سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

سلامت روج و جسم

مطالب پزشکی و روانشناسی

۲۷ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

طلاق یکی از وحشتناک ترین اتفاقاتی است که برای هر کسی می افتد. اگرچه طلاق هم مردان و هم زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، روش‌های خاصی وجود دارد که طلاق می‌تواند از نظر روانی بر افراد با جنسیت‌های مختلف تأثیر بگذارد. برای زنانی که احساس خود از دوران کودکی به نحوه ارتباط آنها با افراد دیگر گره خورده است، طلاق می تواند دردناک، استرس زا و بیگانگان باشد. در اینجا نگاهی به برخی از راه‌هایی که زنان به دلیل طلاق از نظر روانی دچار چالش می‌شوند، آورده شده است: برای ارتباط با روانشناس خوب اینجا کلیک کنید

از دست دادن هویت
اگر از مردی بپرسید که کیست یا چیست، معمولاً با گفتن در مورد شغل خود به شما پاسخ می‌دهند. اگر از یک زن همین سوال را بپرسید، آنها اغلب در عوض با روابط خود پاسخ خواهند داد. حتی اگر هر دوی این افراد بانکدار باشند، مرد ابتدا خود را یک بانکدار می بیند. زن خود را به عنوان یک همسر، یک دختر، یک مادر، یک خواهر و یک دوست می بیند. این بخشی از روحیه زن است که خود را بخشی از روابط خود بداند، بنابراین هرگونه قطع رابطه، به ویژه روابطی که به اندازه ازدواج مهم است ، باعث تغییر اساسی در نحوه نگرش زن به خود می شود. این همیشه چیز بدی نیست. اگر رابطه کنترل کننده بود، این می تواند یک تغییر قدرت بخش باشد. با این حال، در موارد دیگر، می تواند فوق العاده بیگانه باشد.

مشکل در حفظ روابط اجتماعی
از آنجا که زنان در بسیاری از موارد خود را نقش خود می بینند، تغییر از یک زن خوشبخت به یک زن مطلقه می تواند تغییراتی در برخی از روابط او ایجاد کند. اگرچه دوستان اصلی اغلب یکسان می مانند، "دوستان زوج" ممکن است اینطور نباشند. برخی از زنان متوجه می‌شوند که زوج‌ها ترجیح می‌دهند با جفت‌های دیگر بیرون بروند، و زنان مجرد ممکن است هنگام بیرون رفتن با زوج‌هایی که قرار شام خود را ادامه می‌دهند، احساس چرخ سوم کنند. برخی از زنان ممکن است متوجه شوند که آشنایان که نمی دانند چگونه با طلاق خود همدردی کنند، از آنها نیز دوری می کنند. این تغییرات اجتماعی می تواند برای بسیاری از زنان احساس تنهایی و انزوا کند، به خصوص آنهایی که دوستان نزدیک زیادی ندارند.

انتظارات غیر واقعی
زنان مطلقه خود را هدف بسیاری از انتظارات غیر واقعی از دیگران و همچنین خود می بینند. در حال حاضر انتظار می رود زنان بیش از دو برابر مردان کار خانگی بدون دستمزد را در خانه انجام دهند، و زمانی که شریکی برای سهیم شدن در کار وجود ندارد، از آنها انتظار می رود که تمام کارهای خانه را انجام دهند، تمام وقت کار کنند و از آنها مراقبت کنند. کودکان در اکثر مواقع این انتظار با درک اینکه زنان به کار برابر برای دستمزد برابر نیاز دارند، کاهش نیافته است. به نوعی کار برابر هرگز به کار در خانه نسبت داده نشده است، و به عنوان کاری که زنان به هر حال انجام می دهند فراموش شده است. این می‌تواند برای والدینی که به تازگی مجرد شده‌اند، بسیار سنگین باشد، به‌ویژه که آن‌ها تبدیل به مادری می‌شوند که بیش از حد کار می‌کنند و سابق‌هایشان به پدر سرگرم‌کننده‌ای تبدیل می‌شوند که وقت و پول برای بازی در آخر هفته‌ها دارند.

 
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

 

لب های بزرگ چین های بیرونی پوست هستند که پس از بلوغ به طور طبیعی با مو پوشیده می شوند. لابیاهای کوچک مستقیماً در لابیا بزرگ قرار دارند و چین‌های کوچک‌تر و بدون موی پوست هستند. هر دو بدون معاینه پزشکی تهاجمی قابل مشاهده هستند.

لابیاپلاستی می تواند شامل کاهش یا افزایش اندازه هر قسمت از این چین ها باشد:

  • بریدن بخشی از لابیا
  • بازسازی بخشی از لابیا
  • تزریق ماده ای به لابیا برای پر شدن آن (موقت)

بافت اضافی ممکن است با ابزارهای برش جراحی یا فرکانس رادیویی که از انرژی گرما استفاده می کند برداشته شود.

