهایی را انجام می دهند که بیشتر شبیه سوالات عادی هستند تا دو یا سه کلمه کلیدی. این امر به این دلیل اتفاق می‌افتد که مردم از ابزارهایی مانند سیری و Google Now برای بیان جستجوهای خود استفاده می‌کنند، نه اینکه آنها را تایپ کنند. رتبه بندی این کلمات کلیدی بسیار ساده تر است، زیرا رقابتی نیستند. آنها بسیار مرتبط تر هستند زیرا جزئیات بیشتری را شامل می شوند و بنابراین ترافیک این کلمات کلیدی با نرخ بالاتری تبدیل می شود. و در مجموع، تعداد جستجوها در دم بلند اغلب تعداد جستجوهای بیشتری را نسبت به «کلمات کلیدی طلایی» خود به دست می‌آورد. بنابراین، وقتی نوبت به رتبه‌بندی می‌شود، هدف، رتبه‌بندی چند کلیدواژه برتر نیست که در طول زمان ثابت می‌مانند، بلکه تمرکز بر تعداد بسیار بیشتری از جستجوهای زبان طبیعی است که به سرعت در حال رشد و تغییر هستند.

 

رتبه بندی آنقدر که شما فکر می کنید مهم نیست

رتبه بندی مهم است. اما آنها معیاری نیستند که باید روی آن تمرکز کنید. اگر با پرسیدن "سئو چقدر طول می کشد تا شروع به کار کند؟" منظور شما این است که "چقدر طول می کشد تا رتبه های برتر را کسب کنم؟" همانطور که ویل رینولدز، بنیانگذار Seer Interactive علاقه دارد بگوید، پس شما خروجی ها را با نتایج اشتباه می گیرید . کسب رتبه‌بندی خروجی است که شرکت‌های سئو می‌توانند به راحتی آن را بفروشند، زیرا از نظر احساسی رضایت‌بخش هستند، اما بی‌ارزش هستند، مگر اینکه سرنخ یا فروش ایجاد کنند - نتیجه‌ای که شما می‌خواهید. به همین دلیل است که شما فقط باید شرکت‌های سئو یا متخصصان سئو را استخدام کنید که به جای خروجی، بر نتایج تمرکز دارند.

سوالی که باید بپرسید

اکنون که می دانید سئو چگونه تغییر کرده است و به جای رتبه بندی، از شرکت سئوی خود لید و فروش می خواهید، سوالی که باید بپرسید این است که "چه مدت طول می کشد تا SEO شروع به تولید سرنخ و فروش کند؟"

چه مدت طول می کشد تا SEO شروع به کار کند

حالا ما آماده ایم تا به سوال درست پاسخ دهیم. و پاسخ این است که ... بستگی دارد. خسته کننده است، اینطور نیست؟ اما این حقیقت است. به چه چیزی بستگی دارد؟ این بستگی به مدت زمانی که وب سایت شما وجود داشته است، میزان سئو قبلاً روی آن انجام شده است، وب سایت در چه شکلی است، میزان محتوا در آن، پروفایل پیوند آن و بسیاری دیگر از عوامل سئو (اینفوگرافیک زیر را ببینید). هیچ دو وب سایتی از یک مکان شروع نمی کنند، حتی اگر در یک صنعت باشند و برای مشتریان یکسان رقابت کنند. با این حال، در اینجا یک سناریوی قابل قبول برای اینکه تلاش‌های سئوی شما در ماه‌های اولیه چگونه به نظر می‌رسد و نتایجی که ممکن است انتظار داشته باشید، وجود دارد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اگر درست انجام شود، درمان کار سختی است. مشتریان با عمیق‌ترین احساسات خود روبرو می‌شوند، با آنچه در زندگی‌شان و در وجودشان کارساز نیست مواجه می‌شوند، و برنامه‌ای برای تغییر و تحمل ناراحتی‌های ناشی از تغییر اتخاذ می‌کنند. آن‌ها گذشته را بررسی می‌کنند، اغلب دفاع‌های دیرینه را از بین می‌برند، و دهه‌ها عادت‌هایی را که چنان ریشه‌دار شده‌اند که ممکن است بخشی از هویت شخصی شده‌اند را کنار بگذارند و مسیر تغییر را هموار کنند. این فرآیند به شجاعت فوق العاده ای نیاز دارد.

 

استعدادها و مهارت های مورد نیاز برای کمک به دیگران برای تبدیل درد به امکان چیست؟ آموزش و مجوز مناسب داده می شود. یک منشور اخلاقی نیز همینطور است . قابل اعتماد بودن، توانایی برقراری ارتباط، و توجه به نیازهای مراجع در درجه اول، مبنایی برای درمانگران است. در بهترین حالت، درمان منجر به آزادی می شود. با رها شدن از امکاناتی که برای زنده ماندن در گذشته ساخته اند، مردم می توانند به آینده ای رضایت بخش دست یابند. آنها پیشرفت می کنند، به موفقیت می رسند، به هم متصل می شوند، عشق می ورزند و متحول می شوند.

 

دانستن این که درمانگر و بیمار چه درمان موفقی را به دنبال دارد، مهم است. Psychology Today با چندین درمانگر صحبت کرد و یک نظرسنجی از خوانندگان انجام داد تا بفهمند چه چیزی در یک درمانگر ارزش قائل هستند. ما هفت صفت ضروری را شناسایی کردیم.

1. اعتماد سازی

درمان از افراد می خواهد که اسرار خود را فاش کنند، ترس های خود را آشکار کنند و راه های جدیدی برای دیدن و بودن ایجاد کنند. این شاهکارها تنها در صورتی می توانند اتفاق بیفتند که بیماران کاملاً احساس امنیت و قضاوت نداشته باشند.

 

تحقیقات نشان می دهد که اثربخشی درمان به اتحاد درمانی - رابطه بین درمانگر و بیمار بستگی دارد. این زوج باید یک حس قوی از رابطه، اعتماد و امنیت ایجاد کنند. اعتماد پایه و اساس احساس امنیت و امنیت است. Noam Shpancer، روانشناس بالینی و استاد روانشناسی در دانشگاه Otterbein می گوید: "بدون ارتباط، درمان نمی تواند ادامه یابد." "این عنصر ضروری است."

 

چگونه ایجاد می شود؟ کنجکاوی اغلب دانه است. درمانگران بزرگ مجذوب انواع تجربیات انسانی هستند و مشتاق هستند تا اطلاعات بیشتری در مورد فردی که در مقابل آنها نشسته است کشف کنند. مردم به کنجکاوی واقعی پاسخ می دهند. آنها شروع به احساس راحتی می کنند، به اشتراک می گذارند و اعتماد می کنند.

دومین عنصر ارتباط، گوش دادن با دقت است. ایجاد درمان به عنوان یک شرکت که در آن بیمار احساس می کند کاملاً شنیده می شود، ارتباط ویژه ای بین این دو ایجاد می کند. سومین جنبه از ارتباط، قضاوت نکردن است، که بیمار را آزاد می کند تا حرف خود را باز کند و به درمانگر این امکان را می دهد که شخص را درک کند. Shpancer می گوید که این سه عنصر هسته ارتباط هستند.

 

پس از برقراری ارتباط، به طور مستمر از طریق تکنیک های مختلف، برای عمیق تر کردن احساس ایمنی و امنیت بیمار، پرورش می یابد. یک خط خلاقانه از پرسشگری می تواند بیمار را به سمت خودیابی سوق دهد. بحث دوره ای، و اصلاح اهداف مشخص بیمار برای درمان، به بیمار اطمینان می دهد که اهداف آنها همسو هستند. ارتباط ممکن است با یک سری خودافشایی توسط درمانگر در پاسخ به یک سوال مرتبط تقویت شود. ممکن است با ابراز خوش بینی در مورد توانایی بیمار برای تغییر حفظ شود .

