سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

برای اینکه تفاوت روانشناس با روانکاو را بدانید باید اول مفهوم هر دو رشته را درک کنید. روانشناسی را که به طور خلاصه توضیح دادیم. حالا نوبت این است که با روانکاو آشنا شویم. برای اولین بار روانکاوی توسط زیگموند فروید توسعه پیدا کرد و می‌توان گفت که پدر روانکاوی است.

 روانکاو نیز از دیگر متخصصان سلامت روان است که به بزرگسالان و در مواردی به کودکان کمک می‌کند تا از مشکلات‌شان رهایی یابند. روانکاوی یا سایکودینامیک تراپی شاخه‌ای از روانشناسی بالینی است که با گفتار درمانی عمیق و روانشناختی برای پیدا کردن ریشه‌های اصلی مشکل فرد که در گذشته بر روان وی اثر گذاشته‌اند و همچنین درمان اختلالات روانی و عاطفی فرد استفاده می‌شود. 

این کار توسط تکنیک‌های مختلفی انجام می‌گیرد تا افکار خودآگاه و ناخودآگاه گذشته و حال بررسی شوند. تفاوت روانشناس با روانکاو در این است که روانکاو تلاش می‌کند تا اختلالات رفتاری افراد که عمدتا از ذهن و احساسات ناشی می‌شوند را درمان کند.

 این را بدانید که لزوما فقط روانشناسان روانکاو نیستند. روانشناسان زمانی دست به دامن روش‌های روانکاوی می‌شوند که بیماران‌شان به درمان‌های پزشکی و روانشناسی سنتی پاسخ مثبتی نمی‌دهند.

در رویکرد روانشناس با روانکاو چه تفاوتی است؟

مهم‌ترین تفاوت روانشناس با روانکاو در رویکرد آن‌هاست. با اینکه رویکرد عملی هر دو یکسان است و هر دو بیمارانی را ویزیت می‌کنند و پرسش و پاسخ‌هایی انجام می‌دهند و راهکارهایی را به افراد توصیه می‌کنند اما در نوع سوالات و ارائه راه حل‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد.

روانکاو سعی می‌کند با استفاده از ذهن ناخوداگاه افراد، احساسات سرکوب شده، تجربیات عمیق و فراموش شده را بازیابی کند. درک بهتر از ضمیر ناخوداگاه به بیماران کمک می‌کند تا بینش بهتری نسبت به محرک‌های درونی افکار و رفتارهایشان داشته باشند. 

در نتیجه سعی می‌کنند رفتارهای منفی و مخرب را کنار بگذارند. تفاوت روانشناس با روانکاو در این است که روانکاو به بیماران خود کمک می‌کند تا با ترس‌شان روبه‌رو شوند، بر افسردگی و اضطراب خود غلبه کنند و علائم بیماری روانی یا اختلال استرس بعد از سانحه را مدیریت کرده و از زندگی لذت بیشتری ببرند. اما روانشناسان از رفتار درمانی شناختی یا CBT استفاده می‌کنند اما برخی هم برای پیدا کردن علت مشکلات به وجود آمده، گذشته بیماران را جست و جو می‌کنند. 

روش CBT یکی از معتبرترین روش‌های درمانی مورد استفاده در کلینیک روانشناسی است. به این صورت که یک رویکرد آینده محور و مبتنی بر علم و استاندارد است و مقصودش حل مسائل مختلف است. این باور وجود دارد که افکار بیشتر از شرایط زندگی روی احساسات انسان‌ها تاثیر می‌گذارد، از همین رو اگر در طرز فکر تغییری ایجاد شود، انسان‌ها می‌توانند خوشحال‌تر باشند و با افسردگی و اضطراب خود مقابله کنند. 

تفاوت روانشناس با روانکاو در این است که روانکاو بیماران را بسیار پیچیده‌تر می‌بیند و سعی می‌کند به جای از بین بردن، احساسات پس از افسردگی و اضطراب را درک کند و راه حل بهتری در جهت سلامتی روانی و عاطفی به بیماران خود ارائه دهد. 