دایان ای، رامیرز اچ، تئودورو اس. درمان با فرکانس رادیویی لابیا مینور و ماژورا: یک رویکرد حداقل تهاجمی برای ترمیم وولوا . Plast Reconstr Surg Glob Open 22 آوریل 2020؛ 8 (4): e2418. doi: 10.1097/GOX.0000000000002418. PMID: 32440388; PMCID: PMC7209841.

اغلب همزمان با لابیاپلاستی انجام می شود.

 

 

هنگامی که به عنوان بخشی از فرآیند جامع تأیید جنسیت انجام شود، لابیاها از بافت تناسلی موجود ایجاد می شوند. لابیاپلاستی ممکن است قبل و یا بعد از جراحی های دیگر و همچنین هورمون درمانی انجام شود.

این روش توسط جراح پلاستیک انجام می‌شود و می‌تواند با بی‌حسی موضعی همراه با  آرام بخش بیهوشی نظارت شده یا بدون آن در حالی که شما بیدار هستید انجام شود.

در حالی که به ندرت تحت بیهوشی عمومی انجام می شود ، اگر لابیاپلاستی به عنوان بخشی از یک روش گسترده تر مانند واژینوپلاستی (ایجاد واژن) و/یا ارکیکتومی (برداشتن بیضه) انجام می دهید، ممکن است این نوع را انجام دهید .

موارد منع مصرف

اگر عفونت واژن یا عفونت مثانه دارید، باید جراحی را تا رفع عفونت به تعویق بیندازید.

جراحی قبلی واژن یا جراحی قبلی در نزدیکی لابیا ممکن است منجر به ایجاد بافت اسکار شود که می تواند شما را مستعد عوارض لابیاپلاستی کند. اگر چنین جای زخمی دارید، شما و ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود باید در مورد خطرات و مزایای جراحی صحبت کنید تا مشخص شود که آیا برای شما مناسب است یا خیر.

برخی از عوامل ممکن است در بهبودی اختلال ایجاد کنند یا مزایای بالقوه این جراحی را تغییر دهند، و اگر آمادگی/مایل به پذیرش این شرایط را ندارید، ممکن است این روش برای شما توصیه نشود. سیگار کشیدن می تواند عوارضی مانند تاخیر در بهبود زخم را افزایش دهد و باید چهار هفته قبل از جراحی آن را ترک کرد.

مثلا:

  • شما باید آماده باشید تا تقریباً چهار تا شش هفته پس از جراحی از ورزش شدید و فعالیت جنسی خودداری کنید.
  • اگر بعد از لابیاپلاستی باردار شوید و زایمان طبیعی داشته باشید، ممکن است ظاهر لابیای شما تغییر کند و نتایج جراحی را تغییر دهد.

محدودیت های قانونی

با توجه به کالج آمریکایی زنان و زایمان (ACOG):

  • لابیاپلاستی در بیماران کمتر از 18 سال نقض قوانین جزایی فدرال است مگر در مواردی که پزشک معتقد است این جراحی "برای سلامتی بیمار ضروری است."
  • برخی از ایالت ها قوانینی علیه لابیاپلاستی در موارد خاص دارند (کودکان و بزرگسالان). 4

خطرات احتمالی

این روش می تواند عوارضی ایجاد کند که معمولاً با جراحی و بیهوشی همراه است . علاوه بر این، لابیاپلاستی همچنین می تواند منجر به مشکلات خاصی شود که ممکن است پس از عمل ظاهر شود.

خطرات عبارتند از:

  • تورم
  • عفونت
  • خون ریزی
  • جای زخم
  • درد مداوم
  • درد هنگام ادرار کردن یا اجابت مزاج
  • درد همراه با رابطه جنسی
  • نتیجه ای که با آنچه شما می خواستید متفاوت است

گاهی اوقات می توان عوارض را با درمان دارویی یا جراحی مدیریت کرد، اما این مشکلات می توانند باعث ناراحتی طولانی مدت شوند.

 

 

 

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 درمانگران آموزش دیده ما می توانند به شما کمک کنند تا پیوندهای قوی تری در روابط خود ایجاد کنید و پیوندهای خانوادگی را احیا کنید. به خواندن ادامه دهید تا بدانید چرا خانواده مهم است . 

داشتن خانواده چه مزایایی دارد ؟

چرا خانواده مهم است؟ برخی از مزایای تشکیل خانواده افزایش شادی و رضایت است. مطالعات نشان داده اند که گذراندن وقت با خانواده می تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند، سبک زندگی سالم تری داشته باشد و عمر شما را طولانی تر کند. خانواده به شما انگیزه می دهد تا بهترین نسخه خود باشید.