 

Shpancer زمانی با زن جوانی کار می کرد که با تنهایی و اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می کرد . با این حال، او تمایلی به باز کردن صحبت نداشت و درمان متوقف شد. یک روز، او به طور آشکاری تکان خورده وارد اتاق شد. وقتی Shpancer علت را پرسید، او پاسخ داد که نمی تواند به او بگوید زیرا او و کارکنانش را درگیر می کند. Shpancer او را هل نداد. او نظر را برای بعد ثبت کرد. آنها درباره دوران کودکی او و رابطه اش با پدر و مادرش صحبت کرده بودند . پدرش خصمانه و توهین آمیز بود. وقتی او نظر یا نیازی را بیان می کرد، او را مورد آزار و اذیت قرار می داد ، انتقاد می کرد یا ساکت می کرد. Shpancer یک قوز ایجاد کرد. بعد از آن جلسه، او جرأت کرد:

مقاله پس از درج آگهی ادامه دارد

«من پدرت نیستم. میدونی وقتی اینو میگم منظورم چیه؟"

"یعنی اگر به شما بگویم واقعاً چه احساسی دارم، به من صدمه نمی زنید؟"

«درست است. من آنچه را که به من می‌گویی قبول می‌کنم و از آن فقط برای درک بهتر تو و کمک به بهبود زندگیت استفاده می‌کنم.»

زن ظن خود را مبنی بر اینکه اعضای کارکنان Shpancer او را مسخره می کنند، پنهان کرد. از شجاعت و صداقتش تشکر کرد. پاسخ شپنسر نه تنها نشان‌دهنده این بود که او پدرش نیست - او نظرات او را پذیرفت و به آن احترام گذاشت - بلکه دری را برای درمانگر و بیمار باز کرد. سپس شپنسر از او پرسید که آیا اغلب احساس می‌کند که دیگران پشت سر او علیه او مکر می‌کنند؟ او انجام داد.

 

آن دو به بررسی سوء ظن او نسبت به دیگران پرداختند، که مکانیزم محافظتی بود. شاید، شپنسر جرأت داشت، زمانی چنین بود، اما اکنون به توانایی او برای برقراری ارتباط سالم با جهان آسیب می رساند. Shpancer به قول خود عمل کرد: او آنطور که پدرش می‌خواست واکنش نشان نداد و از اطلاعات فقط برای کمک به او استفاده کرد. Shpancer می‌گوید: «تا زمانی که رابطه وجود داشته باشد، می‌توانید از شکست‌ها یا اشتباهات خلاص شوید. "اگر نه، هیچ مهارت یا تحصیلی کارساز نخواهد بود."

 
 

 

2. ذهن باز

دانیل مارستون، روانشناس پنسیلوانیا، می گوید: شاید به طرز متناقضی، "منفعت واقعی یک درمانگر برای بیمار این است که آنها در بازی پوست ندارند."

درمانگران بزرگ با یک دیدگاه ثابت در مورد اینکه چه نتیجه ای باید باشد، هر چند ظریف، شروع نمی کنند. آنها توسط بیمار و دیدگاه بیمار نسبت به زندگی معنادار هدایت می شوند. هر بیمار یک تاریخچه منحصر به فرد و اغلب خلاقیت قابل توجهی برای تنظیم زندگی مورد نظر خود به ارمغان می آورد - اگرچه گاهی اوقات قبل از اینکه بتوانند از آن لذت ببرند، برای حل یک تعارض درونی به کمک نیاز دارند. درمانگر می تواند به آنها کمک کند تا مسیر هر آنچه را که انتخاب می کنند را روشن کنند. مارستون می‌گوید: «هدف این است که بیمار را به بهترین شکلی که می‌تواند باشد، تبدیل کنیم، نه فردی که درمانگر فکر می‌کند باید باشد».

مقاله پس از درج آگهی ادامه دارد

چالش ذهن باز به ویژه در زوج درمانی حاد است. الکساندرا سولومون، روانشناس بالینی در موسسه خانواده و استادیار بالینی در دانشگاه نورث وسترن می‌گوید بسیاری از زوج‌درمانگران (و به طور کلی مردم) افسانه‌هایی را درونی کرده‌اند که یک رابطه عاشقانه سالم به نظر می‌رسد. شاید درمانگر تمایل دارد فکر کند که یک زوج نباید قبل از قرار ملاقات به مدت یک سال ازدواج کنند یا قبل از زندگی مشترک بچه دار شوند. خانواده درمانگران بزرگ قبل از اینکه درمان را حول بینش زوجین متمرکز کنند، باورها و سوگیری های خود را در مورد روابط بررسی می کنند.

 

سلیمان یک بار با زوج جوانی کار می کرد که بر سر نامزدی با هم مشکل داشتند. مرد کمی بزرگتر شده بود و نمی توانست صبر کند تا ازدواج کند و با عشق زندگی اش ساکن شود. اما شریک جوان او طبیعت ماجراجویانه ای داشت و ابتدا می خواست قبل از سکونت در قسمت دیگری از کشور اقامت کند. یک زوج درمانگر ممکن است فکر کند، اوه اوه، این رابطه را به خطر می‌اندازد. زن و شوهر نباید جدا از هم زندگی کنند. یا اگر می‌خواهید جدا از هم زندگی کنید، باید به این معنی باشد که او برای شما مناسب نیست. اما یک درمانگر عالی مسیرهای غیر متعارفی را بررسی می کند که می تواند فضایی برای رویاهای هر دو طرف ایجاد کند .

 

سلیمان با این زوج کار کرد تا نگرانی های آنها را کشف کند. زن با انتخابی که به عنوان دوتایی تلقی می کرد احساس پاره شده بود: آیا من ماجراجویی را انتخاب می کنم یا عشق را انتخاب می کنم؟ مرد می ترسید که جابجایی او به این معنی باشد که این رابطه برای او اولویت نیست و ازدواج سال ها به عقب رانده می شود.

 

درمان بر نادرست بودن انتخاب دودویی و نگرانی های زمانی زوجین متمرکز بود. مهم‌تر از همه، این زن یاد گرفت که چگونه به دوست پسرش از عشق و تعهدش به او اطمینان دهد - مهارتی که از بزرگ شدن در خانواده‌ای بی‌پرده به دست نیاورد. بیان اینکه چقدر او را دوست دارد ترس او را کاهش داد. در پایان، زن نقل مکان کرد و آنها برای حفظ رابطه از راه دور خود تلاش کردند. مرد به خاطر حمایت از او به خودش افتخار کرد. شعار آنها این شد: "ما سرعت را کم می کنیم تا سرعت بگیریم."

 

3. پرس و جو کردن

تحقیق قلب روان درمانی است . این فرآیند لایه برداری لایه های هویت و بررسی نیروهایی است که طرز فکر و عمل مردم را شکل می دهند. پرسش‌های کاوشگر به درمانگر کمک می‌کنند تا بیماران و بیماران خود را درک کنند. پرس و جو بینش را بر مردم تحمیل نمی کند. به آنها فرصتی برای کشف خود می دهد، مشروط بر اینکه درمانگر خلاقیت و خرد را در پرسشگری به کار گیرد.