در واقع روانکاو در فعالیت خود، این مسئله را در نظر می‌گیرد که خودآگاه فقط یک تکه‌ی کوچکی از چیزی است که ما هستیم و اصل کاری همان ناخوداگاه است که با مسائل و مقاومت‌ها ارتباط دارد.

 

دسته بندی اهداف روانشناس و روانکاو

تقریبا می‌توان گفت که اهداف روانشناس و روانکاو بسیار گسترده و در عین حال شبیه به هم هستند. مهم‌ترین هدف هر دو تلاش برای بهتر شدن وضع زندگی مراجعین است که برای رسیدن به این مقصود، هر کدام از روش‌ها و تکنیک‌های متنوعی کمک می‌گیرند، به طوری که اگر بخواهیم دقیق‌تر نگاه کنیم، خواهیم دید که اهداف هر جلسه کاملا متفاوت از یکدیگر است.

در واقع نحوه کار یکی از موارد مهم تفاوت روانشناس با روانکاو است. روانشناس برای اینکه بتواند رفتارهای عاطفی و انسانی و اجتماعی و رفتار شناختی مراجعه کنندگان را درک کرده و بررسی کند از مصاحبه، پرسشنامه، ارزیابی عملکرد مغز، تست هوش و … کمک می‌گیرد و به مراجعه کنندگان خود اجازه می‌دهد تا درباره مسائلی که فکر آن‌ها درگیر کرده است صحبت کنند. 

روانشناسان بالینی برای شکل دادن طرز فکر بیمار برای زندگی و خودشان، از راهبردهای خاصی در زمان‌های ناگوار استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند افکار منفی و غیر منطقی افراد را تغییر و یا از بین ببرند. همچنین توصیه‌هایی به منظور برقراری ارتباط با دیگران به روشی هوشمندانه‌تر و هدفمندتر دارند.

 تفاوت روانشناس با روانکاو این است که روانکاو، از طریق گفتگو به هر کسی که درباره افکار، رفتار و احساسات منفی و ناسالم رنج می‌برد کمک می‌کند. در واقع روانکاو در زمینه عدم بینش درباره خود، سوگ و فقدان، رابطه‌های ناموفق و شکست خورده، مشکلات هویتی، افکار خود شکن، اشکال در تصمیم گیری و قدرت انتخاب فعالیت می‌کند و با استفاده از تکنیک‌های مختلفی نظیر تداعی آزاد، تجزیه و تحلیل رویا و تعبیر خواب برای اشکار ساختن افکار ناخودآگاه، به مراجعه کنندگان خود کمک می‌کند.

5 باور غلط در رابطه با روانکاو

از آنجایی که روانکاوی توسط فروید که مدرک روانشناسی و روانپزشکی نداشت، ابداع و پایه گذاری شده است، باورهای غلط و نادرستی درباره این رشته ایجاد شده است. همچنین افراد اطلاعات بسیار کمی درباره روانکاوی و میزان پیچیده بودن فرایندهای آن دارند که همین باعث شکل گیری این باورهای غلط می‌شود.

مواردی به عنوان تفاوت روانشناس با روانکاو وجود دارد اما بدانید و آگاه باشید که تمام کلیشه‌هایی که درباره روانکاوی ایجاد شده‌اند، واقعی نیستند. با ما همراه باشید تا با 5 باور غلط درباره روانکاوی آشنا شوید.

1-با توجه به نظریه فروید و برخی گفته‌های وی، این احساس به وجود آمده است که نظریه و پروتکل درمانی روانکاوی بسیار جنسیت زده است. درواقع جمله معروف فروید که می‌گوید هیچ وقت نتوانستم ذهن یک زن را کامل متوجه شوم، باعث بروز این احساس در میان مردم شده است.

2-یکی از موارد تفاوت روانشناس با روانکاو این است که روانکاو بیشتر روی دوران کودکی افراد تمرکز می‌کند. دلیل این اتفاق هم این است که فروید در نظریه‌های خود توجه زیادی به کودکی افراد می‌کردو در نتیجه افراد فکر می‌کنند هر رفتار و نیازی که در ما ایجاد شده است، در دوران کودکی شکل یافته‌اند و امکانی برای تغییر یا اصلاح این رفتارها در بزرگسالی وجود ندارد. اما دلیل این اتفاق این است که فروید در دوران شغلی خود، به بررسی دوران کودکی پرداخته و دیگر فرصتی برای بررسی دوران بزرگسالی نداشت.