چرا خانواده اینقدر مهم است؟

خانواده به دلیل تمام محبت و حمایتی که دارد بسیار مهم است. بودن در کنار خانواده به ایجاد اصول کمک می کند و سلامت روانی کلی را بهبود می بخشد. گذراندن وقت با خانواده کلید رشد فرد است زیرا سازگاری و انعطاف پذیری را افزایش می دهد. چنین درس های کلیدی را فقط می توان با مربیگری اعضای خانواده در مورد فراز و نشیب های زندگی به یکدیگر آموخت. خانواده چیزی است که ما را به آنچه هستیم تبدیل می کند. 

 

یک مطالعه PLOS ONE نشان داد که سطح استرس، شادی و رفاه شرکت‌کنندگان با قدرت حلقه اجتماعی آنها بهتر از داده‌های سلامت جسمانی جمع‌آوری‌شده در یک ردیاب تناسب اندام پیش‌بینی می‌شود.  این نشان می‌دهد که زمان با خانواده (یا دوستان نزدیکی که خانواده می‌نامید) چقدر برای سلامت جسمی و روانی شما مهم است و چرا خانواده مهم است .

فواید گذراندن وقت با خانواده، جزء حیاتی یک زندگی کامل و معنادار است. به یاد داشته باشید، خانواده لزوما نباید از اقوام خونی در نظر گرفته شوند. دوستان صمیمی، قیم یا خواهر و برادر ناتنی به خوبی در قلمرو افرادی هستند که شما خانواده می دانید. در اینجا لیستی از مزایایی وجود دارد که ممکن است به این سؤال پاسخ دهد: "چرا خانواده مهم است؟"

مزایای سلامتی گذراندن وقت با خانواده

سلامت روان را بهبود می بخشد

وقتی با خانواده وقت می گذرانیم - به خصوص ارتباط چهره به چهره، برخلاف دیجیتال - به طور قابل توجهی از بروز افسردگی، اضطراب و سایر بیماری های روانی می کاهد. حضور فیزیکی در کنار عزیزان، یک حمایت عاطفی قوی ایجاد می کند تا شما را در چالش های زندگی شناور کند. 

به کودکان کمک می کند تا از نظر تحصیلی خوب عمل کنند

به طور متوسط، کودکانی که وقت خود را با خانواده می گذرانند، در مدرسه بهتر عمل می کنند. آنها مهارت های ارتباطی و اهمیت آموزش را یاد می گیرند. در صورت نیاز، کمک به تکالیف یا مفاهیم جدید این واقعیت را تقویت می کند که موفقیت آنها برای شما مهم است. حتی فقط پرسیدن در مورد روز آنها و چیزهایی که آنها می آموزند، به فرزندانتان نشان می دهد که چقدر به آنها اهمیت می دهید. 

خطر مشکلات رفتاری را کاهش می دهد

کودکانی که با خانواده خود وقت می گذرانند کمتر در معرض خطرات رفتاری مانند خشونت و سوء مصرف مواد قرار دارند. هنگامی که آنها به رفتارهای مثبت توجه مثبت دریافت می کنند، تمایل آنها را برای ادامه آن الگوهای سالم افزایش می دهد. حضور در کنار خانواده و انجام فعالیت‌های مشترک نیز راهی برای احساسات فروخورده فراهم می‌کند که در غیر این صورت می‌تواند منجر به تصمیم‌های ناسالم شود. وقتی صحبت از آوردن مشکلات توسط کودک (یا نوجوان) به میان می‌آید، خانواده بسیار مهم است، زیرا توصیه‌های شما می‌تواند به آنها اجازه دهد تا برای مقابله با مشکلات و انتخاب‌های مثبت مجهزتر شوند. 

اعتماد به نفس را افزایش می دهد

گذراندن وقت با خانواده باعث ایجاد اعتماد به نفس برای همه اعضای آن می شود. والدین می توانند به کودکان بیاموزند که عزت نفس را از طریق مهارت های خاصی مانند حل مسئله و ارتباط ایجاد کنند. آنها همچنین می توانند توانایی دوست داشتن خود را بدون تحقیر دیگران مدل کنند. برای والدین و فرزندان، اعتماد به نفس فقط با آگاهی از این که عزیزانشان برایشان ارزش قائل هستند و از آنها قدردانی می کنند، رشد می کند. 