مقاله پس از درج آگهی ادامه دارد

هیچ فرمول کاملی برای پرس و جو وجود ندارد. با این حال، یکی از خطوط اصلی این است که تحقیق موفق باید با شفقت و مهربانی از طرف درمانگر و بیمار همراه باشد. بیشتر رفتارها در هسته خود محافظت از خود هستند. مهربانی فرآیند اذعان می‌کند که حتی دردناک‌ترین الگوها نیز به دلایل موجه ایجاد می‌شوند، که تصدیق دفاع‌های خود یک عمل شجاعانه است. شجاعت سزاوار شفقت است.

 

یک سوال اصلی که به ظاهر واضح است اما گاهی نادیده گرفته می شود این است که چرا اکنون؟ سوزان بیرن استون، درمانگر شهر نیویورک می گوید. ممکن است یک بیمار ماه ها یا سال ها افسرده باشد، اما هفته گذشته تلفن را برداشته و قرار ملاقات گذاشته است. چه چیزی تغییر کرد؟ چه چیزی آنها را ترغیب به برقراری تماس کرد؟ شاید همسرشان تهدید به رفتن کرده است. یا رتبه پایین عملکرد در محل کار، حرفه آنها را به خطر می اندازد.

 

سوال اصلی دیگر این است که چرا این منطقی است؟ این ریشه همه سازگاری‌ها و سازگاری‌هایی است که مردم برای زنده ماندن در یک محیط انجام می‌دهند که ممکن است در محیط‌های دیگر کارایی نداشته باشد - منشأ بسیاری از رنج‌های انسانی. شاید، مانند بیمار مشکوک Shpancer، یک مشتری به دلیل محافظت از خود، یک الگوی رفتاری مضر ایجاد کرد. شاید مانع جدیدی پدید آمد که پیشرفت آنها را از مسیر خارج کرد. کاوش در پاسخ به این سوالات می تواند به کشفی منجر شود که راه پیشرفت را باز می کند.

 

فراتر از چنین سوالات اساسی اما حیاتی، درمانگران خوب به طور قابل توجهی خلاق هستند. برای مثال، Birne-Stone می‌گوید، بیایید بگوییم مشتری رابطه‌ای دارد و می‌خواهد آن را متوقف کند، اما برای ماه‌ها این کار را نکرده است. درمانگر برای اینکه بفهمد واقعاً موقعیت برای آنها چه معنایی دارد، چرا آن را نگه می‌دارند، ممکن است این سؤال تحریک‌آمیز را بپرسد: داشتن رابطه نامشروع چه اشکالی دارد؟ برن استون می گوید که این یک زاویه دیگر می گیرد. "شما آنها را وادار می کنید که در مورد آن متفاوت فکر کنند."

برای مشاوره با روانشناس مرد در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

Shpancer می گوید بسیاری از مشکلات روانی ناشی از عادت اجتناب است. مشتری با مشکل دشواری روبرو شد، بنابراین آنها اقدام کردند - مثلاً احساسات خود را سرکوب کردند یا مواد مخدر مصرف کردند - تا از درد جلوگیری کنند. Shpancer می‌گوید: «مردم عادت اجتناب را ایجاد می‌کنند، زیرا در کوتاه‌مدت مؤثر بود، اما این عادت می‌تواند در درازمدت به مشکل تبدیل شود». در چنین حالتی، سؤالات عاقلانه ای که باید پرسید این است: با ادامه الگوی رفتاری فعلی از چه چیزی اجتناب می کنید؟ اگر الگوی مشکل ساز را متوقف کنید، چه چیزی را از دست خواهید داد؟

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلال وسواس اجباری (OCD) یک اختلال اضطرابی است که دو تا سه درصد از جمعیت (بیش از 500000 استرالیایی) را تحت تاثیر قرار می دهد. معمولاً در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می شود. افراد مبتلا به OCD افکار، تصاویر یا تکانه های مکرر و مداومی را تجربه می کنند که مزاحم و ناخواسته هستند (وسواس). آنها همچنین اعمال تکراری و تشریفاتی را انجام می دهند که بیش از حد، وقت گیر و ناراحت کننده است (اجبار). افراد مبتلا به OCD معمولاً از ماهیت غیرمنطقی و بیش از حد وسواس ها و اجبارهای خود آگاه هستند. با این حال، آنها احساس می کنند نمی توانند وسواس های خود را کنترل کنند یا در برابر اجبار خود مقاومت کنند.

علائم OCD - وسواس

وسواس ها معمولاً نسخه اغراق آمیزی از نگرانی ها و نگرانی هایی هستند که اغلب مردم در برخی زمان ها دارند. وسواس های رایج عبارتند از:

  • ترس از آلودگی میکروب ها، خاک، سموم و سایر مواد فیزیکی و محیطی
  • ترس از آسیب ناشی از بیماری، تصادف یا مرگی که ممکن است برای خود یا دیگران رخ دهد. این ممکن است شامل احساس مسئولیت بیش از حد برای جلوگیری از این آسیب باشد
  • افکار و تصاویر مزاحم در مورد رابطه جنسی، خشونت، تصادفات و مسائل دیگر
  • توجه بیش از حد به تقارن، دقت و نظم
  • نگرانی بیش از حد در مورد بیماری، مسائل مذهبی یا اخلاقی
  • نیاز به دانستن و به خاطر سپردن چیزها

وسواس ممکن است دائماً در ذهن یک فرد باشد. همچنین ممکن است توسط اشیاء فیزیکی، موقعیت ها، بوها یا چیزی که در تلویزیون، رادیو یا در یک مکالمه شنیده می شود، تحریک شوند. ترس‌های وسواسی معمولاً از یک محرک خاص فراتر می‌روند - به عنوان مثال، یک بطری مایع خنک‌کننده - و شامل هر چیزی که ممکن است شبیه آن باشد یا در نزدیکی آن بوده است، مانند ماشین‌ها، کلید ماشین، یک گودال در جاده، قفسه‌های سوپرمارکت و پمپ بنزین‌ها را شامل شود.

وسواس ها می توانند در ماهیت و شدت تغییر کنند و به منطق پاسخ نمی دهند. اضطراب وسواسی منجر به هوشیاری برای تهدیدات احتمالی و نیاز قانع کننده به اطمینان و کنترل می شود. وسواس می تواند احساساتی از آزار و ناراحتی گرفته تا پریشانی حاد، انزجار و وحشت ایجاد کند.

علائم OCD - اجبار

اجبارها می توانند رفتاری (اعمال) یا ذهنی (افکار) باشند. اجبارها اعمال تکراری هستند که اغلب در یک الگوی خاص یا طبق قوانین خاصی انجام می شوند. اجبارها معمولاً برای جلوگیری از وقوع یک ترس وسواسی، کاهش اضطراب ایجاد شده توسط افکار وسواسی، یا ایجاد احساس «درست» انجام می‌شوند.

اجبارهای رایج عبارتند از:

  • شستن بیش از حد دست ها، دوش گرفتن و مسواک زدن
  • نظافت و شستن بیش از حد خانه، وسایل منزل، مواد غذایی، ماشین و سایر مناطق
  • بررسی بیش از حد قفل ها، وسایل برقی و گازی و سایر موارد مرتبط با ایمنی
  • تکرار فعالیت ها و اعمال معمول مانند خواندن، نوشتن، راه رفتن، برداشتن چیزی یا باز کردن در
  • اعمال قوانین و الگوهای سفت و سخت برای قرار دادن اشیاء، مبلمان، کتاب، لباس و سایر اقلام
  • لمس کردن، ضربه زدن یا حرکت دادن به روشی خاص یا تعداد معینی بار
  • نیاز به سوال پرسیدن مداوم یا اعتراف برای کسب اطمینان
  • تکرار ذهنی کلمات یا اعداد چند بار، یا تمرکز بر اعداد "خوب" یا "ایمن"
  • جایگزینی "فکر بد" با "فکر خوب".

