این یک تصور غلط رایج است که درمانگران همیشه روی کنار هم نگه داشتن یک زوج سرمایهگذاری میکنند. یک درمانگر خوب بیطرف خواهد بود و به هر دو طرف کمک میکند تا تصمیم بگیرند چه چیزی برایشان بهتر است. درمان خوب ممکن است منجر به این شود که یک زوج تصمیم به جدایی بگیرند و سپس به آنها کمک کند تا با صداقت از هم جدا شوند . بخش صداقت از اهمیت بالایی برخوردار است. شما و شریک زندگیتان شایسته بهترین پایان ممکن برای رابطهتان هستید. اینکه این پایان در پایان زندگیتان باشد یا با یک تصمیم محترمانه قبل از آن، به خودتان بستگی دارد. اما کیفیت هر تصمیمی که میگیرید از طریق درمان زوج بهتر خواهد شد.
چگونه محدودیتهای زوجدرمانی را برطرف کنیم؟
زوج درمانی میتواند معجزه کند و به زوجین کمک کند تا ارتباطات خود را بهبود بخشند و روابط خود را بازسازی کنند. اما در برخی موقعیتها که چالشها بسیار ریشهدار هستند یا تمایلی به تغییر وجود ندارد، پیشرفت دشوار است. با انتظارات واقعبینانه و ذهنی باز به زوج درمانی روی آورید. اگر متوجه شدید که برخی از مسائل قابل حل نیستند، در نظر بگیرید که چه چیزی برای رفاه و شادی شما بهتر است. این ممکن است به معنای بررسی درمان فردی یا تصمیمگیریهای دشوار در مورد رابطه باشد.
تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیزی برای شما بهترین است
وقتی زوجدرمانی به نقطهای میرسد که مسائل قابل حل نیستند، در نظر بگیرید که چه چیزی به صورت فردی و چه به عنوان یک زوج بهترین است. در اینجا چند مرحله برای کمک به شما در عبور از این وضعیت پیچیده آورده شده است:
۱. درمان فردی
در موارد آسیبهای روحی یا مشکلات سلامت روان، درمان فردی میتواند مکمل قدرتمندی برای زوجدرمانی باشد. این روش به شما امکان میدهد تا به مسائل شخصی که ممکن است بر زوجدرمانی تأثیر بگذارند، بپردازید. این روش به شما کمک میکند تا درک عمیقتری از نیازها و اهداف خود داشته باشید.
۲. گفتگوهای صادقانه در زوج درمانی
با شریک زندگی خود در مورد احساسات، نیازها و نگرانیهایتان صادقانه صحبت کنید. نظرات خود را در مورد پیشرفت و اثربخشی زوج درمانی به اشتراک بگذارید. اما مراقب باشید که صداقت را با بیرحمی اشتباه نگیرید. میتوانید صادق باشید و در عین حال به احساسات شریک زندگی خود عشق بورزید و احترام بگذارید.
۳. ارزیابی اهداف رابطه در زوج درمانی
در مورد اهداف رابطه خود و اینکه آیا آنها با اهداف شریک زندگی شما همسو هستند، تأمل کنید. در برخی موارد، ممکن است متوجه شوید که دیدگاههای متفاوتی برای آینده دارید.
۴. عدم پیشرفت را در زوج درمانی مطرح کنید
با درمانگر خود مشورت کنید. آنها میتوانند بینشها و توصیههای ارزشمندی در مورد اینکه آیا مسائلی که با آنها روبرو هستید را میتوان در درمان بررسی کرد یا اینکه زمان آن رسیده است که گزینههای دیگری را در نظر بگیرید، ارائه دهند. یک درمانگر خوب زوج میتواند فضایی را برای ناامیدی و عدم اطمینان شما در مورد درمان ایجاد کند. آنها نباید این موضوع را شخصی تلقی کنند. به یاد داشته باشید، درمان فضای شماست.
۵. تصمیمگیریهای دشوار در زوجدرمانی
گاهی اوقات، تصمیمگیری در مورد آیندهی رابطه بهترین اقدام است. این میتواند یک گام چالشبرانگیز باشد، اما مهم است که رفاه و شادی خود را در اولویت قرار دهید.
نحوه برخورد با مشکلات حل نشدنی در زوج درمانی چگونه است؟
الکس و جیمی هشت سال با هم بودند و برای حل مشکلاتشان به زوج درمانی مراجعه کرده بودند. آنها در رابطهشان با چالشهای مختلفی روبرو بودند:
گرایشهای اعتیاد به کار الکس منجر به احساس نادیده گرفته شدن و تنهایی برای جیمی شده بود.
جیمی در دوران کودکی آسیبهای روحی حل نشدهای داشت که منجر به طغیانهای عاطفی و مشکل در اعتماد کردن شده بود.
این زوج در اهداف بلندمدت خود اختلاف نظر اساسی داشتند. الکس خانوادهای با فرزند میخواست و جیمی رشد شخصی و خودشناسی را در اولویت قرار میداد.
پس از چند ماه زوج درمانی، مشخص شد که برخی از مسائل اصلی آنها حل نشده باقی مانده است:
ناسازگاری اساسی
با وجود بهبود ارتباطات و درک بهتر، اهداف زندگی آنها همچنان بسیار متفاوت بود. تمایل الکس به تشکیل خانواده با نیاز جیمی به رشد شخصی در تضاد بود و منجر به تنش مداوم میشد.
آسیبهای حل نشده و سلامت روان
در حالی که درمان به جیمی کمک کرد تا در مدیریت طغیانهای عاطفی پیشرفت کند، اما آسیبهای روحی و مشکلات سلامت روان او نیاز به درمان فردی داشت. خوشبختانه، جیمی مایل بود به این موضوع رسیدگی کند و از طریق درمان EMDR بهبودی عمیقی را تجربه کرد.
عدم تمایل یکی از طرفین به تغییر
با آشکارتر شدن ناسازگاری اساسی آنها، تعهد الکس به رابطه کاهش یافته بود. عدم تمایل آنها به تغییر اهداف بلندمدتشان، باعث ایجاد بنبست شده بود.
این زوج درمانگر با الکس و جیمی همکاری کرد تا چالشها را بپذیرد و راهحلها را بررسی کند:
جیمی برای رسیدگی به آسیبهای دوران کودکی و تنظیم هیجاناتشان، درمان فردی را آغاز کرد.
درمانگر به این زوج کمک کرد تا مکالمات صادقانهای در مورد اهداف و رویاهای بلندمدت خود داشته باشند.
الکس و جیمی تصمیم گرفتند دوستی دوستانه خود را به رابطهای دوستانه تبدیل کنند. اگرچه در ابتدا دردناک بود، اما آنها میدانستند که رابطه عاشقانهشان نمیتواند هر دو هدفشان را برآورده کند.
تجربه الکس و جیمی نشان میدهد که برخی مسائل را نمیتوان در زوجدرمانی حل کرد. گاهی اوقات تصمیمگیریهایی که رفاه و شادی هر فرد را در اولویت قرار میدهند، بهترین گزینه هستند. در این مورد، گذار به شکل متفاوتی از رابطه به الکس و جیمی اجازه داد تا اهداف فردی خود را دنبال کنند و در مسیرهای جداگانهای به رضایت برسند، در حالی که احترام و مراقبت خود را نسبت به یکدیگر حفظ میکنند.