به کودکان کمک می کند تا مهارت های فرزندپروری آینده را بیاموزند

خاطراتی که با هم خلق می کنید، میل به پرورش همان فضای محبت آمیز را در خانه های آینده خود در کودکان القا می کند. خانواده بسیار مهم است زیرا از طریق مثال شما، فرزندان شما مهارت های مراقبتی مهمی را یاد می گیرند که می توانند روزی از آنها استفاده کنند. حتی ممکن است اکنون با کپی کردن رفتارهای شما هنگام تعامل با خواهر و برادر تمرین کنند. 

حل و فصل موثر تعارض را آموزش می دهد

وقتی با خانواده وقت می گذرانیم سرگرم کننده است، اما ممکن است سخت نیز باشد. هنگامی که درگیری ایجاد می شود، شما نمی توانید برای همیشه کنار بروید. شما در این زمینه با هم هستید، بنابراین باید برای حل مسائل پیش آمده با هم کار کنید . گذراندن وقت با خانواده مهارت های ارتباطی بین فردی از جمله راه های سالم و سازنده برای بحث، مناظره و حل مشکلات را آموزش می دهد. 

استرس را کاهش می دهد 

کسانی که دارای روابط سالم خانوادگی قوی هستند، به جای دیگر راه های ناسالم، به دنبال مکانیسم های مقابله سالم تری برای استرس هستند - مانند اعتماد به دوستان و خانواده. این باعث ایجاد عادت صحبت کردن در مورد مشکلات با هم برای کاهش استرس و یافتن راه حل های موثر می شود. 

استرس همچنین بر جنبه‌های سلامت جسمانی مانند خستگی، فشار خون و سلامت قلب تأثیر می‌گذارد. Annals of Behavioral Medicine مطالعه‌ای انجام داد که نشان داد وقتی افراد در مورد سختی‌های زندگی‌شان با دوستی در کنارشان صحبت می‌کردند (به‌جای تنهایی)، نبض و فشار خون را کاهش می‌دادند. 

سازگاری و انعطاف پذیری را ترویج می کند

توانایی شما برای رویارویی با تغییرات و چالش های زندگی با پیوند قوی خانوادگی به میزان زیادی بهبود می یابد. بودن در کنار خانواده به شما این احساس را می دهد که می دانید به شما تعلق دارید، از شما مراقبت می شود و به شما نیاز دارید، که به شما احساس معنا و هدف می دهد. این اطمینان انگیزه ای برای پیشروی، رشد و موفقیت می دهد. 

سلامت جسمانی را افزایش می دهد

با نوع فعالیت های مناسب، گذراندن وقت با خانواده می تواند تأثیر مثبتی بر سلامت جسمانی داشته باشد. برای مثال، خانواده‌هایی که با هم غذاهای خانگی می‌خورند، نسبت به کسانی که این کار را نمی‌کنند، رژیم غذایی بهتری دارند. شرکت در فعالیت های خارج از منزل مانند بازی های ورزشی، پیاده روی، یا باغبانی با هم به بهبود تناسب اندام کمک می کند. حتی شواهدی وجود دارد که نشان می دهد زمان با خانواده می تواند اثرات ورزش و سایر عادات سالم را افزایش دهد. سلامت قلب، مغز، هورمونی و ایمنی را بهبود می بخشد. بودن در کنار خانواده همچنین می تواند یکدیگر را به حفظ سبک زندگی سالم تشویق کند. 

طول عمر را افزایش می دهد

روابط سالم می تواند طول عمر شما را تا 50 درصد افزایش دهد. تمام مزایای سلامت جسمی و روانی که در بالا مورد بحث قرار گرفت را با هم ترکیب کنید، و می توانید ببینید که چرا زمان خانواده با زندگی طولانی تر، سالم تر و شادتر مرتبط است. حتی کسانی که عادات فیزیکی ناسالم دارند، اما یک شبکه اجتماعی قوی دارند، بیشتر از کسانی که این روابط را ندارند، عمر می کنند.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

لابیاپلاستی

 

اندیکاسیون ها و روش جراحی:

 

لابیاپلاستی، جراحی پلاستیک لابیا مینور، به منظور تغییر اندازه یا شکل لابیاها انجام می شود و معمولاً برای اصلاح عدم تقارن بین آنها، آنها را کوچکتر می کند. این کار یا زمانی انجام می شود که در طول دوره های جنسی خجالت می کشد، یا هنگام ورزش یا برای پوشیدن لباس.

جراحی یا با بیهوشی عمومی یا بی حسی منطقه ای (اپیدورال یا بلوک نخاعی) انجام می شود.
طبق یک روش خاص، بیش از حد بخشی از لب های کوچک برداشته می شود و قسمت باقی مانده هنوز انعطاف پذیری خود را دارد. هموستاز انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که تمام عروق به طور کامل منعقد شده اند. بخیه با مواد قابل جذب انجام می شود.
معمولاً این جراحی به صورت سرپایی انجام می‌شود (صبح مراجعه کنید / عصر مراجعه کنید). یک مرخصی کاری 1 هفته ای باید برنامه ریزی شود.