معمولاً اجبارها مانند تشریفات می شوند; آنها از قوانین و الگوهای خاصی پیروی می کنند و شامل تکرارهای مداوم می شوند. اجبار یک حس توهمی از تسکین کوتاه مدت به اضطراب می دهد . با این حال، آن‌ها در واقع اضطراب را تقویت می‌کنند و وسواس‌ها را واقعی‌تر جلوه می‌دهند، به‌طوری‌که اضطراب به زودی برمی‌گردد.

OCD می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی فرد داشته باشد

اجبار و وسواس‌های فکری ممکن است ساعات زیادی از روز فرد را به خود اختصاص دهد و در روابط خانوادگی و اجتماعی اختلال ایجاد کند . همچنین می توانند تأثیر منفی بر تحصیل و اشتغال داشته باشند.

با شدیدتر شدن OCD، «اجتناب» ممکن است به یک مشکل فزاینده تبدیل شود. فرد ممکن است از هر چیزی که ممکن است باعث ترس وسواسی او شود اجتناب کند. OCD می تواند انجام فعالیت های روزمره مانند خوردن، نوشیدن، خرید یا خواندن را برای افراد دشوار کند. برخی از افراد ممکن است خانه نشین شوند. OCD اغلب با افسردگی و سایر اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب اجتماعی ، اختلال هراس و اضطراب جدایی ترکیب می شود .

افراد مبتلا به OCD اغلب به شدت از علائم خود خجالت می کشند و تلاش زیادی برای پنهان کردن آنها انجام می دهند. قبل از شناسایی و درمان این اختلال، خانواده ها ممکن است عمیقاً درگیر تشریفات فرد مبتلا شوند که می تواند باعث ناراحتی و اختلال در اعضای خانواده شود.

علل OCD

علل OCD به طور کامل شناخته نشده است تئوری های مختلفی در مورد علل OCD وجود دارد، از جمله:

  • اجبارها رفتارهای آموخته شده ای هستند که وقتی با رهایی از اضطراب همراه می شوند، تکراری و عادی می شوند.
  • OCD به دلیل عوامل ژنتیکی و ارثی است.
  • ناهنجاری های شیمیایی، ساختاری و عملکردی در مغز علت است.
  • باورهای تحریف شده علائم مرتبط با OCD را تقویت و حفظ می کنند.

این امکان وجود دارد که عوامل متعددی برای ایجاد OCD در تعامل باشند. علل زمینه ای ممکن است بیشتر تحت تأثیر رویدادهای استرس زا زندگی، تغییرات هورمونی و ویژگی های شخصیتی باشد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) وضعیتی است که باعث اختلال در توجه، بیش فعالی و رفتار تکانشی می شود. اغلب اولین بار در اوایل کودکی شناسایی می شود. ADHD می تواند بر تفکر، عملکرد کودک در مدرسه، رفتار، احساسات و روابط با دیگران تأثیر بگذارد. اغلب تا بزرگسالی ادامه می یابد.

درمان‌های ADHD شامل داروها، آموزش والدین (یا مراقب) در مدیریت رفتار، مشاوره یا آموزش مهارت‌ها و تغییرات در مدرسه و/یا در خانه است. این درمان ها را می توان به تنهایی یا ترکیبی استفاده کرد. بهترین درمان یا ترکیبی از درمان ها به وضعیت کودک شما بستگی دارد. با شروع درمان، یک پزشک یا پرستار می تواند شما و فرزندتان را راهنمایی کند.

درمان اختلال ADHD در کودکان و نوجوانان در اینجا بررسی خواهد شد. موضوعی که علائم و تشخیص ADHD را مورد بحث قرار می دهد به طور جداگانه در دسترس است.

اطلاعات دقیق تر در مورد ADHD در کودکان با اشتراک در دسترس است.

 

آیا کودک من به درمان ADHD نیاز دارد؟

برخی از مراقبان در تعجب هستند که آیا درمان ADHD ضروری است یا خیر. اکثر متخصصان موافق هستند که ADHD ناشناخته و درمان نشده می تواند عواقب منفی جدی داشته باشد، از جمله شکست تحصیلی و ترک تحصیل، افسردگی، رفتار نامناسب، روابط ناموفق، عملکرد ضعیف در محل کار، و افزایش خطر حوادث. درمان می تواند به کودک کمک کند:

روابط بهتری با مراقبان، معلمان، خواهران و برادران یا همسالان خود داشته باشید (مثلاً بدون دعوا در تعطیلات بازی کنید)

عملکرد بهتر در مدرسه (مثلاً کار مدرسه را تمام کنید)

از قوانین پیروی کنید (مثلاً به نظر نمی رسد که از معلم نافرمانی کنید)

 

چه درمانی بهترین است؟  -  درمان های رفتاری معمولاً برای کودکان پیش دبستانی توصیه می شود. در صورت لزوم گاهی اوقات داروها اضافه می شوند. موثرترین درمان برای اکثر کودکان مدرسه ای مبتلا به ADHD یک داروی محرک است که اغلب با درمان های رفتاری و تسهیلات در مدرسه همراه است.

مراقبانی که ترجیح می دهند کودک مدرسه ای آنها از دارو اجتناب کند باید با پزشک یا پرستار کودک همکاری نزدیک داشته باشند. در حالی که منطقی است که به تنهایی از درمان های رفتاری استفاده کنید، اما این ممکن است به اندازه دارو به تنهایی کارساز نباشد.

آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا، با مشارکت انجمن روانپزشکی آمریکا، یک راهنمای پزشکی برای مراقبین ایجاد کرده است .

درمان سایر شرایط  -  کودکان مبتلا به ADHD اغلب مشکلات دیگری از جمله مشکلات یادگیری، اضطراب، خلق و خو یا مشکل خواب دارند. درمان مشکلات مرتبط ممکن است به بهبود علائم ADHD و/یا عملکرد در مدرسه یا محیط های اجتماعی کمک کند. با این حال، درمان این مشکلات مرتبط ممکن است جایگزین نیاز به دارو یا درمان رفتاری ADHD نشود.

 

داروهای محرک ADHD

داروهای محرک خط اول درمان ADHD برای کودکان در سن مدرسه هستند. با این حال، معیارهایی وجود دارد که قبل از بررسی دارو باید رعایت شوند. علاوه بر این، مراقبان (و کودک، در صورت لزوم) باید نیاز به نظارت دقیق در طول درمان را درک کنند.

علیرغم نام آنها، محرک ها باعث تحریک بیشتر کودک مبتلا به ADHD نمی شوند، بلکه ارتباط بین چندین ناحیه از مغز را بهبود می بخشند. این به بهبود توجه، تمرکز و کنترل خود کمک می کند. با این حال، داروها ADHD را درمان نمی کنند یا به کودک یاد نمی دهند که رفتار کند، با دیگران خوب کار کند، قوانین را در مدرسه رعایت کند یا انگیزه داشته باشد. برای رفع این مشکلات می توان درمان های رفتاری را به دارو اضافه کرد.

دو دارو، متیل فنیدات و آمفتامین ها، رایج ترین محرک های مورد استفاده برای درمان ADHD هستند.

متیل فنیدیت – متیل فنیدات (نام های تجاری نمونه: کنسرتا، ریتالین) به صورت قرص، کپسول، مایع، قرص متلاشی کننده خوراکی یا پچ (با نام تجاری Daytrana) موجود است.

 

فرمول های کوتاه اثر معمولا با یک دوز در روز شروع می شوند و سپس به دو یا سه بار در روز افزایش می یابند.