3-بسیاری تصور می‌کنند که روانکاوی علمی نیست و با روش‌های آزمایشگاهی قابل سنجش و ارزیابی نیست. با اینکه مواردی به عنوان تفاوت روانشناس با روانکاو وجود دارد اما هم روانشناسی و هم روانکاوی بخشی از علوم انسانی هستند و یک روش علمی در جهت بررسی و سنجش تجارب انسانی ناقص و ناکافی محسوب می‌شوند.

4-روانکاوی دانشی جدا از روانشناسی است و به عنوان یک رشته و دانشی مستقل و فراتر از روانشناسی است. این تصور بسیاری از افراد است اما باید گفت که این باور کاملا اشتباه است. فروید به وضوح در مصاحبه خود اعلام کرده بود که روانکاوی دانشی جدید و تازه برای درمان بیماری‌های روانی عصبی و بخشی از روانشناسی است.

5-اینکه تصور کنید تفاوت روانشناس با روانکاو در این است که روانکاوی فقط به تجزیه و تحلیل گذشته می‌پردازد و مسائل را فقط از دیدگاه جنسی بررسی می‌کند، کاملا نادرست است. درست است که روانکاو روی گذشته و مخصوصا کودکی فرد تمرکز می‌کند اما از مشکلات حال هم چشم پوشی نمی‌کند. این را به یاد داشته باشید که فروید تمرکز خاص بر روی مسائل جنسی نداشت، بلکه اصلی‌ترین تمرکز وی و روانکاوی روی ناهشیار ذهن و ساختار شخصیت است.

 

 

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

درمان در کودکان و نوجوانان

به طور کلی، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی بسته به علائم، عوارض جانبی دارو و سایر موارد، در مورد درمان کودکان و نوجوانان به صورت موردی تصمیم می‌گیرند.

به طور کلی، درمان شامل موارد زیر است:

  • داروها. تحقیقات کمتری در مورد ایمنی و اثربخشی داروهای دوقطبی در کودکان نسبت به بزرگسالان وجود دارد، بنابراین متخصصان مراقبت‌های بهداشتی اغلب بر اساس تحقیقات بزرگسالان در مورد درمان تصمیم می‌گیرند. کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب همان نوع داروهایی را دریافت می‌کنند که بزرگسالان مصرف می‌کنند. دلیل این امر این است که کودکان در مطالعات کمتری شرکت کرده‌اند. اما کودکان می‌توانند به داروها واکنش متفاوتی نسبت به بزرگسالان نشان دهند. برخی از کودکان ممکن است برای بهترین نتیجه نیاز به امتحان کردن بیش از یک دارو داشته باشند.
  • گفتاردرمانی. درمان اولیه و طولانی‌مدت می‌تواند به جلوگیری از بازگشت علائم کمک کند. گفتاردرمانی که به عنوان روان‌درمانی نیز شناخته می‌شود، می‌تواند به کودکان و نوجوانان کمک کند تا روال‌های خود را مدیریت کنند، بهتر کنار بیایند، با مشکلات یادگیری کنار بیایند، مشکلات اجتماعی را بهبود بخشند و پیوندهای خانوادگی و ارتباطات را قوی‌تر کنند. در صورت نیاز، گفتاردرمانی می‌تواند مشکلات سوءمصرف الکل یا مواد مخدر را که در کودکان بزرگتر و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی رایج است، درمان کند.
  • آموزش روانی. آموزش روانی می‌تواند شامل یادگیری علائم اختلال دوقطبی و تفاوت آنها با رفتارهای مرتبط با سن، موقعیت و رفتار فرهنگی مناسب فرزند شما باشد. دانستن بیشتر در مورد اختلال دوقطبی همچنین می‌تواند به شما در حمایت از فرزندتان کمک کند.
  • پشتیبانی. معلمان و مشاوران مدرسه می‌توانند در یافتن خدمات کمک کنند. آنها و خانواده و دوستان می‌توانند موفقیت را تشویق کنند.
  • سامرند سلیمی