خطرات و عوارض

علیرغم تکنیک های دقیق جراحی، نمی توان نه موفقیت درمانی و نه فقدان کامل هیچ گونه عارضه ای را تضمین کرد.

- مشکلات شفا: خطر عمده بیشتر مربوط به قطع شدن جزئی یا کامل بخیه ها است تا اسکارهای بزرگ، اسکارهای هیپرتروفیک یا اسکارهای کلوئیدی (اسکار برجسته).
- خونریزی یا هماتوم محل زخم جراحی. به ندرت ممکن است منجر به جراحی دیگری شود.
- تغییر احساسات در محل زخم. برخی از دردهای ناشی از روند بهبود نیز می توانند ظاهر شوند. در عرض چند ماه باید خود به خود برطرف شود، اما ممکن است باقی بماند (در صورت آسیب عصبی).

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

فرزندپروری مستبدانه سبکی خشن از فرزندپروری است که عموماً با توقعات بالا و تربیت کمتر مشخص می شود. والدینی که سبک فرزندپروری مستبدانه دارند، اغلب از فرزندانشان انتظار دارند که عملکرد استثنایی داشته باشند، اما از طریق تربیت یا بازخورد مثبت به آنها کمک نمی کنند. وقتی آنها بازخورد می دهند، از راه های منفی مانند فریاد زدن و همچنین تنبیه بدنی است.برای درمان بیش فعالی کودکان اینجا کلیک کنید

فرزندپروری مستبدانه در دهه 60 زمانی که یک روانشناس به نام دیانا باومرینگ سه نوع سبک فرزندپروری را در تحقیقاتی که بر روی کودکان سه تا چهار ساله انجام داد، به رسمیت شناخته شد. او متوجه چهار نوع اصلی فرزندپروری شد و فرزندپروری مستبد یکی از آنها بود. این نوع فرزندپروری توسط والدینی که توقعات بسیار بالایی از فرزندان خود دارند و قوانینی را برای فرزندان تعیین می کنند که بدون قید و شرط و همچنین سختگیرانه است، قابل تشخیص است. بامریند این نوع والدین را جایگاه گرا و خواستار اطاعت از فرزندان خود بدون ارائه هیچ گونه توضیحی برای دستورات آنها می داند.

ویژگی های والدین مستبد

والدین مستبد را می توان از طریق ویژگی های زیر شناسایی کرد:

  1. آنها تمایل دارند نسبت به فرزندان خود مطالبه گر باشند اما پاسخگو نیستند. والدین مستبد قوانین زیادی را برای فرزندان خود وضع می کنند تا از آنها پیروی کنند. آنها اغلب تمایل دارند تا هر جنبه ای از زندگی و رفتار کودک را مدیریت کنند. برخی از قوانین به طور صریح به کودکان گفته نمی شود، اما والدین انتظار دارند که فرزندان آنها را بدانند.
  2. والدین به هیچ وجه به فرزندان خود گرما و پرورش نمی دهند. آنها نسبت به فرزندان خود بسیار سرد هستند و گوشه گیر و خشن می مانند. والدین مستبد ترجیح می‌دهند سر فرزندانشان فریاد بزنند یا نق بزنند تا اینکه کار آنها را تحسین کنند یا هر نوع تشویقی را ارائه کنند.
  3. تنبیه هایی که والدین مستبد به فرزندان خود می دهند اغلب بدون هیچ گونه توضیحی انجام می شود. والدین مستبد اغلب به ابزارهای فیزیکی برای تنبیه متوسل می شوند و سعی نمی کنند در هنگام زیر پا گذاشتن قوانین، با استفاده از ابزارهای مثبت به فرزندانشان توضیح دهند.

اثرات فرزندپروری مستبدانه

نشان داده شده است که سبک های مختلف فرزندپروری تأثیرات گوناگونی بر کودکان دارند. برخی از این اثرات شامل مهارت های اجتماعی کودکان و همچنین عملکرد آنها در مطالعه است. فرزندپروری مستبدانه تأثیرات خاص خود را دارد و بر فرزندان تأثیر منفی می گذارد. در اینجا برخی از تأثیرات والدین مستبد آورده شده است:

  1. بچه ها اطاعت و عملکرد تحصیلی خود را با عشق مرتبط می دانند
  2. کودکانی که با روش‌های اقتدارگرایانه تربیت می‌شوند، معمولاً پرخاشگر هستند و پرخاشگری خود را در خارج از خانه نشان می‌دهند، جایی که به قوانین محدود نمی‌شوند.
  3. برخی از کودکان تمایل دارند در اطراف افراد خارج از خانه خود ترسناک و بسیار خجالتی باشند.
  4. فرزندپروری مستبدانه باعث کاهش عزت نفس کودکان می شود
  5. کودکان در موقعیت هایی که نیاز به شایستگی اجتماعی دارند با مشکلاتی مواجه می شوند زیرا مهارت های اجتماعی، عاطفی، شناختی و رفتاری لازم برای سازگاری اجتماعی را ندارند.
  6. کودکان ممکن است در آینده دچار افسردگی و اضطراب شوند.
  7. کودکان به دلیل اینکه در اوایل زندگی دست به انتخاب نمی زنند و از پیامدهای طبیعی اعمال خود رنج می برند، خودکنترلی ندارند.

فرزندپروری مستبدانه در مقایسه با سایر انواع فرزندپروری

اکنون می دانیم که فرزندپروری مستبدانه چیست و بر فرزندان تأثیر می گذارد، اما چگونه با سایر انواع فرزندپروری مقایسه می شود .

والدین مقتدرانه در مقابل والدین مقتدر

والدین مقتدر اغلب با فرزندپروری مستبد اشتباه می‌شوند، اما واقعیت کاملاً متفاوت است. والدین مقتدر به طور فعال در زندگی کودکان شرکت می کنند و رابطه مثبتی با آنها حفظ می کنند. والدین مقتدر نیز برخلاف والدین مستبد دلایل قوانینی را که برای فرزندان خود وضع می کنند توضیح می دهند. آنها مانند والدین مستبد از فرزندان خود انتظاراتی دارند، اما در هنگام اجرای قوانین خود، احساسات فرزندان خود را نیز در نظر می گیرند.

والدین اقتدارگرا در مقابل والدین با هلیکوپتر

فرزندپروری با هلیکوپتر اصطلاحی است که توسط نوجوانان استفاده می شود که می گویند والدینشان مانند هلیکوپتر بالای آنها شناور می شوند. به نوع والدینی اشاره دارد که بیش از حد روی فرزندان خود تمرکز دارند. آنها در زندگی فرزندان خود بسیار درگیر هستند و همچنین بیش از حد محافظت می کنند و بیش از حد کنترل می کنند. این تا حدودی با والدین مستبد متفاوت است زیرا والدین مستبد انتظارات زیادی از فرزندان خود دارند. آنها موقعیت گرا هستند و از فرزندانشان انتظار دارند بدون هیچ شکایتی به آنچه می گویند عمل کنند. آنها بسیار سخت گیر، مطالبه گر هستند، ابراز صمیمیت نمی کنند و خیلی محبت آمیز نیستند، از تنبیه هایی با توضیح کم یا بدون توضیح استفاده می کنند و به فرزندان خود گزینه های زیادی نمی دهند.

بهبودی از والدین مستبد

فرزندپروری مستبدانه روشی مفید برای تربیت فرزندانتان نیست. کودکانی که محصول سبک تربیتی اقتدارگرایانه هستند، در مراحل بعدی زندگی خود با تأثیرات این نوع تربیت روبرو می شوند. آنها نمی توانند خودشان تصمیم بگیرند زیرا والدینشان هرگز در مراحل اولیه زندگی به آنها آزادی انجام این کار را نداده اند.

اگر شما فردی هستید که با سبک تربیتی اقتدارگرایانه بزرگ شده‌اید یا والدینی هستید که آزاردهنده بوده‌اند، قبل از هر چیز باید به خودتان بفهمانید که همه اینها تقصیر شما نبوده است. دومین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که باید بدون دخالت والدین خود، روند درمان را انجام دهید. شما می توانید دوران کودکی خود را پشت سر بگذارید، بدون اینکه والدین خود را در آینده تغییر دهید، بلکه با رشد شخصی خود با کار روی خودتان.

 
  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

 

کرانیوفارنژیوم از طریق آزمایش های تصویربرداری، از جمله سی تی اسکن و ام آر آی، با معاینات جامع عصبی و با آزمایش خون برای ارزیابی عدم تعادل هورمونی تشخیص داده می شود. در برخی موارد، بیوپسی بافت نیز ممکن است ضروری باشد.برای ارتباط با بهترین جراح تومور مغزی در تهران اینجا کلیک کنید

درمان کرانیوفارنژیوم

درمان کرانیوفارنژیوم معمولاً شامل جراحی برای برداشتن تومور است و میزان موفقیت بسیار بالایی دارد. جراحی ممکن است با یا بدون پرتودرمانی برای اطمینان از حذف کامل انجام شود. دشوارترین بخش درمان کرانیوفارنژیوم، سنجش ضرورت حذف حداکثری برای جلوگیری از عود در برابر حداقل تهاجم برای کاهش عوارض جانبی است.