 

فرمول های طولانی اثر معمولاً یک بار در روز در صبح مصرف می شوند، اما می توان به جای آن یک دارو را در شب مصرف کرد.

 

آمفتامین ها – آمفتامین ها در فرمول های کوتاه اثر و طولانی اثر نیز موجود هستند (نام های تجاری نمونه: Adderall، Dexedrine، Dextrostat، Vyvanse)

 

محرک ها چقدر خوب کار می کنند؟  -  اگر دوز محرک کوتاه اثر درست باشد، در عرض 30 تا 40 دقیقه شروع به کار می کند. اگر دوز درست نباشد (مثلاً اگر دوز خیلی کم باشد، که در هنگام شروع درمان رایج است)، اکثر متخصصان توصیه می کنند قبل از افزایش دوز سه تا هفت روز صبر کنید. پزشک یا پرستار به شما خواهد گفت که چه زمانی یا آیا باید دوز محرک فرزندتان را افزایش دهید.

حداقل 80 درصد از کودکان مبتلا به ADHD به یک محرک پاسخ می دهند. با این حال، مشخص نیست که آیا محرک ها برای تفکر، عملکرد مدرسه، رفتار یا احساسات کودک فواید طولانی مدت دارند یا خیر.

عوارض جانبی  -  داروهای محرک دارای سابقه طولانی ایمن بودن و عملکرد مناسب در صورت استفاده صحیح هستند و تعداد کمی از کودکان دارای عوارض جانبی جدی هستند. با این حال، اگر طبق دستورالعمل گرفته نشوند، پتانسیل سوء استفاده را دارند. (به «بحث در مورد داروها» در زیر مراجعه کنید.)

متیل فنیدات و آمفتامین ها به همان اندازه ممکن است عوارض جانبی ایجاد کنند. برخی از شایع ترین عوارض جانبی عبارتند از:

کاهش اشتها

مشکل در به خواب رفتن

کاهش وزن

 

عوارض جانبی کمتر شایع عبارتند از افزایش ضربان قلب و فشار خون، سردرد، کناره گیری اجتماعی، عصبی بودن، تحریک پذیری، درد معده، گردش خون ضعیف در دست ها و پاها و بدخلقی.

بسیاری از این عوارض جانبی خفیف و موقتی هستند. کاهش اشتها را می توان با مصرف داروها بعد از غذا یا غذا خوردن ظرف 30 تا 40 دقیقه پس از مصرف دارو بهبود بخشید.

عوارض جانبی جدی نادر است. آنها ممکن است شامل موارد زیر باشند:

اثرات قلبی عروقی – محرک ها برای کودکانی که مشکلات قلبی جدی دارند توصیه نمی شود. گزارشات نادری از عوارض جانبی جدی، از جمله مرگ ناگهانی و غیرمنتظره، در کودکانی که داروهای محرک مصرف می کنند، گزارش شده است. با این حال، مشخص نیست که محرک عامل مرگ بوده است. میلیون ها کودک مبتلا به ADHD از محرک ها استفاده کرده اند و تعداد بسیار کمی از آنها عوارض جانبی جدی داشته اند.

 

اثرات روانپزشکی - تعداد کمی گزارش از کودکانی که داروهای محرک مصرف می‌کنند، به تفکر خودکشی، توهم یا رفتار پرخاشگرانه مبتلا شده‌اند.

 

اگر متوجه تحریک پذیری، اضطراب، وحشت، مشکل در خوابیدن، خصومت، تفکر یا رفتار خودکشی یا سایر تغییرات غیرعادی در رفتار شدید، با پزشک یا پرستار کودک خود تماس بگیرید. همچنین کودک باید در حین مصرف داروهای محرک به طور منظم به پزشک یا پرستار مراجعه کند.

دوز  -  محرک ها معمولا با دوز کم در آخر هفته شروع می شوند تا مراقبان بتوانند کودک را از نزدیک مشاهده کنند. دوز و زمان مصرف دارو را می توان در صورت نیاز تنظیم کرد تا به بهترین اثر با کمترین عوارض جانبی برسد (به این کار "تیتر کردن" دوز گفته می شود).

کودک ممکن است نیاز داشته باشد بیش از یک دارو یا دوز را امتحان کند تا بهترین دارو را پیدا کند و کمترین عوارض جانبی را داشته باشد. به طور معمول، تنها یک محرک در یک زمان استفاده می شود.

اگر کودک نیاز به مصرف دارو در مدرسه دارد، باید یک شیشه جداگانه داشته باشد. یک پرستار مدرسه یا یکی از اعضای هیئت علمی باید این دارو را نگه دارد و در زمان مناسب به کودک بدهد. برای جلوگیری از استفاده نادرست و مفقود شدن، کودک نباید دارو را در کیف یا میز مدرسه خود نگه دارد.

تعطیلات دارویی  -  "تعطیلات دارویی" زمانی است که دارو در تعطیلات آخر هفته یا در تعطیلات مدرسه مصرف نمی شود. اگر شما یا فرزندتان علاقه مند به امتحان کردن تعطیلات دارویی هستید، با پزشک یا پرستار کودک صحبت کنید.

برخی از کودکان می توانند به فکر تعطیلات مواد مخدر باشند، از جمله کسانی که:

فقط در روزهای مدرسه به درمان ADHD نیاز دارید

به دلیل یک داروی ADHD با کاهش وزن مشکل دارید

 

توقف داروهای محرک  -  طول درمان با داروی محرک به وضعیت کودک بستگی دارد. برای برخی از کودکان مبتلا به ADHD، منطقی است که یک دوره آزمایشی بدون دارو در نظر بگیرند. در مورد خطرات و مزایای قطع درمان با پزشک یا پرستار فرزندتان صحبت کنید.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

پیدا کردن یک درمانگر می تواند دشوار باشد - چه رسد به تجزیه برچسب های مختلف، از درمانگر و مشاور گرفته تا روانشناس، روانپزشک، مددکار اجتماعی و مربی.

هر نوع پزشک بالینی شکل متفاوتی از آموزش را پشت سر می گذارد و هر کدام تمرکز و رویکرد متفاوتی برای کمک به مشتریان خود دارند. درک چند تفاوت کلیدی می تواند به شما کمک کند تعیین کنید کدام متخصص سلامت روان برای شما یا عزیزتان مناسب است .

 

اما قبل از غواصی، لازم به ذکر است که اگرچه یادگیری در مورد این تمایزات می‌تواند به تصمیم شما کمک کند، اما نیازی نیست که توسط اطلاعات غرق شوید یا در علف‌های هرز غرق شوید. آنچه بیشتر اهمیت دارد تعهد به تغییر و ارتباطی است که با یک درمانگر برقرار می کنید. مهم است که فردی را پیدا کنید که با او احساس راحتی کنید و بتوانید با او رابطه کاری ایجاد کنید - این چیزی است که درمان را شفابخش و متحول می کند.

 

تفاوت بین روانشناسان، درمانگران و مشاوران

روانشناسان، درمانگران و مشاوران ممکن است آموزش ها و رویکردهای متفاوتی داشته باشند، اما همه آنها سلامت روانی، عاطفی و رفتاری را درمان می کنند. همه آنها مدرک پیشرفته، ساعت های آموزشی و مجوز دریافت کرده اند.

روانشناسان

 

یک روانشناس دارای مدرک دکترا است، مانند دکترای فلسفه ، دکترا، یا دکترای روانشناسی، روانشناسی. آموزش روانشناس ممکن است عمیق تر به علم، نظریه و عمل روانشناسی و رفتار انسانی بپردازد. آنها ممکن است احتمال بیشتری برای درمان بیماری های روانی شدید مانند روان پریشی یا اختلالات شخصیتی داشته باشند . آنها می توانند تست های روانشناختی و عصب روانی انجام دهند. خارج از یک زمینه بالینی، یک روانشناس ممکن است یک محقق در یک محیط دانشگاهی یا سازمانی نیز باشد.

