من به عنوان یک روانشناس کودک (و والدین)، به این ضربالمثل که «هر چه کمتر، بهتر». با جوانان بیشماری، بین سنین ۳ تا ۱۸ سال، که با طیف گستردهای از مشکلات روانی-آموزشی، از ADHD و اضطراب اجتماعی گرفته تا اوتیسم و غم و اندوه و فقدان، «تشخیص داده شدهاند»، کار کردهام. بارها و بارها دریافتهام که «درمان» بسیاری از این چالشها، عزت نفس سالم است. همچنین عنصر اساسی رشد سالم است که بیشترین آسیب را از عوارض جانبی منفی برچسبهای تشخیصی و حس «متفاوت بودن» با دیگران میبیند.
عزت نفس سوختی است که به یک کودک مبتلا به ADHD کمک میکند تا با وجود مشکل در نشستن روی صندلی خود در کلاس، به یک استاد لگو تبدیل شود. این کاتالیزوری است که یک نوجوان مضطرب اجتماعی را به خواستگاری از یک دختر سوق میدهد. بیش از هر آزمون روانشناختی فانتزی یا رویکرد درمانی پیشگام، متوجه شدهام که بیشتر و بیشتر وظیفه من تقویت عزت نفس کودک یا نوجوان است. وقتی آنها در مورد اینکه چه کسی هستند و چه کاری میتوانند انجام دهند احساس خوبی دارند، تمام موانع و چالشهایی که با آنها روبرو میشوند قابل غلبه هستند. هرچند ساده و ابتدایی به نظر میرسد، اما بهبود عزت نفس فرزندتان میتواند هنگام مواجهه با یک کودک نوپای مستعد قشقرق یا یک نوجوان بدخلق، یک کار بسیار چالش برانگیز باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم این پست وبلاگ را به «نکاتی برای بهبود عزت نفس» اختصاص دهم.
عزت نفس چیست؟
به گفته ناتانیل براون، نویسنده کتاب روانشناسی عزت نفس ، عزت نفس «...تجربه شایستگی برای مقابله با چالشهای اساسی زندگی و شایسته شادی بودن» است. عزت نفس مجموع اعتماد به نفس (احساس ظرفیت شخصی) و احترام به خود (احساس ارزش شخصی) است. این ترکیبی از باور هر فرد است که او توانایی رویارویی با چالشهای زندگی را دارد و هر فرد حق دارد بر اساس ارزشها و نیازهای خود به شادی دست یابد و از زندگی لذت ببرد. به عبارت دیگر، عزت نفس ترکیبی از باور خودخواسته مبنی بر اینکه «من میتوانم این کار را انجام دهم» و باور خودتاییدکننده «من کسی را که هستم دوست دارم» است.
راههای پرورش عزت نفس
- به چیزهایی که برایشان جالب است علاقهمند باشید : والدین همیشه از اینکه من میتوانم با فرزندانشان در مورد همه چیز، از ماینکرفت و بازیهای گرسنگی گرفته تا جاستین بیبر و نینجاگو، صحبت کنم، شگفتزده میشوند. خب، این شغل من است - به عنوان یک درمانگر کودک و به عنوان یک والد. هیچ چیز برای اعتماد به نفس یک کودک قدرتمندتر از این نیست که بداند والدینش همیشه درگیر و در هر چیزی که برایش مهم است، سرمایهگذاری میکنند، چه این به معنای تشویق او از حاشیه بازی فوتبالش باشد، چه ثبت نام او در کلاسهای اسکیتبورد نفسگیر، یا یادگیری هر چیزی که همیشه میخواستید در مورد خزندگان بدانید و خرید یکی با هم... حتی اگر مارها شما را منزجر کنند. درگیر شدن در مورد چیزهایی که فرزندانتان به آنها علاقه دارند، پیوند شما را به شدت بهبود میبخشد. همچنین به آنها کمک میکند تا آن عنصر ضروری عزت نفس - "من از آنچه هستم خوشم میآید" - را تجربه کنند، زیرا کسی که به نظرش اهمیت میدهند (حتی اگر ادعا کنند که اینطور نیست) از آنچه هستند و به چه چیزی علاقه دارند، خوششان میآید.
- مراقب حرفهایتان باشید : بچهها نسبت به حرفهای والدینشان بسیار حساس هستند. به یاد داشته باشید که فرزندتان را نه تنها به خاطر انجام خوب کارش، بلکه مهمتر از آن، به خاطر تلاشش تحسین کنید. وقتی فرزندتان با سه نمرهی «ب»، «الف» و «ج» به خانه میآید، آن والدی نباشید که اولین سوالش این است: «چرا نمرهی «ج» گرفتی؟» جامعهی ما فشار زیادی روی موفقیت وارد میکند و من میبینم که این فشار همیشه از طریق والدین خیرخواه منتقل میشود. تمرکز روی نقاط ضعف ادراکشدهی کودک، او را برای پیشرفت ترغیب نمیکند. در عوض، عزت نفس او را به شدت کاهش میدهد و به دنبال آن، انگیزهاش را برای تلاش بیشتر از بین میبرد.