برخی از تومورها ممکن است تنها از طریق رادیوسرجری استریوتاکتیک درمان شوند، که به طور قابل توجهی کمتر تهاجمی است و با خطرات کمتری همراه است. با این حال، رادیوتراپی ممکن است منجر به عوارض جانبی خاص خود شود، به ویژه برای مغز جوان و در حال رشد خطرناک است. به همین دلیل، رادیوتراپی معمولاً برای بیماران کمتر از 5 سال انجام نمی شود.

عوارض کرانیوفارنژیوم

درمان کرانیوفارنژیوما موضوع ساده ای نیست. در حالی که درمان کرانیوفارنژیوم از طریق جراحی یا پرتودرمانی معمولاً برای اکثر بیماران مؤثر است، عود آن معمولاً در عرض 2 سال پس از جراحی امکان پذیر است و ممکن است نیاز به درمان اضافی داشته باشد.

درمان برای شرایط مرتبط، مانند جراحی چاقی برای چاقی هیپوتالاموس، جایگزینی هورمون برای کاهش تولید هورمون، یا همچنین ممکن است ضروری باشد. برخی از مشکلات شناختی یا بینایی ممکن است مدتی پس از اتمام درمان باقی بمانند یا آشکار شوند. همچنین برخی از خطرات مرتبط با پرتودرمانی وجود دارد، از جمله:

  • سکته
  • نابینایی تاخیری
  • از دست دادن عملکرد هیپوفیز
  • سرطان ثانویه

بهبود کرانیوفارنژیوم

بهترین میزان بهبودی بدون عود در بیمارانی است که با جراحی همراه با پرتودرمانی درمان می شوند. با وجود احتمال بروز عوارض، پیش آگهی بیماران مبتلا به کرانیوفارنژیوم خوب است. در حالی که بسیاری از بیماران باید با سایر شرایط مرتبط پس از جراحی کنار بیایند، 80 تا 90 درصد احتمال درمان دائمی پس از درمان وجود دارد.

  • سامرند سلیمی
  • ۰
  • ۰

با کمال تعجب، کودکان به دلایل مشابهی مانند بزرگسالان دروغ می گویند! در اینجا چند دلیل رایج برای دروغگویی کودکان آورده شده است:برای ارتباط با روانشناس کودک اینجا کلیک کنید

  • برای رهایی از دردسر برای کاری که انجام داده اند یا نکرده اند

  • برای به دست آوردن چیزی شخصی

  • تحت تاثیر قرار دادن، محافظت کردن یا ایجاد احساس بهتر در کسی (همچنین به عنوان دروغگویی اجتماعی شناخته می شود)

  • مهربان بودن و/یا اجتناب از احساس بد کسی

همانطور که کودکان رشد می کنند و خارج از پویایی خانواده خود زندگی می کنند (موقعیت های بازی به تنهایی، مدرسه و فعالیت های بعد از مدرسه)، شایع است که دروغ های آنها حول این موقعیت ها و مسئولیت هایی که به همراه دارد می چرخد.

کودکان می توانند از سن 2 یا 3 سالگی شروع به دروغ گفتن کنند! اگر کودک نوپایی در خانه دارید، احتمالاً قبلاً او را گرفته اید که می گوید آب نبات خاصی را نخورده است، حتی اگر دست و دهانش در آن پوشیده شده باشد.

در این سن، دروغ های کودکان بر انکار یک رفتار متمرکز می شود. کودکان این خردسال توانایی فریب دادن بدخواهانه دیگران را ندارند، به این معنی که دروغ های آنها مبتنی بر خیال بافی است. اگر بگویند کلوچه را نخورده اند، مامان عصبانی نمی شود، یعنی کار اشتباهی نکرده اند! 

با ورود کودکان به سنین پیش دبستانی، آنها شروع به درک بهتری می کنند که فرد دیگری ممکن است به چه چیزی فکر کند، به این معنی که آنها می توانند دروغ های مفصل تری را بر اساس آنچه طرف مقابل می داند (یا نمی داند) بگویند. در این سن، آنها مفهوم درست و نادرست را نیز درک می کنند، اما حتی اگر دروغ را بد بدانند، باز هم بچه های کوچکی هستند و میل آنها برای راضی کردن بزرگسالان ممکن است بیشتر از میل آنها به صداقت باشد. وقتی بچه ها به اواخر دبستان و راهنمایی می رسند، حافظه اجرایی و مهارت های شناختی آن ها به اندازه ای پیچیده می شود که می توانند دروغ های پیچیده بسازند و دیگران را فریب دهند، در حالی که به نظر می رسد حقیقت را می گویند. در این سن، شایع ترین دلیل دروغ گفتن، جلوگیری از به دردسر افتادن است. با توجه به اینکه دروغ گفتن یک رفتار عادی و مورد انتظار در دوران کودکی است، از دروغ گفتن به خود پرهیز کنیم به جای اینکه فکر کنیم فرزندی کامل داریم که هرگز دروغ نخواهد گفت، بیایید به راه‌هایی برای مقابله با دروغ‌گویی در هنگام بروز موقعیت نگاه کنیم. 