ادامه مقاله پس از درج آگهی

طبق تعریف انجمن روانشناسی آمریکا، روانشناس «فردی است که به طور حرفه ای در یک یا چند شاخه یا زیرشاخه روانشناسی آموزش دیده است. آموزش در دانشگاه یا مدرسه روانشناسی حرفه ای به دست می آید که منجر به اخذ مدرک دکترا در فلسفه (PhD)، روانشناسی (PsyD) یا آموزش (EdD) می شود.

 

درمانگران

«درمانگر» یک اصطلاح کلی برای بالینی است که نگرانی های مربوط به سلامت روان را درمان می کند. اغلب به عنوان برچسبی برای هر یک از این سه دسته به کار می رود و به صورت محاوره ای استفاده می شود. به عنوان مثال، درمانگران اغلب دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند، اما یک روانشناس با مدرک دکترا نیز ممکن است درمانگر نامیده شود.

 

مدارک متداول برای یک درمانگر سطح کارشناسی ارشد شامل یک مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز، LCSW، و یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز، LMFT است. آموزش یک درمانگر سطح کارشناسی ارشد ممکن است در درجه اول بر درمان متمرکز باشد، اما آنها نظریه، توسعه، جامعه و سیاست را نیز پوشش می دهند.

طبق گفته انجمن ملی مددکاران اجتماعی، مددکاری اجتماعی بالینی "یک حوزه تمرین تخصصی مددکاری اجتماعی است که بر ارزیابی، تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری‌های روانی، عاطفی و سایر اختلالات رفتاری تمرکز دارد."

مشاوران

مشاوره کوتاه‌مدت‌تر، هدف‌گرا است و به چالش‌های مشخص و خاص زندگی می‌پردازد. در مقابل، درمان با متخصصان دیگر طولانی‌مدت، اکتشافی‌تر و جامع‌تر است و بیماری‌های روانی را درمان می‌کند.

مشاوران اغلب در زمینه خاصی مانند ازدواج، اعتیاد ، غم و اندوه یا سوء استفاده تخصص دارند. به عنوان مثال، مشاوره مواد مخدر و الکل یک شکل رایج از مشاوره است که در آن افراد دارای گواهینامه به مراجعین کمک می کنند تا از اختلالات مصرف الکل و مواد بهبود یابند.

ادامه مقاله پس از درج آگهی

مدارک متداول برای مشاوران عبارتند از: مشاور سلامت روان دارای مجوز، LMHC، و مشاور حرفه ای دارای مجوز، LPC.

به گفته انجمن مشاوره آمریکا، مشاوران حرفه‌ای به افراد کمک می‌کنند تا بینش‌های شخصی خود را به دست آورند، استراتژی‌ها را توسعه دهند و راه‌حل‌های واقعی برای مشکلات و چالش‌هایی که همه ما در هر زمینه‌ای از زندگی با آن روبرو هستیم، بیابند. آنها به عنوان متخصصان آموزش دیده و معتبر، این کار را با شناخت مشتریان، ایجاد روابط ایمن و مثبت و پیشنهاد ابزارها و تکنیک هایی که معتقدند برای مشتریان مفید است، انجام می دهند.

 

تفاوت بین درمانگر و مربی

درمان و کوچینگ نهادهای متمایز هستند. درمانگران می توانند بیماری روانی را تشخیص داده و درمان کنند، به مشکلات عاطفی و رفتاری رسیدگی کنند، گذشته را کشف کنند و به مراجع کمک کنند تا به شادی و رضایت بیشتری دست یابد.

مربیان تمایلی به درمان اختلالات سلامت روان ندارند. در عوض، آنها به افرادی که عملکرد نسبتاً بالاتری دارند کمک می کنند تا به رشد خود ادامه دهند و اهداف خاصی را انجام دهند . درمان تمایل به طولانی‌مدت دارد، در حالی که مربیگری تمایل به کوتاه‌مدت دارد، اگرچه طول درمان می‌تواند بسته به اهداف و مقاصد در هر دو زمینه متفاوت باشد.

 

درمان شامل مدرک پیشرفته، آموزش، و مجوز است. مربیگری به عنوان یک رشته غیرقانونی است و نیازی به آموزش یا مجوز ندارد. مربیگری می تواند بسیار سودمند باشد، اما یافتن یک فرد معتبر و با تجربه مهم است. علاوه بر این، درمان اغلب تحت پوشش بیمه است، در حالی که مربیگری اینگونه نیست.

 

تفاوت بین درمانگر و روانپزشک

روانشناسان و همچنین مددکاران اجتماعی و مشاوران می توانند گفتار درمانی را در تمام اشکال آن تمرین کنند، اما نمی توانند برای درمان بیماری های روانی دارو تجویز کنند. یک روانپزشک، که یک پزشک آموزش دیده است، می تواند مانند پرستاران، دارو تجویز کند. (علاوه بر این، چندین ایالت استثناهای محدودی را برای روانشناسانی که در مناطق جغرافیایی که روانپزشکان در آنها کمبود دارند، اعمال کرده اند.)

 

بسیاری از روانشناسان خود را پزشک می دانند. با این حال، این مدرک به دکترای فلسفه یا دکترای روانشناسی اشاره دارد، نه دکترای پزشکی.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

این سفری است که پر از پستی و بلندی ها، شادی ها و چالش هاست. مانند هر چیزی که خودمان را به آن سرازیر می کنیم، در طول مسیر با موانع یا مشکلاتی مواجه خواهیم شد.

اغلب، این مشکلات را می توان به راحتی حل کرد، اما گاهی اوقات، مسائل می توانند به قدری عمیق و دردناک باشند که حل تعارض غیرممکن به نظر می رسد.

اینجاست که مشاوره ازدواج مطرح می شود.

با راهنمایی یک درمانگر مجرب و همدل، میلیون ها زوج نتایج مثبتی را از جلسات خود تجربه کرده اند. با این حال، هنوز نظرات متفاوتی در مورد اثربخشی مشاوره ازدواج وجود دارد، و ممکن است از خود بپرسید: "آیا مشاوره ازدواج واقعا کارساز است؟"

در این وبلاگ، آمار مشاوره زوجین و همچنین روش ها و نکاتی را برای بهبود فرآیند مشاوره بررسی خواهیم کرد. بیایید شروع کنیم.

میزان موفقیت مشاوره ازدواج چقدر است؟

بنابراین، آیا واقعاً مشاوره ازدواج مؤثر است؟

پاسخ کوتاه: بله.

پاسخ عمیق تر: بستگی دارد.

با توجه به مجله زناشویی و خانواده درمانی، میزان موفقیت مشاوره ازدواج حدود 70 درصد است . بسته به درمانگر، زوج ها اغلب از طریق مشاوره ازدواج، احساس رفاه عاطفی بالاتری پیدا می کنند و اکثریت آنها نتیجه مثبتی را تجربه می کنند.

در واقع، انجمن درمانگران ازدواج و خانواده آمریکا بیان می‌کند که تقریباً 90 درصد از زوج‌ها بعد از ازدواج و خانواده‌درمانی، بهبودی در سلامت عاطفی خود مشاهده می‌کنند – که دو سوم آن‌ها از بهبود سلامت جسمانی خود خبر می‌دهند.