- فرزندانتان را تشویق کنید تا با چالشها روبرو شوند : در کنار تمرکز بر دستاوردها، با فرزندتان برای اجتناب از چیزهایی که باعث اضطراب یا ترس از شکست میشوند، تبانی نکنید. من اغلب دیدهام که بسیاری از والدین از موقعیتهایی که ممکن است باعث اضطراب یا ناراحتی فرزندانشان شود، مانند شرکت در جشن تولد همکلاسی یا امتحان کردن یک ورزش، اجتناب میکنند. بخشی از وظیفه ما به عنوان والدین این است که برای آن عنصر دیگر در عزت نفس، تشویقکننده باشیم: حس خودمختاری کودک که "من میتوانم انجامش دهم". این امر به ویژه برای کودکانی که ممکن است چالشهای خاصی داشته باشند (مانند اضطراب، مشکلات یادگیری و غیره) بسیار مهم است. یک کودک ممکن است در درون خود احساس کند "من نمیتوانم این کار را انجام دهم" و دلایل زیادی برای اجتناب از چیزی چالشبرانگیز یا اضطرابآور پیدا کند. تا زمانی که ما، به عنوان والدین، بر نتیجه تمرکز نکنیم، بلکه بر تلاش تمرکز کنیم، تشویق به "ادامه تلاش" فرزندانمان را ترغیب میکند تا بر تردیدهای خود غلبه کنند. تقریباً همیشه، بدترین ترسهای ما از اینکه چیزی چقدر بد خواهد بود، به واقعیت تبدیل نمیشوند. در عوض، کودک اغلب یاد میگیرد که "آنقدرها هم بد نبود" یا "من توانستم بهتر از آنچه انتظار داشتم عمل کنم." با آن تجربه مثبت غلبه بر ترس، عزت نفس افزایش مییابد و تمایل به مواجهه با ترسها به جای اجتناب از آنها بیشتر میشود.
- اعتبارسنجی احساسات در عین تغییر جهت باورهای نادرست : این میتواند جنبهای چالشبرانگیز از بهبود عزت نفس فرزندتان باشد. هیچکس دوست ندارد به او گفته شود که نباید آنطور که احساس میکند، احساس کند، بهخصوص کودکان. بنابراین به فرزندانتان اجازه دهید تا احساسات خود را ابراز کنند، چه ناامیدی، خشم یا غم. برای درک بهتر اینکه چرا آنطور که هستند احساس میکنند، سؤال بپرسید. اعتبارسنجی، عزت نفس را بهبود میبخشد، زیرا وقتی کودکان احساس میکنند که کسی احساسات آنها را درک و میپذیرد، به آنها آرامش میدهد و به آنها اجازه میدهد تا خود را بیشتر بپذیرند. اما گاهی اوقات کودکان هنگام حرکت در دنیای اجتماعی خود، باورهای نادرستی در مورد خود نیز ایجاد میکنند. بنابراین به عنوان والدین، مهم است که به آنها کمک کنید تا دیدگاههای مختلفی در مورد یک موقعیت یا قابلیتهای خود ببینند. اگر زمان بیشتری را صرف تلاش برای درک احساسات فرزندانتان کنید، بهتر میتوانید باورهای نادرستی را که ممکن است در نتیجه آن احساسات ایجاد شده باشند، هدایت کنید. اغلب اوقات، ما، به عنوان والدین، میخواهیم فرزندانمان احساس بهتری داشته باشند، بنابراین برای اصلاح دیدگاه آنها یا ارائه راهحلهای فوری وارد عمل میشویم. این مانع از آن میشود که ما «کارآگاهان احساسات» بهتری باشیم. من شاهد بودهام که چگونه برخی از کلمات تشویقآمیزِ با نیت خیرِ والدین، کاملاً در تأیید دقیق احساسات درونی کودک، بیتأثیر بودهاند. قبل از اینکه برای حل مشکل یا اصلاح یک دیدگاه، وارد عمل شوید، احساسات فرزندتان را تأیید و درک کنید.
- الگوی مثبتی باشید و عزت نفس خود را نشان دهید : کودکان اغلب سلامت و ثبات عاطفی والدین خود را منعکس میکنند. اگر بیش از حد با خود سختگیر، بدبین یا ترسو باشید، فرزندتان در نهایت احساسات شما را منعکس خواهد کرد. دیدن خود و دنیای اطرافتان از دیدگاه «نیمه پر لیوان» به جای «نیمه خالی لیوان» به القای عزت نفس سالم در فرزندتان کمک زیادی خواهد کرد. هرچه بیشتر نشان دهید که میتوانید نقاط ضعف خود را بپذیرید و نقاط قوت خود را جشن بگیرید، عزت نفس را در فرزندانتان بیشتر تشویق میکنید تا همین کار را انجام دهند. عزت نفس و اعتماد به نفس ویژگیها و صفات اکتسابی هستند و کودکان برای توسعه آنها به فرصتهایی نیاز دارند. با تشویق، زمان و توجه، آنها میتوانند یاد بگیرند که تواناییهای خود را بپذیرند و نقاط ضعف خود را به چالش بکشند.
اگر بتوانید در نقش خود به عنوان والدین، دو عنصر ضروری برای عزت نفس را الگو قرار دهید، فرزندتان به طور طبیعی اعتماد به نفس و انعطافپذیری بیشتری پیدا خواهد کرد: «من میتوانم این کار را انجام دهم!» و «من خودم را دوست دارم.» باشد که با تشویق اعتماد به نفس در فرزندانتان، اعتماد به نفس شما در فرزندپروریتان افزایش یابد!