حتی از سنین پایین، ما همیشه می خواهیم راستگویی را در کودکان تشویق کنیم. در این سن، هیچ نیت بدی از سوی کودکان نوپا هنگام دروغگویی وجود ندارد، تمام تلاش آنها این است که این رفتار را از بین ببرند تا مامان/بابا یا مراقب آنها ناراحت نشوند. هر زمان که با دروغی مواجه شدید، بیش از حد واکنش نشان ندهید! با سخنان خود ملایم باشید و به حقیقت هدایت شوید. بیایید به یک سناریوی رایج نگاهی بیندازیم:

فرزند شما درمانی را که قرار نیست آنها را بخورد ، می خورد و آنها با سخنان خود محکم هستند "من آن کوکی را نخوردم." با بیان برخی حقایق، وارد جنگ قدرت با فرزندتان نمی شوید. سپس، یک جمله ساده را دنبال کنید که می تواند به تقویت دلیل مهم بودن حقیقت کمک کند. چیزی شبیه به "لطفاً به مامان اطلاع دهید که وقتی درمان می کنید تا مطمئن شوم بعد از آن شکم شما درد نمی کند." به یاد داشته باشید که ما نمی خواهیم در صدای خود مستبد باشیم و فرزندان خود را به حقیقت بترسونیم: هدف ما به عنوان والدین این است که مطمئن شویم با فرزندان خود ارتباط برقرار می کنیم تا خطوط ارتباطی همیشه باز باشد. هدف ما این است که فرزندانمان به ما اعتماد کنند نه اینکه از ما بترسند. 

در تربیت مثبت، می‌خواهیم مطمئن شویم که قطب‌نمای عاطفی فرزندمان هستیم، به این معنی که واکنش‌ها و احساسات ما در موقعیت‌های مختلف، نحوه واکنش آن‌ها به چنین موقعیت‌هایی را تعیین می‌کند. اگر فرزندتان را به دروغ گرفتار کردید، خونسردی خود را حفظ کنید، اما از صدای محکم و قاطعانه ای استفاده کنید تا تاکید کنید که او دروغ گفته است و دروغ گفتن اشکالی ندارد. به عنوان مثال، فرزند شما اصرار دارد که هنگام بازی با توپ، شمعی را در اتاق نشیمن نشکند، اما شواهد خلاف این را می‌گوید. می توانید ابتدا با تاکید بر اینکه دیوانه نیستید شروع کنید و سپس توضیح دهید که دروغ چیست و چرا حقیقت مهم است. در اینجا نمونه‌ای از آنچه می‌توانید بگویید آمده است: «ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم من دیوانه نیستم که شمع شکست، حوادثی اتفاق می افتد، لطفاً دوباره به من بگویید چه اتفاقی افتاده است؟ اگر فرزندتان با صداقت پاسخ دهد، به آنها به خاطر صداقتشان تبریک بگویید و به جلو حرکت کنید. اما اگر همچنان بر دروغ اصرار می‌کنند، تمرکز خود را از آنچه اتفاق افتاده است دور کنید و در مورد اینکه دروغ چیست و چرا گفتن حقیقت مهم است، گفتگوی کوتاهی داشته باشید. بسته به خلق و خو و دامنه توجه فرزندتان، می توانید دوباره حقیقت را بخواهید یا مکث کنید و بعداً گفتگو را از سر بگیرید. 

از رویارویی یا ایجاد ناراحتی و ناراحتی فرزندتان بپرهیزید، زیرا این کار فقط باعث می‌شود که او در برابر مکالمه «دروغ و حقیقت» مقاومت کند. از ابزارهای اضافی مانند کتاب و داستان برای تأکید بر اهمیت حقیقت استفاده کنید.

در نهایت، با مثال رهبری کنید. کودکان در این سن بسیار مراقب هستند و زمانی که شما به بزرگسالان دیگر دروغ می گویید می توانند درک کنند. از اینکه از آنها بخواهید چیزها را از مراقب دیگری پنهان کنند خودداری کنید ("من به شما یک کوکی می دهم اما به مامان نگو") زیرا این باعث می شود به نظر برسد که دروغ گفتن مشکلی ندارد. 

  • سامرند سلیمی