زوج هایی که با مراجعه به مشاوره ازدواج به بهبود روابط خود متعهد می مانند، احتمال بیشتری دارد که مشکلات طولانی مدت بین خود را حل کنند. اما این تنها زمانی کار می کند که هر دو نفر وقف باشند.

اگر فردی ارزش شرکت در جلسات مشاوره ازدواج را نداند، به احتمال زیاد تکنیک ها و توصیه های داده شده را نادیده می گیرد که بر کل جلسات مشاوره تأثیر می گذارد.

نرخ موفقیت در مشاوره زوجین EFT

در مرکز مشاوره سلامتی، ما از تکنیک‌های درمان متمرکز بر عاطفه (EFT) استفاده می‌کنیم ، که حول محور کمک به افراد و زوج‌ها برای درک و تقویت ارتباط عاطفی خود با خود و با یکدیگر است.

EFT که توسط دکتر سو جانسون در دهه 1980 توسعه یافت، نرخ موفقیت چشمگیری در مقایسه با سایر اشکال مشاوره دارد. بر اساس تحقیقات دکتر جانسون، تقریباً سه چهارم (70 تا 75 درصد) زوج‌هایی که علائم پریشانی را در روابط خود نشان می‌دهند، بهبودی را تجربه می‌کنند و 90 درصد بهبود قابل توجهی را نشان می‌دهند.

 

 

ما به درمان متمرکز بر عاطفی اعتقاد داریم زیرا کارکرد آن را دیده‌ایم. با نرخ موفقیت آماری بسیار قابل توجهی، ما آن را به هر کسی که به دنبال بهبود ارتباط و پیوند عاطفی خود با شریک زندگی خود است توصیه می کنیم.

آمار واقعی مشاوره ازدواج

سنجش میزان موفقیت مشاوره ازدواج موضوعی پیچیده است. بسیاری از آن ذهنی است: چیزی که یک زوج ممکن است به عنوان یک موفقیت تعریف کند، دیگری ممکن است تنها شروع یک راه حل باشد.

موفقیت نیز می تواند بین زوجین بسیار متفاوت باشد. برخی از زوج ها برای نجات ازدواج خود به دنبال مشاوره هستند، در حالی که برخی دیگر صرفاً می خواهند در مورد یک موضوع ارتباطی یا یک منطقه مشکل دیگر در رابطه خود شفافیت کسب کنند.

علاوه بر این، تشخیص موفقیت کوتاه مدت از نتایج بلند مدت می تواند چالش برانگیز باشد. برخی از زوج ها در اوایل پس از درمان، سطح موفقیت را تجربه می کنند، اما به رفتارهای معمولی خود باز می گردند، که منجر به مشکلاتی در آینده می شود.

از سوی دیگر، برخی از زوج ها ممکن است زمان بسیار بیشتری را برای دیدن نتایج نیاز داشته باشند، اما به دلیل تعهد آنها به این روند، برای سال های آینده پیشرفت زیادی در ازدواج خود تجربه می کنند.

در نهایت رسیدن به نتیجه از طریق مشاوره ازدواج غیرممکن نیست. در واقع، این بسیار شدنی است. عامل تعیین کننده در این است که آیا هر فردی مایل به انجام کار است یا خیر. این بسیار شبیه یک تشخیص سلامت مزمن است. اغلب، اگر فرد زودتر به دنبال کمک بود، می شد از مشکلات جلوگیری کرد.

عوامل موثر بر نتایج زوج درمانی

یکی از عوامل مهم در تعیین میزان موفقیت مشاوره ازدواج، شخصیت و ویژگی های هر یک از طرفین است.

چیزهایی مانند هوش هیجانی، مکانیسم‌های مقابله، و تاریخچه شخصی، همگی نحوه تعامل فرد با دیگران را شکل می‌دهند - از جمله اینکه چگونه در درمان ظاهر می‌شوند.

به عنوان مثال، افرادی که سطح بالایی از گشودگی به تجربیات جدید دارند و تمایل دارند صادقانه به خود نگاه کنند، اغلب پذیرای مشاوره هستند. آنها بهبود بیشتری در روابط خود نشان می دهند و فضای امنی را برای عزیزان خود فراهم می کنند تا در هر موضوعی به آنها نزدیک شوند.

از طرف دیگر، اگر آنها حالت تدافعی داشته باشند، در برابر تغییر مقاوم باشند، یا اگر بار سنگینی از آسیب های حل نشده را تحمل کنند، می تواند چالش بزرگتری برای مشاور ازدواج باشد. درمانگر باید راه‌هایی برای رسیدگی دقیق به این مسائل بیابد تا فرآیندی را تسهیل کند که به طور کلی به نفع زوج باشد.

پویایی روابط و الگوهای ارتباطی نیز نقش مهمی در تعیین میزان موفقیت مشاوره ازدواج دارند. بزرگترین پیش درآمدهای مشکلات ازدواج ناشی از سبک های ارتباطی ناکارآمد مانند انتقاد، تدافع، تحقیر و سنگ اندازی است.

مشاوران ازدواج مجرب برای شناسایی این الگوهای ارتباطی و رفع آنها تلاش می کنند تا به زوج ها کمک کنند تا روش های ارتباطی سالم تری ایجاد کنند.

بخش بزرگی از ارتباط مؤثر فقط صحبت کردن نیست، بلکه گوش دادن فعالانه و نشان دادن همدلی نسبت به شریک زندگی است. هدف مشاوران ازدواج با ایجاد این مهارت‌های ارتباطی، توانمندسازی زوج‌ها برای درگیری سالم در تعارضات است که به نوبه خود، ارتباط عاطفی زوجین را تقویت می‌کند.

فاکتور مهم دیگری که باید در نظر گرفت این است که آیا درمانگر می تواند خود با زوجین ارتباط برقرار کند یا خیر. مهم نیست که یک مشاور ازدواج چقدر آموزش دیده، تحصیل کرده یا باتجربه باشد، اگر با زوجی که به آنها کمک می کنند هماهنگ نباشند، ممکن است در روش ها و استراتژی های خود مؤثر نباشند.

بسیاری از زوج‌ها با درمانگرانی که پیشینه فرهنگی، ارزش‌ها یا سبک‌های ارتباطی آنها را به اشتراک می‌گذارند بهتر برخورد می‌کنند و اگر آن چیزها در جای خود نباشند، ایجاد اعتماد برایشان دشوار است.

علاوه بر این، روشی که یک درمانگر برای نزدیک شدن به طرح درمان انتخاب می کند - چه EFT باشد که در اینجا در مرکز مشاوره سلامتی استفاده می کنیم یا یک رویکرد سیستماتیک دیگر - باید با نیازهای خاص زوج هماهنگ باشد.

پرداختن به نگرانی های رایج و باورهای غلط در مورد مشاوره ازدواج

مشاوره زوجین و به طور کلی درمان، در چند دهه اخیر بحث های زیادی را در مورد اثربخشی آنها به وجود آورده است.

با تحقیقات عمیق تر و طولانی مدت در حال حاضر، بدیهی است که همه انواع درمان بهزیستی عاطفی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. با این حال، وقتی صحبت از مشاوره ازدواج می شود، بسیاری از مردم هنوز در مورد اثربخشی آن نگران هستند.

رایج ترین باورهای غلط زوج درمانی عبارتند از:

  • افسانه: مشاوره ازدواج تنها زمانی جواب می دهد که رابطه در آستانه طلاق باشد.
  • واقعیت: در حالی که برخی از زوج‌ها به‌عنوان آخرین راه‌حل به دنبال مشاوره هستند، درمان می‌تواند در هر مرحله از یک رابطه مفید باشد، چه متاهل و چه غیر متاهل. چه اختلاف نظر داشته باشید، چه مسائل ارتباطی یا هر چالش دیگری که بر سلامت رابطه شما تأثیر می گذارد، مشاوره ازدواج یا زوج ها یک محیط حمایتی را ارائه می دهد که در آن می توانید نگرانی های خود را برطرف کرده و ارتباط خود را تقویت کنید.
  • افسانه: مشاوره ازدواج نشانه ضعف یا شکست است.
  • واقعیت: زوج درمانی در هر صورت نشانه قدرت است. این نشان می دهد که احترام و عشق زوجین به یکدیگر فراتر از ظاهر است. این نشان می دهد که آنها عمیقاً متعهد هستند که کارها را انجام دهند و مشکلات خود را حل کنند. کمک خواستن گامی شجاعانه است که باید مورد تشویق قرار گیرد.
  • افسانه: مشاوره ازدواج همیشه به آشتی کامل منجر می شود.
  • واقعیت: در حالی که بسیاری از زوج‌ها نتایج مثبتی را در درمان تجربه می‌کنند، اما هدف همیشه نجات ازدواج یا رابطه نیست. درمان فضای امنی را برای زوج‌ها فراهم می‌کند تا احساسات خود را کشف کنند و وضوح پیدا کنند. این می تواند شامل آشتی باشد، اما اگر این بهترین چیزی است که برای هر فرد مناسب است، می تواند شامل جدایی نیز باشد. موفقیت در زوج درمانی بیشتر به باز کردن یک ارتباط دو طرفه، یافتن راهی سالم برای صحبت در مورد هر موضوعی و رفتار با احترام و همدلی با یکدیگر، بدون توجه به نتیجه رابطه است.
  • افسانه: مشاوره ازدواج یک راه حل سریع برای مشکلات رابطه است.
  • واقعیت: زوج‌درمانی راه‌حلی برای همه نیست، و همچنین راه‌حلی سریع برای مسائل عمیق رابطه نیست. این امر مستلزم مشارکت فعال و اجرای مهارت های جدیدی است که در جلسات آموخته شده است. در حالی که پیشرفت ممکن است یک شبه اتفاق نیفتد، زوج‌هایی که به این فرآیند اختصاص داده شده‌اند، اغلب در طول زمان شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی در روابط خود هستند.
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

درمان روانکاوی نوعی روان درمانی است که بر ضمیر ناخودآگاه و تأثیر آن بر رفتار تمرکز دارد. در اوایل دهه 1900 توسط زیگموند فروید توسعه یافت. این نوع درمان همچنین رابطه بین درمانگر و بیمار را بررسی می کند. همچنین به چگونگی تأثیر تجربیات گذشته بر رفتار فعلی می پردازد.

روانکاوی نوعی درمان روانکاوی است که برای درمان بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب استفاده می شود . این شامل بررسی ضمیر ناخودآگاه و تأثیر آن بر رفتار است. این نوع درمان همچنین به چگونگی تأثیر تجربیات گذشته بر رفتار فعلی می پردازد. برای ارتباط با بهترین مرکز روانکاوی در تهران اینجا کلیک کنید

تکنیک های مختلف روان درمانی

 

انجمن آزاد

این تکنیک درمان روانکاوانه شامل بیمار می شود که هر چه به ذهنش می رسد را بدون سانسور افکارش می گوید. این به درمانگر اجازه می دهد تا درک بهتری از افکار و احساسات ناخودآگاه بیمار به دست آورد. همچنین به درمانگر کمک می‌کند تا مکانیسم‌های دفاعی را که ممکن است بیمار استفاده می‌کند شناسایی کند.

تعبیر خواب

این تکنیک شامل تفسیر نمادها و استعاره های موجود در رویاها است. این می تواند به درمانگر کمک کند تا درک بهتری از افکار و احساسات ناخودآگاه بیمار به دست آورد. همچنین می تواند به آشکار کردن هرگونه درگیری یا مسائل پنهانی که ممکن است بیمار با آن دست و پنجه نرم کند کمک کند.

تجزیه و تحلیل انتقال

این تکنیک شامل تجزیه و تحلیل واکنش های بیمار به درمانگر است. هدف این است که مشخص شود آیا هر یک از این واکنش ها از شخص دیگری در زندگی بیمار (مانند والدین یا همسر) منتقل می شود یا خیر. این می تواند به کشف مسائل عاطفی حل نشده ای که ممکن است باعث ایجاد مشکلات در زندگی بیمار شود کمک کند. گاهی اوقات می توان این مسائل حل نشده را در درمان بررسی کرد، و گاهی اوقات ممکن است نیاز باشد که خارج از درمان با آنها برخورد شود.

درمان روانکاوی با چه کمکی می کند؟

 

افسردگی

این درمان می تواند به افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا احساسات و افکار خود را کشف کنند. این می تواند به آنها کمک کند تا بفهمند چرا این احساس را دارند و راه های جدیدی برای کنار آمدن با مشکلات خود بیابند. همچنین ممکن است به آنها کمک کند تا اطلاعات بیشتری در مورد سابقه خانوادگی خود پیدا کنند، و اینکه چگونه این ممکن است آنها را تحت تاثیر قرار دهد. گاهی اوقات، روانکاوی همراه با دارو استفاده می شود.

اضطراب

این درمان می تواند به افرادی که با اضطراب دست و پنجه نرم می کنند کمک کند تا بفهمند چرا اینقدر احساس اضطراب می کنند و راه هایی برای مقابله با ترس های خود بیابند. همچنین می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا بفهمند گذشته‌شان چه تأثیری بر آنها داشته است. همچنین به افراد کمک می کند تا حس بهتری از عزت نفس ایجاد کنند، که می تواند به کاهش اضطراب در آینده کمک کند.

استرس

این درمان می تواند برای افرادی که تحت استرس زیادی هستند مفید باشد. این می تواند به آنها کمک کند تا بفهمند چرا اینقدر استرس دارند و چگونه گذشته آنها ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد. همچنین به افراد کمک می کند تا یاد بگیرند که چگونه با موقعیت های دشوار به شیوه ای مثبت تر برخورد کنند. این امر می‌تواند برای آنها راحت‌تر با استرس در آینده کنار بیاید.

تروما

افرادی که تروما را تجربه کرده اند ممکن است متوجه شوند که روانکاوی می تواند بسیار مفید باشد. این می تواند به آنها اجازه دهد تا آنچه را که برای آنها اتفاق افتاده است، و اینکه چگونه این موضوع بر زندگی آنها تأثیر گذاشته است، کشف کنند. همچنین می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا بفهمند چرا به شیوه‌ای که واکنش نشان داده‌اند، و راه‌های جدیدی برای مقابله با تروما پیدا کنند.

اعتیاد

افرادی که به مواد مخدر یا الکل معتاد هستند ممکن است متوجه شوند که این نوع درمان به آنها کمک می کند تا بفهمند چرا معتاد شده اند و چگونه بر زندگی آنها تأثیر گذاشته است. همچنین می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا استراتژی‌هایی برای مقابله با اعتیاد و هوشیار ماندن ایجاد کنند. گاهی اوقات، روانکاوی در ترکیب با انواع دیگر درمان مانند سم زدایی و توانبخشی استفاده می شود.

اختلالات خوردن

افراد مبتلا به اختلالات خوردن اغلب متوجه می شوند که روانکاوی می تواند به آنها کمک کند تا دلایل اصلی اختلال خود را درک کنند. همچنین می تواند به آنها کمک کند تا نگرش سالمی نسبت به غذا و بدن خود ایجاد کنند و یاد بگیرند که چگونه با احساسات دشوار به روشی سالم کنار بیایند.

  • سامرند سلیمی